Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
act of God
U
قوه جابره حوادث غیرمترقبه
acts of God
U
قوه جابره حوادث غیرمترقبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
emergency drill
U
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
dark horses
U
برنده غیرمترقبه
windfalls
U
سود غیرمترقبه
unexected
U
غیرمنتظره غیرمترقبه
windfall
U
سود غیرمترقبه
supervene
U
غیرمترقبه بودن
dark horse
U
برنده غیرمترقبه
serendipity
U
تحصیل نعمت غیرمترقبه
forcemajeure
U
حادثه فوق العاده یا غیرمترقبه
deusexmachina
U
شخص یا چیزی که بطور غیرمترقبه فاهر میشود
frustrations
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustration
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
supervening impossibility of performance
U
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
meteorgraph
U
حوادث جوی
goings on
U
اتفاقات حوادث
accident prevention
U
پیشگیری از حوادث
accident insurance
U
بیمه حوادث
sequence of events
U
رشته حوادث
the course of events
U
جریان حوادث
natural disaster
U
حوادث طبیعی بد
march of events
U
جریان یا سیر حوادث
meteoric phenomena
U
رویداها یا حوادث جوی
eventfully
U
با داشتن حوادث و اتفاقات
incidence rate
U
میزان حوادث و تصادفات
all risk insurance
U
بیمه تمام حوادث
current of everts
U
روش یا جریان حوادث
dopester
U
پیش بینی حوادث سیاسی
natural phenomena
U
حوادث طبیعی تجلیات طبیعت
The situation is fI'lled with impending troubles (incidents).
U
اوضاع آبستن حوادث است
accident ambulance
U
اتومبیل اضطراری برای حوادث
forecast
U
پیش بینی وضع هوا یا حوادث
forecasts
U
پیش بینی وضع هوا یا حوادث
fatidic
U
وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
forecasted
U
پیش بینی وضع هوا یا حوادث
underplot
U
یک سلسله حوادث تبعی و عرفی نمایش توط ئه
adventure
درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
adventures
U
: درمعرض مخاطره گذاشتن دستخوش حوادث کردن
acts of God
U
حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی طبیعی
act of God
U
حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی طبیعی
scripts
U
ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
floating fender
U
زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
tragicomic
U
حاوی حوادث حزن اور وخنده اور
pictorial rug
U
قالیچه های تصویری
[قالیچه های پرتره]
[در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...