Perdic | قیر دریاچه ترینیداد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 38 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	trinidad lake asphalt U	قیر دریاچه ترینیداد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Trinidad and Tobago U	کشور ترینیداد و توباگو
	slew U	دریاچه
	water reservoir U	دریاچه
	lagune U	دریاچه
	lakes U	دریاچه
	lake U	دریاچه
	ponds U	دریاچه
	pond U	دریاچه
	lochs U	دریاچه
	loch U	دریاچه
	laky U	دریاچه دار
	limnology U	دریاچه شناسی
	lin U	دریاچه کوچک
	linn U	دریاچه کوچک
	lough U	دریاچه استخر
	salt lake U	دریاچه شور
	the transit of a lake U	عبورازیک دریاچه
	laker U	ماهی دریاچه
	lakelet U	دریاچه کوچک
	artificial lake U	دریاچه مصنوعی
	bottom ice U	یخ کف دریاچه یا رودخانه
	salina U	دریاچه نمک
	tarn U	دریاچه کوهستانی
	laker U	کشتی دریاچه پیما
	tarn U	دریاچه عمیق وکوچک کوهستانی
	crannog U	جزیره کوچک میان دریاچه
	laguna U	دریاچه جای کم عمق دریا
	ice mining U	انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
	lacustrine animals U	دورهای که روی دریاچه هاخانه می ساختند
	icekhana U	اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
	holm U	جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
	beach balls U	توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
	beach ball U	توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
	atole U	جزیره یا جزایر مرجانی که اطراف دریاچه را مثل کمربندی احاطه کرده باشد
	water sky U	لکههای دریاچهای شکل درداخل ابرها شکل انعکاس تصویر دریاچه ها روی ابر
	affluent	رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
	Brontide U	نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy