English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
levi U لاوی فرزند یعقوب پیغمبر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
judah U یهودا فرزند یعقوب
shem U سام فرزند بزرگ نوح پیغمبر
jonathan U یوناتان فرزند شائول و دوست داود پیغمبر
levite U لاوی
levite U زاده لاوی
jacop U یعقوب
levite U فرزندحضرت یعقوب
jacob U یعقوب نبی قوم یهود
seeress U پیغمبر زن
prophet U پیغمبر
by g U به پیغمبر
seer U غیبگو پیغمبر
seers U غیبگو پیغمبر
noah U نوح پیغمبر
jonah U یونس پیغمبر
pseudo prophet U پیغمبر نما
pseudo prophet U پیغمبر دروغی
god's messenger U رسول خدا پیغمبر
joshua U یوشع بن نون پیغمبر اسرائیل
to take for gospel U مانندکلام خدادانستن مانندحرف پیغمبر راست دانستن
filicide U فرزند کش
sonship U فرزند
sonless U بی فرزند
progeniture U فرزند
scions U فرزند
impignorate U فرزند
progency U فرزند
only child U تک فرزند
get U فرزند
bairn U فرزند
bairns U فرزند
sons U فرزند
son U فرزند
progeny U فرزند
fries U فرزند
fry U فرزند
gets U فرزند
getting U فرزند
child U فرزند
breed U فرزند
breeds U فرزند
frying U فرزند
scion U فرزند
offspring U فرزند
nurse child U فرزند رضائی
nurse child U فرزند خوانده
orestes U فرزند اگاممنون
to berave of ason U بی فرزند کردن
sonnish U فرزند وار
whoreson U فرزند فاحشه
polynices U فرزند ادیپوس
Paris U فرزند " پریام "
godchild U فرزند خوانده
godchildren U فرزند خوانده
firstborn U فرزند ارشد
foster child U فرزند خوانده
fosterling U فرزند رضاعی
child adoption U فرزند خواندگی
stepson U فرزند خوانده
stepsons U فرزند خوانده
stepchild U فرزند خوانده
adoption فرزند خواندگی
hagseed U فرزند زن ساحره
adopted child U فرزند خوانده
sonny U فرزند جان
stepchildren U فرزند خوانده
filicide U فرزند کشی
medea complex U عقده فرزند کشی
fruit U فرزند میوه دادن
fruits U فرزند میوه دادن
macs U پیشوندی بمعنی " فرزند"
mac U پیشوندی بمعنی " فرزند"
the losser of a child U فقدان یا داغ فرزند
problem child U فرزند مسئله دار
he is my only child U فرزند یگانه من است
freeborn U فرزند ازاد مرد
sole offspring U فرزند منحصر بفرد
fosterling U طفل شیرخوار فرزند خوانده
isaac U اسحق فرزند حضرت ابراهیم
ishmael U اسمعیل فرزند ابراهیم وهاجر
ancestral file U که فرزند فایل جاری است
japheth U یافث فرزند نوح پیامبر
parenting U پس انداختن و بار آوردن فرزند
abel U فرزند ادم ابوالبشر که برادرش
adoptionist U معتقد به فرزند خواندگی عیسی
thyestes U فرزند پلوپس وبرادر اتریوس
hagborn U شیطان زاده فرزند ساحره
primogeniture U حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
aegisthus U فرزند Thyestes قاتل Atreus و عاشق کلیتمنسترا
ultimogeniture U اصول رسیدن میراث به فرزند کهتر حق کهتری
jus sanguinis U قانونی که بموجب ان تابعیت فرزند از روی تابعیت والدینش معین میگردد
grandfather file U سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
parent program U در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
recaption U مقابله به مثل کردن در مورد ضبط اموال یازندانی کردن زن و فرزند وخدمه شخص
tenant by curtesy U عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com