Perdic | قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (19 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	locket U	قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
	lockets U	قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	microfilms U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilming U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilmed U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilm U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	This position is much too small for me . U	این سمت برای من خیلی کوچک است
	vanity boxŠcaseŠor bag U	قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
	capacitor U	وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
	canister U	[قوطی کوچک دردار]
	pill box U	قوطی گردونه کوچک
	microcephalia U	سر کوچکی جمجمه کوچک
	crystal U	قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
	crystals U	قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
	pinning U	میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
	pinned U	میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
	pin U	میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
	subminiature U	خیلی کوچک
	It's too small U	آن خیلی کوچک است.
	micro- U	در معنای خیلی کوچک
	minicam U	دوربین خیلی کوچک
	minicamera U	دوربین خیلی کوچک
	hand-held U	وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
	microwave U	موج خیلی کوچک الکترومغناطیسی
	spat U	: حلزون خوراکی خیلی کوچک
	miniaturization U	خیلی کوچک کردن چیزی
	water level U	سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
	hypodermic syringe U	کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
	clipboards U	تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
	clipboard U	تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
	pig board U	تخته کوچک برای موجهای کوچک
	jetevator U	فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
	packs U	ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
	punches U	قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
	punched U	قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
	pack U	ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
	punch U	قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
	canning U	قوطی قوطی کنسرو
	cans U	قوطی قوطی کنسرو
	can U	قوطی قوطی کنسرو
	over one's head <idiom> U	خیلی سخت برای درک
	near collision U	فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
	applet U	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
	beside one's self <idiom> U	خیلی ناامید یا هیجان زده برای انجام کاری
	for peanuts [and for chicken feed] <idiom> U	چندرغاز [رایگان] [مفت] [مزد خیلی کم برای انجام کاری]
	Many thanks for the sympathy shown to us [on the passing of our father] . U	خیلی سپاسگذارم برای همدردی شما [بخاطر فوت پدرمان] .
	for next to nothing <idiom> U	چندرغاز [رایگان] [مفت] [مزد خیلی کم برای انجام کاری]
	It is too expensive for me to buy ( purchase ). U	برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
	micronutrient U	ترکیبات اصلی ومغذی که بمقدار خیلی کمی برای زندگی لازمست
	He was too quick for her and jinked away every time. U	او [مرد] برای او [زن] خیلی چابک بود و هربار با تغییر جهت از دست او [زن] در می رفت.
	box magazine U	قوطی خشاب خشاب قوطی شکل
	processor U	کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
	light-well U	[حیاط کوچک برای عبور نور]
	fowling piece U	تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
	itemizer U	کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
	small game U	پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
	trail bike U	موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
	she has a well poised head U	وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
	go great guns <idiom> U	موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
	i am very keen on going there U	من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
	paint oneself into a corner <idiom> U	گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
	serinette U	ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
	tweaks U	تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
	bow compass U	نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
	tweaked U	تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
	tweak U	تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
	lararium U	[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
	case sensitive search U	جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
	tweaking U	تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
	quartz clock U	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
	sottovoce U	صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
	modular U	با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر
	blip U	علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
	microcontroller U	ریز کامپیوتر کوچک و مستقل برای استفاده در برنامههای کاربردی خاص
	sculleries U	اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
	blips U	علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
	scullery U	اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
	Dizlyk U	[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
	k ration U	بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
	The position is over his head . he cannot cope with it . U	این شغل برای سرش خیلی گشاد است ( از توانائی اوبیرون است )
	keeper U	ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
