English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
at par U قیمت اسمی سند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
at par U به قیمت اسمی
at par U قیمت ثابت انتقال ارز به بهای اسمی
depreciation of currency U کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
nominal price U قیمت اسمی
nominal value U قیمت اسمی سهمی
nominal value U قیمت اسمی
Other Matches
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
nounal U اسمی
trinomial U سه اسمی
denominative U اسمی
substantival U اسمی
onomastic U اسمی
rated U اسمی
nominal U اسمی
nominal value U ارزش اسمی
par value U ارزش اسمی
nominal value U بهای اسمی
face value U بهای اسمی
nominal rating U کار اسمی
nominal diameter U قطر اسمی
nominal scale U مقیاس اسمی
nominal data U داده اسمی
ratings U رژیم اسمی
nominal cost U هزینه اسمی
nominal income U درامد اسمی
nominal capital U سرمایه اسمی
nominal load U بار اسمی
nominal partner U شریک اسمی
nominal pitch U گام اسمی
ostensible U شریک اسمی
nominal size U اندازه اسمی
face value U ارزش اسمی
rated duty U کار اسمی
nominal price U بهای اسمی
rated current U جریان اسمی
at par U بقیمت اسمی
call price U ارزش اسمی
rated quantity U مقدار اسمی
rated voltage U ولتاژ اسمی
smee battery U پیل اسمی
rating U رژیم اسمی
nominal value U مقدار اسمی
nominal voltage U ولتاژ اسمی
nominal wage U مزد اسمی
rated candlepower U شمع اسمی
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
below par U کمتر از ارزش اسمی
above par U بالاتر از بهای اسمی
below par U کمتر از بهای اسمی
full load U بار خارجی اسمی
voltage rating of a condenser U ولتاژ اسمی خازن
nominal interest rate U نرخ بهره اسمی
continuous rating U کار پیوسته اسمی
it answers to its name U اسمی است بامسمی
n.h.p. U توان اسمی دستگاه
gerund U اسمی که از اضافه کردن
gerunds U اسمی که از اضافه کردن
intermittent rating U کار اسمی متناوب
nominal load U بار خارجی اسمی
asthmatics U دچار تنگی نفس اسمی
nominal horsepower U توان اسب اسمی دستگاه
indicated horsepower U توان اسب اسمی دستگاه
nominative indepdent U اسمی که درحالت نداواقع شود
asthmatic U دچار تنگی نفس اسمی
nominal gross national product U محصول ناخالص ملی اسمی
at par U بقیمت اصلی برابرقیمت اسمی
abjectival use of a noun U استعمال اسمی به طور صفت
bond discount U تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
write down U تنزل دادن بهای اسمی سهام
pentaptote U اسمی که دارای پنج حالت باشد
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
His name is never mentioned anywhere . U اسمی ازاو درجایی برده نمی شود
debt discount U تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
write down U یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
premium U مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premiums U مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
nominative appositive U اسمی که بعلت بدل شدن حالت فاعلیت پیدا کند
tolerances U بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
imparisyllabic U دردستوریونانی اسمی که حالت اضافه هجاهای بیشتری داردتادرحالت فاعلیت
cation U یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
tolerance U بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
callable bond U نوعی قرضه که صادر کننده حق بازخرید ان را قبل ازموعد اسمی ندارد
face value U مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
nominal scale U شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
set (one) back <idiom> U قیمت
cif U قیمت
cost U قیمت
invalued U بی قیمت
all in price U قیمت کل
value U قیمت
high priced U پر قیمت
wage price guideline U قیمت
bourse U قیمت
wage price spiral U قیمت
above rubies U بی قیمت
valuing U قیمت
values U قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& U قیمت
treasure U ذی قیمت
equivalent U هم قیمت
quotations U قیمت
equivalents U هم قیمت
quotation U قیمت
valueless U بی قیمت
price U قیمت
prices U قیمت
At the price of. At the cost of . U به قیمت
priceless U بی قیمت
price line U خط قیمت
price limit U حد قیمت
worth U قیمت
nominal U کم قیمت
PR U قیمت
decrease in value U نقص قیمت
price discrimination U تبعیض قیمت
purchase money U قیمت جنس
price differential U تفاوت قیمت
competitive price U قیمت جاری
diseconomy U ترقی قیمت ها
prizer U قیمت گذار
equilibrium price U قیمت تعادل
excess price U قیمت اضافی
normal price U قیمت متعارف
normal price U قیمت عادی
price freeze U تثبیت قیمت ها
price system U نظام قیمت
sopt price U قیمت نقد
sopt price U قیمت روز
price tag U اتیکت قیمت
parity price U قیمت مشابه
competitive price U قیمت رقابتی
pricer U قیمت گذار
excess price U اضافه قیمت
price theory U نظریه قیمت
price determination U تعیین قیمت
shadow price U قیمت سایهای
price adjustment U تعدیل قیمت
price ceilings U سقف قیمت
cost unit U قیمت واحد
reasonable price U قیمت عادله
conversion price U قیمت تبدیل
cost push U فشار قیمت
price ceilings U حداکثر قیمت
price ceilings U تثبیت قیمت
repurchase price U قیمت بازخرید
ruling price U قیمت روز
sale price U قیمت فروش
price elasticity U کشش قیمت
reasonable price U قیمت معقول
regular price U قیمت عادی
offering price U قیمت پیشنهادی
cut rate U تنزل قیمت
oil price U قیمت نفت
selling price U قیمت فروش
price control U کنترل قیمت
current price U قیمت جاری
price chiseling U تقلب در قیمت
parity price U قیمت لایتغیر
price elasticity U حساسیت قیمت
sale price U قیمت حراج
price freezing U انجماد قیمت
price list U لیست قیمت
historical cost U قیمت متعادل
mark up U افزایش قیمت
market price U قیمت بازار
price index U شاخص قیمت
market value U قیمت بازار
price increase U ترقی قیمت
mean price U قیمت متوسط
middle price U قیمت متوسط
highest price U بیشترین قیمت
highest price U بالاترین قیمت
middle price U قیمت حد وسط
high value U گران قیمت
mark down U کاهش قیمت
mark down U تنزل قیمت
price reduction U کاهش قیمت
price list U فهرست قیمت
just price U قیمت منصفانه
just price U قیمت عادلانه
last price U قیمت اخر
least price U حداقل قیمت
price floor U حداقل قیمت
list price U قیمت فاکتور
incentive price U قیمت محرک
incentive price U قیمت تشویقی
price ratio U نسبت قیمت
price level U سطح قیمت
low price U قیمت پائین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com