Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
forme
U
لانه یا جای خرگوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hole
U
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holed
U
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holes
U
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holing
U
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
dower
U
لانه خرگوش وغیره
Other Matches
hares
U
خرگوش صحرایی گوشت خرگوش
hare
U
خرگوش صحرایی گوشت خرگوش
anthill
U
خاکریزی که مورهنگام لانه سازی در اطراف لانه خود ایجاد میکند
formicary
U
لانه مورچه لانه مور
formicarm
U
لانه مورچه لانه مور
rabbitry
U
محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
hares
U
خرگوش
hare
U
خرگوش
lapin
U
خرگوش
bun
U
دم خرگوش
leporis
U
خرگوش
lepus
U
خرگوش
rabbits
U
خرگوش
rabbit
خرگوش
buns
U
دم خرگوش
pika
U
خرگوش بی دم
doe
U
خرگوش ماده
rabbiter
U
شکارچی خرگوش
rabbity
U
خرگوش دار
acouchy
U
خرگوش هندی
lop ear
U
خرگوش
[به شوخی]
floppy ear
U
خرگوش
[به شوخی]
cotton tail
U
خرگوش امریکایی
cony
U
خرگوش کوچک
coney
U
خرگوش کوچک
angora
U
موی خرگوش یا مرغوز
hyrax
U
نوعی خرگوش کوهی
rabbits
U
شکار خرگوش کردن
angoras
U
موی خرگوش یا مرغوز
rabbit
U
شکار خرگوش کردن
agouti
U
یکجورخرگوش امریکایی خرگوش هندی
leveret
U
بچهء خرگوش یکساله معشوقه
break cover
U
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
The conjurer made the rabbit disappear .
U
شعبده باز خرگوش را غیب کرد
warrens
U
جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
purse net
U
دام کیسهای برای خرگوش گیری
warren
U
جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
hare and hounds
U
بازی ای که دوتن بنام خرگوش ازپیش دویده خردههای کاغذبرزمین م
doghouse
U
لانه سگ
doh hutch
U
لانه سگ
den
U
لانه
kennel
U
لانه سگ
kennels
U
لانه سگ
dens
U
لانه
pipped
U
لانه
pips
U
لانه
pip
U
لانه
nests
U
لانه
nest
U
لانه
pipping
U
لانه
nerd
U
لانه
nerds
U
لانه
dog hole
U
لانه سگ
nest building
U
لانه سازی
lairs
U
کنام لانه
lair
U
کنام لانه
nidificate
U
لانه سازی
cubbyhole
U
لانه کبوتر
implantation
U
لانه گیری
honey combed
U
لانه زنبوری
pigeon house
U
لانه کبوتر
nest
U
لانه ساختن
nests
U
لانه ساختن
piggery
U
لانه خوک
termitarium
U
لانه موریانه
hole
U
در لانه کردن
holed
U
در لانه کردن
kennels
U
لانه روباه
kennel
U
لانه کردن
pigeon-holes
U
لانه کبوتر
pigeon-hole
U
لانه کبوتر
pigeon hole
U
لانه کبوتر
homing
U
لانه گروی
pigenhole
U
لانه کبوتر
pigeonry
U
لانه کبوتر
aviaries
U
لانه مرغ
aviary
U
لانه مرغ
termitary
U
لانه موریانه
kennel
U
لانه روباه
kennels
U
لانه کردن
piggeries
U
لانه خوک
holes
U
در لانه کردن
holing
U
در لانه کردن
nidify
U
لانه ساختن
honeycombs
U
لانه زنبوری
honeycomb
U
لانه زنبوری
vespiary
U
لانه زنبور
pesthole
U
لانه بیماری ومیکروب
pillbox
U
لانه توپ ومسلسل
lodges
U
به لانه پناه بردن
lodged
U
به لانه پناه بردن
nestle
U
لانه کردن اسودن
nestled
U
لانه کردن اسودن
nestles
U
لانه کردن اسودن
lodge
U
به لانه پناه بردن
pillboxes
U
لانه توپ ومسلسل
nerds
U
اشیانه لانه کردن
collenchyma
U
بافت لانه زنبوری
nerd
U
اشیانه لانه کردن
cellular brick
U
اجر لانه زنبوری
burrows
U
زیرزمین لانه کردن
burrowing
U
زیرزمین لانه کردن
burrowed
U
زیرزمین لانه کردن
duolateral coil
U
پیچک لانه زنبوری
burrow
U
زیرزمین لانه کردن
wood boring
U
لانه کننده درمغز چوب
unkennel
U
از سوراخ یا لانه بیرون کردن
unearth
U
از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
unearthed
U
از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
unearths
U
از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
unearthing
U
از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
mason wasp
U
زنبور غیر اجتماعی لانه زی
roosts
U
لانه مرغ جای شب بسر بردن
roosting
U
لانه مرغ جای شب بسر بردن
harvest mouse
U
یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
roosted
U
لانه مرغ جای شب بسر بردن
roost
U
لانه مرغ جای شب بسر بردن
bolt
U
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolted
U
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolting
U
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolts
U
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
house martins
U
یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
house martin
U
یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
Much as the snake hates the penny-royal, the herb .
<proverb>
U
مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
honey combing
U
روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
martin
U
نوعی پرستو که لانه گلی بر دیوار خانه میسازد ادم گول خور
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com