Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
n,glig,s
U
لباس توی خانه بانوان
negligee
U
لباس توی خانه بانوان
negligees
U
لباس توی خانه بانوان
neglige
U
لباس توی خانه بانوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
haute couturer
U
موسسه طراحی لباس ومد بانوان
robe de chambre
U
لباس خانه
housecoats
U
لباس خانه
housecoat
U
لباس خانه
robe de chambre
U
لباس توی خانه
jump suits
U
لباس خانه و استراحت
jump suit
U
لباس خانه و استراحت
Old clothes ( houses ) .
U
لباس ( خانه های) کهنه
night clothes
U
لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
to dress
[put on your clothes or particular clothes]
U
لباس پوشیدن
[لباس مهمانی یا لباس ویژه]
[اصطلاح رسمی]
mesdames
U
بانوان
ladiesand gentelmen
U
بانوان و اقایان
donna
U
عنوان مودبانه بانوان
pelerine
U
خز پشت گردن بانوان
to make place for ladies
U
برای بانوان بازکردن
gentlewomanlike
U
شایسته بانوان نجیب ومحترم
pattern lady
U
بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
motley
U
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out
U
پهن کردن لباس
[روی بند لباس]
life jacket
U
لباس نجات لباس چوب پنبهای
lady help
U
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
U
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
U
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft
U
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
honeycombs
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
garde manger
U
سرد خانه اشپز خانه
weigh house
U
قپاندار خانه ترازودار خانه
bagnio
U
فاحشه خانه جنده خانه
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house
U
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
range
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
U
یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb
U
خانه خانه کردن
steam irons
U
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron
U
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
the house is in my possession
U
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
uniform
U
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms
U
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
nightgown
U
لباس شب
bathhouse
U
لباس کن
accouterment
U
لباس
outwall
U
لباس تن
flannels
U
لباس
acoutrement
U
لباس
nightgowns
U
لباس شب
out fit
U
لباس
dressings
U
لباس
dressing
U
لباس
garb
U
لباس
accouterments
U
لباس
costumes
U
لباس
costume
U
لباس
attire
U
لباس
flannel
U
لباس
vesture
U
لباس
vestment
U
لباس
untented
U
بی لباس
bibandtucker
U
لباس
costumes
U
لباس ها
costume
U
لباس
rosette
U
گل لباس
rosettes
U
گل لباس
donkey jacket
U
لباس
evining dress
U
لباس شب
frou frou
U
خش خش لباس
oilskins
U
لباس ضد اب
clobbers
U
لباس
clobber
U
لباس
clobbering
U
لباس
clobbered
U
لباس
clothing
U
لباس
rigged
U
لوازم لباس
disguise
U
لباس مبدل
rigs
U
لوازم لباس
dry suit
U
لباس غواصی
disguising
U
لباس مبدل
wet suit
U
لباس غواصی
wet suits
U
لباس غواصی
disguised
U
لباس مبدل
underclothes
U
لباس زیر
to dress up
U
لباس پوشیدن
toggery
U
لباس فروشی
gash
U
خوش لباس
gashed
U
خوش لباس
gashes
U
خوش لباس
tou book
U
لباس تکواندو
disguises
U
لباس مبدل
gashing
U
خوش لباس
rig
U
لوازم لباس
tuxedo
U
لباس رسمی
tuxedos
U
لباس رسمی
to a onself
U
لباس زیباپوشیدن
the long robe
U
لباس قضائی
garb
U
لباس پوشانیدن
put on
<idiom>
U
لباس پوشیدن
slash
U
چاک لباس
slashed
U
چاک لباس
skirt
U
دامن لباس
slashes
U
چاک لباس
costumes
U
لباس محلی
disrobing
U
لباس دراوردن
dress
U
لباس پوشیدن
dresses
U
لباس پوشیدن
spacesuit
U
لباس فضایی
disrobe
U
لباس دراوردن
disrobed
U
لباس دراوردن
silk
U
لباس ابریشمی
disrobes
U
لباس دراوردن
costume
U
لباس محلی
skirted
U
دامن لباس
uniform
U
لباس یک شکل
masquerading
U
لباس مبدل
masquerades
U
لباس مبدل
masqueraded
U
لباس مبدل
fancy dress
U
لباس بالماسکه
liveries
U
لباس مستخدم
masquerade
U
لباس مبدل
wooly
U
لباس پشمی
livery
U
لباس مستخدم
full dress
U
لباس سلام
menswear
U
لباس مردانه
neckline
U
گردن لباس
uniforms
U
لباس فرم
uniform
U
لباس فرم
sportswear
U
لباس ورزش
uniforms
U
لباس یک شکل
sportswear
U
لباس راحت
undergarments
U
لباس بزیر
spacesuits
U
لباس فضایی
tog
U
لباس پوشیدن
necklines
U
گردن لباس
sportswear
U
لباس خودمانی
gowns
U
روپوش لباس شب
gown
U
روپوش لباس شب
woolie
U
لباس پشمی
undergarment
U
لباس بزیر
uniform of the day
U
لباس فصل
doff
U
لباس کندن
doffed
U
لباس کندن
doffing
U
لباس کندن
underclothing
U
لباس زیر
tux
U
لباس رسمی
doffs
U
لباس کندن
tunicle
U
لباس کوتاه
Full dress. Formal dress.
U
لباس رسمی
vestment
U
لباس رسمی
khaki
U
لباس نظامی
tights
U
لباس تنگ
rags
U
لباس مندرس
rag
U
لباس مندرس
Clinging clothes. Tight-fitting dress.
U
لباس چسب تن
pin
U
گیره لباس
pinned
U
گیره لباس
wearer
U
پوشنده لباس
water suit
U
لباس ضد فشار اب
pinning
U
گیره لباس
underwear
U
لباس زیر
skirts
U
دامن لباس
regimental
U
لباس هنگ
wooliest
U
: لباس پشمی
woolies
U
: لباس پشمی
woolier
U
: لباس پشمی
dress suit
U
لباس رسمی شب
undressing
U
لباس کندن
habilitate
U
لباس پوشیده
undress
U
لباس کندن
dressed in white
U
لباس سفیدپوشیده
habiliments
U
لباس مخصوص
woollies
U
: لباس پشمی
woolliest
U
: لباس پشمی
clothes tree
U
چنگک لباس
clothier
U
لباس فروش
pajama
U
لباس خواب
woollier
U
: لباس پشمی
liveried
U
دارای لباس
habits
U
لباس روحانیت
habit
U
لباس روحانیت
clothes
U
جامه لباس
disguisedly
U
با لباس مبدل
night robe
U
لباس خواب
dreadnought
U
لباس بارانی
woolly
U
: لباس پشمی
driss uniform
U
لباس رسمی
habiliment
U
لباس زیبا
mab
U
لباس ژولیده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com