English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nitrophilous U قوت گیرنده از خاک ازت دار ازت دوست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
A friend in need is a friend indeed.. <proverb> U دوست آن باشد که گیرد دست دوست,در پریشان یالى و درماندگى.
backwards U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requests U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
I like to be friends with you. U من دوست دارم با تو دوست باشم.
signalling U 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
I am done with you. U رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am [have] finished with you. U رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
payee U گیرنده
receptor U گیرنده
addressees U گیرنده
receptors U گیرنده
fetching U گیرنده
prehensile U گیرنده
touching U گیرنده
payees U گیرنده
grantee U گیرنده
receiver U گیرنده
addressee U گیرنده
getter U گیرنده
receivers U گیرنده
reciever U گیرنده
catcher U گیرنده
reciptacle U گیرنده
recipients U گیرنده
recipient U گیرنده
sensor U گیرنده
catchy U گیرنده
catchiest U گیرنده
catchier U گیرنده
consignee U گیرنده
barrage reception U سد گیرنده
assignee U گیرنده
adopter U گیرنده
prehensorial U گیرنده
acceptor U گیرنده
prehensory U گیرنده
accipient U گیرنده
borrowers U قرض گیرنده
transferee U انتقال گیرنده
transferee U تحویل گیرنده
sound probe U گیرنده صوتی
jams U سد گیرنده پاس
two valve receiver U گیرنده دو لامپی
grabber hand U دست گیرنده
cessionary U انتقال گیرنده
grantee U انتقال گیرنده
inductance U گیرنده انرژی
tube receiver U گیرنده لامپی
volumetric receptor U گیرنده حجمی
transreceiver U فرستنده و گیرنده
itching palm U دست گیرنده
high fidelity receiver U گیرنده رابط
iterant U ازسر گیرنده
loanee U وام گیرنده
decreasing U نقصان گیرنده
crystal set U گیرنده اشکارساز
distilling receiver U گیرنده تقطیر
donee U گیرنده هبه
donee U گیرنده هدیه
beat receiver U گیرنده تداخلی
baroreceptor U گیرنده فشار
bailee U تحویل گیرنده
auto radio U گیرنده اتومبیل
enteroceptor U گیرنده احشایی
bribee U رشوه گیرنده
distance receptor U گیرنده دوربرد
catch of guage U گیرنده بارانسنج
consignee U گیرنده امانت
concluder U نتیجه گیرنده
communication receiver U گیرنده مخابرات
clocker U گیرنده وقت
decision maker U تصمیم گیرنده
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
cell receptor U گیرنده سلولی
amateur receiver U گیرنده اماتور
enteroceptor U گیرنده درونی
borrowers U وام گیرنده
borrower U قرض گیرنده
borrower U وام گیرنده
payees U گیرنده وجه
payee U گیرنده وجه
feoffee U گیرنده تیول
interoceptor U گیرنده احشایی
interoceptor U گیرنده درونی
acceptor level U تراز گیرنده
determiners U تصمیم گیرنده
determiner U تصمیم گیرنده
exempted , adressee U گیرنده استثنایی
exteroceptor U گیرنده برونی
fondler U اغوش گیرنده
passcatcher U گیرنده پاس
tither U عشر گیرنده
receiver U فرف گیرنده
receivers U دستگاه گیرنده
thermoreceptor U گیرنده دمایی
receivers U گیرنده رادیویی
proprioceptor U گیرنده عضلانی
television receiver U گیرنده تلویزیونی
radio receiver U گیرنده رادیویی
donee U هبه گیرنده
receiver U گیرنده رادیویی
offtake canal U کانال گیرنده
striking U موثر گیرنده
strikingly U موثر گیرنده
opiate receptor U گیرنده افیونی
pawnee U رهن گیرنده
photoreceptor U گیرنده نور
nociceptor U گیرنده درد
pledgee U وثیقه گیرنده
pledgee U رهن گیرنده
trainee U تعلیم گیرنده
trainees U تعلیم گیرنده
receiver U دستگاه گیرنده
receivers U فرف گیرنده
receiving set U گیرنده رادیویی
jam U سد گیرنده پاس
revenger U انتقام گیرنده
prepossessing U گیرنده جالب
comprehensive U فرا گیرنده
mortgagee U رهن گیرنده
rejuvenescent U جوانی از سر گیرنده
acquisitive فرا گیرنده
receiving set U دستگاه گیرنده
transceiver U فرستنده و گیرنده
single circuit receiver U گیرنده یک مداره
receiving antenna U انتن گیرنده
jammed U سد گیرنده پاس
mechanic recepter U گیرنده مکانیکی
amicable U دوست
friendless U بی دوست
schoolmate U دوست
philogynist U زن دوست
heart to heart U دوست
heart-to-heart U دوست
heart-to-hearts U دوست
philoginous U زن دوست
buddy U دوست
schoolmates U دوست
buddies U دوست
formalist U دوست
chums U دوست
chum U دوست
leal U دوست
dienophile U دی ان دوست
hydrophilic U اب دوست
hydrophilic compound U اب دوست
bozo U دوست
friends U دوست
friend U دوست
unfriended U بی دوست
allying U دوست
ally U دوست
decision making unit U واحد تصمیم گیرنده
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
consignee U گیرنده کالای ارسالی
catcher U فرفرههای گیرنده محصول
borrowers U عاریه گیرنده مقترض
superheterodyne receiver U گیرنده سوپر هترودین
alienee U گیرنده مال موردانتقال
periclinal U ازهمه سو شیب گیرنده
d.c. reciever U گیرنده جریان دائم
receiver output volume U شدت صوت گیرنده
pressure points U نقطههای گیرنده فشار
color zones U مناطق گیرنده رنگ
donee country U کشور کمک گیرنده
receiver gating U ولت افزایی گیرنده
printing receiving apparatus U دستگاه گیرنده ثبات
directional reciever U گیرنده جهت دار
receptors U ستاره مساعد گیرنده
annuitant U گیرنده مستمری سالیانه
borrower U عاریه گیرنده مقترض
addressed U نشانی گیرنده پیام
holders U گیرنده اشغال کننده
holder U گیرنده اشغال کننده
feoffee U زعیم انتقال گیرنده
addresses U نشانی گیرنده پیام
iterative U ازسر گیرنده تکراری
transceiver U دستگاه گیرنده فرستنده
determinant U تصمیم گیرنده عاجز
receiver U دستگاه گیرنده بی سیم
address U نشانی گیرنده پیام
receivers U دستگاه گیرنده بی سیم
zero beat U تنظیم موج گیرنده
determinants U تصمیم گیرنده عاجز
receptor U ستاره مساعد گیرنده
marginal borrower U وام گیرنده نهائی
mains receiving set U دستگاه گیرنده شبکه
long wave receiver U گیرنده موج بلند
platform U رسانگر حامل گیرنده
overtaking vessel U شناوه سبقت گیرنده
platforms U رسانگر حامل گیرنده
myrmecophilous U مورجه دوست
hydrophilic U اب دوست علاقمند به اب
negrophil U زنگی دوست
culturist U فرهگ دوست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com