English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
carrion U لاشه گندیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fetid U گندیده
putrescent U گندیده
putrescible U گندیده
scavenger U گندیده خوار
carrion U گوشت گندیده
septic U گندیده الوده
addle U گندیده فاسد
scavengers U گندیده خوار
putrid flesh U گوشت گندیده یا بو گرفته
putridly U بطور گندیده یا فاسد
statgnate U از جنبش ایستادن گندیده شده
A rotten apple in jures its companions. <proverb> U یک سیب گندیده هم جواران خود را لکه دار مى کند.
saprogenic U مولد یامحصول مواد گندیده ایجاد شده در اثر گندیدن
carcase U لاشه
carnage U لاشه ها
carrion U لاشه
corse U لاشه
corpse U لاشه
carcases U لاشه
carcass U لاشه
carcasses U لاشه
corpses U لاشه
biers U لاشه
cadavers U لاشه
cadaver U لاشه
bier U لاشه
spalls U لاشه سنگ
cadaveric U لاشه مانند
hulls U لاشه کشتی
body U لاشه جسم
hulks U لاشه کشتی
hull U لاشه کشتی
necrophagous U لاشه خوار
necrophilous U لاشه دوست
retired draft U لاشه برات
fieldstone U لاشه سنگ
cadaverous U لاشه مانند
trunk U تنه لاشه
hulk U لاشه کشتی
trunks U تنه لاشه
rubble U سنگ لاشه
quarries U لاشه شکار
quarrying U لاشه شکار
quarry U لاشه شکار
bodies U لاشه جسم
offal U مواد زائد لاشه
hulky U لاشه دار بدهیکل
uncoursed rubble masonery U بنایی سنگ لاشه در هم
wreckage U لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
to recover a body from the wreckage U بازیابی کردن لاشه ای از خرابه
wreckage piece U تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
crematory U کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
incinerators U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
crematorium U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
incinerator U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
crematoria U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
crematoriums U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
Where the carcass is there the ravens will collect together. <proverb> U هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com