Perdic | قوسی متقاطع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 158 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	intersecting U	قوسی متقاطع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	traversing U	متقاطع
	traversing U	خط متقاطع
	crosser U	متقاطع
	traversed U	خط متقاطع
	crosses U	متقاطع
	traverses U	متقاطع
	crossest U	متقاطع
	traverses U	خط متقاطع
	traversed U	متقاطع
	traverse U	متقاطع
	intercepter U	متقاطع
	cross U	متقاطع
	traverse U	خط متقاطع
	crossover U	متقاطع
	transverse U	متقاطع
	intersecting U	متقاطع
	crisscross U	متقاطع
	thwartwise U	متقاطع
	closed traverse U	خطوط متقاطع
	cross bearings U	سمتهای متقاطع
	cross fire U	اتشبار متقاطع
	cross fire U	اتش متقاطع
	cross hatch U	هاشور متقاطع
	cross wires U	سیمهای متقاطع
	crosscurrent U	جریان متقاطع
	crosshatching U	هاشورزنی متقاطع
	crossrail U	ریل متقاطع
	transverse section U	برش متقاطع
	unresolved corners U	حاشیه متقاطع
	transversely U	بطوراریب یا متقاطع
	secant line U	خط متقاطع [ریاضی]
	cross-section U	سطح متقاطع
	cross-sections U	سطح متقاطع
	secant U	خط قاطع متقاطع
	interlacing arches U	طاقهای متقاطع
	interconversion U	تبدیل متقاطع
	diagonal U	سیم بر متقاطع
	groined vault U	طاق متقاطع
	crossword puzzle U	جدول کلمات متقاطع
	coefficient of cross elasticity U	ضریب کشش متقاطع
	charade U	جدول کلمات متقاطع
	built up crossing U	قطعه ریل متقاطع
	word square U	جدول کلمات متقاطع
	inweave U	درهم متقاطع کردن
	cross elasticity of demand U	کشش متقاطع تقاضا
	interlacing arch U	طاق های متقاطع
	thwartwise U	بطور متقاطع اریب
	circinate U	قوسی
	arcuate U	قوسی
	cycloidal U	قوسی
	arched bridge U	پل قوسی
	arched U	قوسی
	arch dam U	سد قوسی
	cross section U	برش متقاطع نمونه یا حد وسط
	criss-crosses U	بهطور متقاطع حرکت کردن
	criss-crossed U	بهطور متقاطع حرکت کردن
	criss-cross U	بهطور متقاطع حرکت کردن
	cross buck U	حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
	to an overthwart U	بطور متقاطع ازاین سو بان سو
	at an overthwart U	بطور متقاطع ازاین سو بان سو
	criss-crossing U	بهطور متقاطع حرکت کردن
	gravity arch dam U	سد قوسی وزنی
	arc boutant U	ستون قوسی
	arc boutant U	شمع قوسی
	semilunar U	کمانی قوسی
	multiple arch dam U	سد چند قوسی
	massive arch dam U	سد قوسی وزنی
	bow windows U	پنجره قوسی
	bow window U	پنجره قوسی
	curved mould U	قالب قوسی
	dividing planes U	بالههای قوسی
	segmental arch U	طاق قوسی
	arc cathode U	کاتد قوسی
	arc lamp U	لامپ قوسی
	arc welding U	جوشکاری قوسی
	loop pass U	پاس قوسی
	arched culvert U	ابگذر قوسی
	arc rectifier U	یکسوکننده قوسی
	clip angle U	نبشی قوسی
	arc light projector U	نورافکن قوسی
	arched bents U	قابهای قوسی
	arc shaped U	قوسی شکل
	crossover U	متقاطع کردن برای ازدیادفشار و سرعت
	protective gas arc welding U	جوشکاری قوسی با گازمحافظ
	chip U	پاس بلند قوسی
	chips U	پاس بلند قوسی
	helium arc welding U	جوشکاری قوسی هلیومی
	simple arc U	لامپ قوسی ساده
	summit line U	کلید طاق قوسی
	summit line U	تیزه طاق قوسی
	submerged arc welding U	جوش قوسی غوطه ور
	metalic arch welding U	جوش قوسی فلزی
	skewback U	پایه طاق قوسی
	Lombardy frieze U	قوسی تیز زیرسری
	shielded arc welding U	جوشکاری قوسی الکتریکی
	inverted vault U	طاق قوسی وارونه
	alette U	پایه طاق قوسی
	box section U	مقطع قوسی سکل
	lobs U	ضربه ارام و قوسی
	lobbing U	ضربه ارام و قوسی
	lobbed U	ضربه ارام و قوسی
	arc lamp carbon U	کربن لامپ قوسی
	diagonal arch U	طاق قوسی قطری
	lob U	ضربه ارام و قوسی
	chancel-arch U	قوسی شبستان کلیسا
	dividing planes U	سکانهای قوسی هواپیما
	drop vault U	طاق قوسی خفته
	earth arch U	طاق قوسی خشتی
	enclosed arc lamp U	لامپ قوسی محفوظ
	archa U	[آرامگاهی با طاق های قوسی]
	counter-arch U	[قوسی مخالف قوس دیگر]
	balteus U	[نواری در اطراف بالشتک قوسی]
	vault on pillars U	طاق قوسی روی ستون
	camera U	[اتاقی با طاق قوسی یا منحنی]
	summit joint U	درز کلید طاق قوسی
	camara U	[اتاقی با طاق قوسی یا منحنی]
	tracery vault U	طاق قوسی دنده دار
	arca U	[آرامگاهی با طاق های قوسی]
	intrados U	سطح زیر طاق قوسی
	carbon arcwelding U	جوش قوسی بوسیله کربن
	fornicating U	بشکل طاق قوسی شکل
	fornicates U	بشکل طاق قوسی شکل
	fornicated U	بشکل طاق قوسی شکل
	fornicate U	بشکل طاق قوسی شکل
	cam grinding attachment U	تجهیزات سنگ زنی قوسی
	box girder U	تبر جمال قوسی شکل
	arch shape deep beam U	تیر تیغه قوسی شکل
	argon arc welding U	جوش قوسی بوسیله گازارگون
	shieded arc welding U	جوش قوسی پوشش دار
	interlacing arches U	طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
	uppercut U	ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
	uppercuts U	ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
	multiple arc lamp U	لامپ قوسی با اتصال چند گانه
	curvecast U	پرتاب قوسی شکل قلاب ماهیگیری
	atomic hydrogen arc welding U	جوش قوسی بوسیله اتم هیدروژن
	gas mixture shielded metal arc welding U	جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
	bascula U	پرش قوسی کامل اسب ازروی مانع
	arch-rib U	[قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
	crossbones U	تصویر دو استخوان متقاطع درزیر جمجمه که نشان پرچم دزدان دریایی است
	pop-up U	ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
	pop up U	ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
	tirm oval U	پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
	weaves U	حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
	weave U	حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
	cross elasticity of demand U	درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
	lofts U	ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
	loft U	ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
	autotomic U	متقاطع بطور خودبخود وابسته به تقسیم خودبخود
	autotomous U	متقاطع بطور خودبخود وابسته به تقسیم خودبخود
	swing bowler U	توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
	cross hairs U	دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
	crosses U	قطع کردن متقاطع کردن
	crossest U	قطع کردن متقاطع کردن
	crosser U	قطع کردن متقاطع کردن
	cross U	قطع کردن متقاطع کردن
	salachak U	فرش محرابی یموتی [این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.]
	constant angle arch dam U	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان