Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
padding
U
لایی گذاری
filling
U
لایی گذاری
fillings
U
لایی گذاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
pad
U
لایی
wads
U
لایی
bush
U
لایی
bushes
U
لایی
wadding
U
لایی
padding
U
لایی
wad
U
لایی
static seal
U
لایی
gasket
U
لایی
gaskets
U
لایی
stiffener
U
لایی
stiffeners
U
لایی
pads
U
لایی
layers
U
لایی
layer
U
لایی
mattress
U
لایی
bushing
U
لایی
mattresses
U
لایی
shim
U
لایی
distance wadding
U
لایی
stuffing
U
لایی
packing
U
لایی
distance wadding
U
لایی جازم
plywood
U
تخته سه لایی
pad
U
لایی گذاشتن
cotton wool
U
پنبه لایی
filter packing
U
لایی صافی
pads
U
لایی گذاشتن
cotton wool
U
لایی پنبه
cellulose wadding
U
لایی سلولزی
metallic packing
U
لایی فلزی
isolator for battery plate
U
لایی باتری
stranded wire
U
کابل تک لایی
single conductor cable
U
کابل تک لایی
shim
U
لایی فلزی
battery isolator
U
لایی باتری
laminate
U
چند لایی
stranded conductor
U
کابل تک لایی
heeltap
U
لایی پاشنه
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
falsie
U
لایی پستان بند
lining
U
به خط شدن نظامیان لایی
laminated beam
U
تیر چند لایی
manifold
U
لوله چند لایی
pad
U
دفترچه یادداشت لایی
linings
U
به خط شدن نظامیان لایی
labyrinth packing
U
لایی واشر لابیرنت
battery jar spacer
U
لایی فرف باتری
pads
U
دفترچه یادداشت لایی
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
wads
U
کپه کردن لایی گذاشتن
gasket
U
درز گرفتن لایی گذاشتن
wad
U
کپه کردن لایی گذاشتن
gaskets
U
درز گرفتن لایی گذاشتن
boosters
U
لایی استری منفجر کننده
booster
U
لایی استری منفجر کننده
upholster
U
روکشیدن مبل و لایی و فنرگذاشتن در ان
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
oakum
U
پس مانده الیاف شاهدانه کنف لایی
buster
U
خرج مشتعل کننده استری یا لایی
dress improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
improver
U
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
cable laid rope
U
طنابیکه ازسه رشته سه لایی بافته شده باشد
chest protector
U
لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
public
U
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
antistatic mat
U
پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing
U
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
plywood
U
تخته لایی تخته چند لا
lineation
U
خط گذاری
indention
U
تو گذاری
coding
U
کد گذاری
ovulation
U
تخمک گذاری
sanding
U
ماسه گذاری
costing
U
قیمت گذاری
scaling
U
مقیاس گذاری
minelaying
U
مین گذاری
frustrations
U
عقیم گذاری
grading
U
نمره گذاری
pagination
U
صفحه گذاری
scoring
U
نمره گذاری
mark sensing
U
نشان گذاری
legislation
U
قانون گذاری
coronation
U
تاج گذاری
pricing
U
قیمت گذاری
coronations
U
تاج گذاری
policy making
U
سیاست گذاری
policy-making
U
سیاست گذاری
frustration
U
عقیم گذاری
disposure
U
درمعرض گذاری
discrimination
U
فرق گذاری
dimensioning
U
اندازه گذاری
codes and codification
U
علامت گذاری
demomination
U
نام گذاری
dateline
U
تاریخ گذاری
pointing
U
نقطه گذاری
invests
U
سرمایه گذاری
investing
U
سرمایه گذاری
petarder
U
مامورخرج گذاری پل
earmarking
U
علامت گذاری
finance
U
سرمایه گذاری
financed
U
سرمایه گذاری
enterprises
U
سرمایه گذاری
enterprise
U
سرمایه گذاری
collocation
U
باهم گذاری
nomenclauture
U
نام گذاری
nomographer
U
قانون گذاری
nomography
U
فن قانون گذاری
insulation
U
عایق گذاری
ovulations
U
تخمک گذاری ها
financing
U
سرمایه گذاری
finances
U
سرمایه گذاری
invested
U
سرمایه گذاری
costing
U
هزینه گذاری
valuations
U
ارزش گذاری
interposition
U
پا میان گذاری
ingravescence
U
رو بشدت گذاری
aggradation
U
ابرفت گذاری
imposition of hands
U
دست گذاری
valuation
U
ارزش گذاری
edgings
U
لبه گذاری
edging
U
لبه گذاری
trapping
U
تله گذاری
lettering
U
حروف گذاری
lable
U
جهت گذاری
coding
U
علامت گذاری
mining
U
مین گذاری
numbering
U
شماره گذاری
spacing
U
فاصله گذاری
inunction
U
مرهم گذاری
indentations
U
دندانه گذاری
indentation
U
دندانه گذاری
piping
U
لوله گذاری
coding
U
کد گذاری چیزی
impression
U
نشان گذاری
impressions
U
نشان گذاری
insertion
U
جوف گذاری
idegraphy
U
نشان گذاری
lodgement
U
ودیعه گذاری
lodgment
U
ودیعه گذاری
capitalization
U
سرمایه گذاری
investments
U
سرمایه گذاری
hyphenation
U
خط تیره گذاری
limit of load
U
حد بار گذاری
iatraliptics
U
مرهم گذاری
hypothecation
U
رهن گذاری
hypothecation
U
گرو گذاری
investment
U
سرمایه گذاری
sedimentation
U
لایه گذاری
sedimentation
U
رسوب گذاری
juxtaposition
U
پهلوی هم گذاری
sequencing
U
ترتیب گذاری
masking
U
نقاب گذاری
signallzation
U
علامت گذاری
structuralization
U
بنیان گذاری
scale factor
U
مقیاس گذاری
encoding
U
رمز گذاری
loading
U
بار گذاری
puncuation
U
نقطه گذاری
undervaluation
U
کم ارزش گذاری
notations
U
نشان گذاری
indent
U
دندانه گذاری
synthesizing
U
هم گذاری کردن
casings
U
لوله گذاری
casing
U
لوله گذاری
tubing
U
لوله گذاری
wicking
U
فتیله گذاری
weft insertion
U
پود گذاری
punctuation
U
نقطه گذاری
synthesis
U
هم گذاری اختلاط
syntheses
U
هم گذاری اختلاط
indenting
U
دندانه گذاری
synthesizes
U
هم گذاری کردن
synthesized
U
هم گذاری کردن
indents
U
دندانه گذاری
synthesize
U
هم گذاری کردن
synthesising
U
هم گذاری کردن
synthesises
U
هم گذاری کردن
synthesised
U
هم گذاری کردن
nomination
U
نام گذاری
nominations
U
نام گذاری
invest
U
سرمایه گذاری
setting
U
کار گذاری
settings
U
کار گذاری
prefixion
U
پیش گذاری
prefixion
U
جلو گذاری
prefixion
U
سرواژه گذاری
prefixture
U
پیش گذاری
prefixture
U
جلو گذاری
prefixture
U
سرواژه گذاری
load
U
فشنگ گذاری
cupellation
U
قال گذاری
marks
U
علامت گذاری
indexing
U
شاخص گذاری
exposures
U
درمعرض گذاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com