	ratioing U	کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
	underflow U	نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
	attitude motor U	موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
	crunching U	متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
	keepers U	ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
	processor U	کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
	very low frequency U	فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
	businesses U	کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
	business U	کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
	litotes U	کوچک قلم دادن چیزی برای افزایش اهمیت ان ویااجتناب ازانتقاد شکسته نفسی
	perforations U	خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
	dimple U	هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
	notron utilities U	مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
	shake bottle U	بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
	dimples U	هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
	pill pool billiard U	بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
	preventative U	بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
	preventive U	بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
	practice plug U	وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
	hand-held U	کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
	rattling U	خیلی تند خیلی خوب
	ponderous U	خیلی سنگین خیلی کودن
	head-shrinker U	کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
	flag day U	هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
	head-shrinkers U	کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
	tins U	قوطی
	six-pack U	شش قوطی
	packets U	قوطی
	box U	قوطی
	canisters U	قوطی
	canister U	قوطی
	canning U	قوطی
	tin U	قوطی
	boxes U	قوطی
	can U	قوطی
	packet U	قوطی
	cans U	قوطی
	six-packs U	شش قوطی
	rollover U	استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
	departmental LAN U	شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
	patches U	کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
	patch U	کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
	paging U	روش حافظه مجازی برای تقسیم حافظه به بلاکهای کوچک
	part U	قط عات کوچک ماشین برای جابجایی قطعهای که شکسته شده یا گم شده است
	ActiveX U	سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
	tune U	تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
	tunes U	تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
	matchboxes U	قوطی کبریت
	canister U	قوطی خرج
	box of matches U	قوطی کبریت
	canning U	قوطی حلبی
	tinned U	توی قوطی
	tinned U	قوطی کرده
	can U	قوطی حلبی
	box cameras U	دوربین قوطی
	box camera U	دوربین قوطی
	canisters U	قوطی خرج
	match box U	قوطی کبریت
	accumulator box U	قوطی اکولاموتور
	tincan U	قوطی حلبی
	cigar case U	قوطی سیگار
	springer U	قوطی قر شده
	spice box U	قوطی ادویه
	cigarette case U	قوطی سیگارت
	snuffbox U	قوطی انفیه
	can-opener U	در قوطی باز کن
	jewel case U	قوطی جواهر
	gasoline can U	قوطی بنزین
	cans U	قوطی حلبی
	can-openers U	در قوطی باز کن
	snuff box U	قوطی انفیه
	can opener U	در قوطی باز کن
	lady-chapel U	[کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
	pillbox U	قوطی حب دارو وغیره
	fly book U	قوطی مگس ساختگی
	box trail U	سهم قوطی شکل
	pouncet box U	قوطی محتوی گردخوشبو
	pillboxes U	قوطی حب دارو وغیره
	pouncet box U	قوطی عطر پاش
	L cache U	فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
	package U	قوطی بسته بندی کردن
	can opener [American] U	قوطی بازکن [آشپزی] [ابزارآلات]
	tin opener [British] U	قوطی بازکن [آشپزی] [ابزارآلات]
	packages U	قوطی بسته بندی کردن
	packaged U	قوطی بسته بندی کردن
	Find demolition charges to U	قوطی مواد منفجره همه منظوره
	chip U	وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
	chips U	وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
	petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
	all purpose canister U	قوطی مواد منفجره همه منظوره
	pettiness U	کوچکی
	smallness U	کوچکی
	exiguity U	کوچکی
	tininess U	کوچکی
	littleness U	کوچکی
	gemmule U	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
	springer U	قوطی حلبی در بستهای که باد کرده باشد
	widget U	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
	emigration U	درون کوچکی
	capped U	سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
	cap U	سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
	emergencies U	خیلی خیلی فوری
	emergency U	خیلی خیلی فوری
	(not a) ghost of a chance <idiom> U	حتی یک شانس کوچکی
	overlaying U	بخش کوچکی از برنامه
	detailing U	بخش کوچکی از یک شرح
	epsilon U	مقدار کوچکی از هر چیز
	overlay U	بخش کوچکی از برنامه
	overlays U	بخش کوچکی از برنامه
	detail U	بخش کوچکی از یک شرح
	increment U	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
	increments U	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
	jigger U	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
	vasculum U	کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
	private U	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
	privates U	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
	expansion slots U	شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
	landaulet n U	گردونه کوچکی که پوششی دارد
	parcels U	دسته قطعه کوچکی از زمین
	dollies U	چرخ کوچکی شبیه قرقره
	cards U	قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک