English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to rush a bill through U لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lobbied U برای گذراندن لایحهای
lobbies U برای گذراندن لایحهای
lobby U برای گذراندن لایحهای
to fare well U خوش گذرانیدن
to dally U بیهوده گذرانیدن
dost U گذرانیدن بسراوردن
dont U طی کردن گذرانیدن
to weep away U بگریه گذرانیدن
quiddle U بیهوده وقت گذرانیدن
to play away U ببازی گذرانیدن درقمارباختن
to loiter a way one's time U وقت خود را بیهوده گذرانیدن
to talk out a bill U مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to saunter through life U عمر را بیهوده وبا ولگردی گذرانیدن
to draw wire U سیم را ازسیمکش گذرانیدن سیم کشیدن
lobby U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbies U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbied U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com