Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
riparian law
U
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mixed laws
U
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
noblemen
U
شخصی که از طبقه اعیان و شایسته عضویت درمجلس اعیان باشد
nobleman
U
شخصی که از طبقه اعیان و شایسته عضویت درمجلس اعیان باشد
company law
U
قوانین مربوط به شرکتها
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
adjective laws
U
قوانین مربوط باصول محاکمات
formats
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
format
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
r.s.c
U
قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
operation
U
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
afflux
U
خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
belonging
U
متعلقات واموال دارایی
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
up the river
U
سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
affluent
رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
U
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
statement of affairs
U
وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
liman
U
خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
clogged ink jet nozzles
U
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
Millefleurs design
U
طرح هزاران گل
[در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.]
polymorph
U
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
current ratio
U
نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
paged address
U
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
implied malice
U
سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
standing
U
اعیان
standing property
U
اعیان
grandee
U
اعیان
superstructures
U
اعیان
superstructure
U
اعیان
House of Lords
U
مجلس اعیان
patricians
U
اعیان زاده
nawab
U
اعیان هندی
things hired
U
اعیان مستاجره
patrician
U
اعیان زاده
nobility
U
طبقه نجبا و اعیان
peered
U
عضو مجلس اعیان
peering
U
عضو مجلس اعیان
the upper house
U
مجلس اعیان یا لردها
peer
U
عضو مجلس اعیان
peered
U
همشان عضو مجلس اعیان
peering
U
همشان عضو مجلس اعیان
duke
U
لقب موروثی اعیان انگلیس
peer
U
همشان عضو مجلس اعیان
dukes
U
لقب موروثی اعیان انگلیس
assembly of notables
U
مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
occupation
U
حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
peers of the realm
U
بزرگانی که می توانند همگی در مجلس اعیان به نشینند
occupations
U
حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
witan
U
اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
peers of scotland
U
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
lord chancellor
U
بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
dower
U
درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
glaciers
U
رودخانه یخ
glacier
U
رودخانه یخ
from the four winds
U
از اطراف
rivers
U
رودخانه
environments
U
اطراف
environs
U
اطراف
river gravel
U
شن رودخانه
river clay
U
گل رودخانه
milieu
U
اطراف
milieus
U
اطراف
milieux
U
اطراف
river
U
رودخانه
environment
U
اطراف
rever
U
رودخانه
parties
U
اطراف
river line
U
خط رودخانه
pandect
U
قوانین
regulations
U
قوانین
periderm
U
پوست اطراف
the karoon river
U
رودخانه کارون
levee
U
کناره رودخانه
lethe
U
اب رودخانه بزرخ
ostiary
U
دهانه رودخانه
pappus
U
کلاله اطراف گل
the river karoon
U
رودخانه کارون
fork of ... river
U
شاخه رودخانه ...
architrave
U
گچبری اطراف در
potamology
U
مبحث رودخانه ها
riverward
U
بطرف رودخانه
riverine
U
سواحل رودخانه
bight
U
پیچ رودخانه
riverbed
U
بستر رودخانه
river profile
U
نیمرخ رودخانه
river mouth
U
دهانه رودخانه
river line
U
خط ساحل رودخانه
vicinity
U
در حدود در اطراف
headwater
U
بالادست رودخانه
upstream
U
بالای رودخانه
about
U
در اطراف نزدیک
water system
U
رودخانه و شعبات ان
stethe
U
ساحل رودخانه
an open river
U
رودخانه باز
ambient noise
U
صدای اطراف
bottom ice
U
یخ کف دریاچه یا رودخانه
alpheus
U
رب النوع رودخانه
head stream
U
سرچشمه رودخانه
sides of the question
U
اطراف موضوع
riparian
U
ساحل رودخانه زی
low water
U
فروکش اب رودخانه
strand
U
لایه رودخانه
graveside
U
اطراف قبر
by water
U
از راه رودخانه
along the river
U
درامتداد رودخانه
strands
U
لایه رودخانه
river trip
U
گردش رودخانه ای
stream
U
رودخانه ابراهه
gravesides
U
اطراف قبر
river bank
U
ساحل رودخانه
river trip
U
مسافرت رودخانه ای
go around
<idiom>
U
به اطراف سفرکردن
pericardium
U
اطراف قلب
mess around
<idiom>
U
دو رو اطراف بازیکردن
river bed
U
بستر رودخانه
river beds
U
بستر رودخانه
euphrates
U
رودخانه فرات
river banks
U
ساحل رودخانه
wry
U
به اطراف چرخاندن
wryly
U
به اطراف چرخاندن
edge zone
U
اطراف لبه
conferva
U
علف رودخانه
streamed
U
رودخانه ابراهه
streams
U
رودخانه ابراهه
codification
U
وضع قوانین
infraction of rules
U
نقض قوانین
succession law
U
قوانین وراثت
admiralty law
U
قوانین دریایی
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
radiation laws
U
قوانین تابش
statue law
U
قانون یا قوانین
codex
U
مجموعه قوانین
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
rules of engagement
U
قوانین درگیری
rules of chess
U
قوانین شطرنج
rules committee
U
کمیته قوانین
gas laws
U
قوانین گازها
administrative law
U
قوانین اداری
hovering acts
U
قوانین ضد قاچاق
code
U
مجموعه قوانین
conflict of lows
U
تعارض قوانین
doctorine
U
قوانین اصلی
conflict of laws
U
تعارض قوانین
competition rules
U
قوانین رقابت
hague rules
U
قوانین لاهه
statute book
U
قوانین موضوعه
remedial statutes
U
قوانین اصلاحی
rules of the roads
U
قوانین راه
korte's laws
U
قوانین کرت
explanation of laws
U
شرح قوانین
labor laws
U
قوانین کار
gunnery
U
قوانین تیراندازی
newton's laws of motion
U
قوانین نیوتون
maritime law
U
قوانین دریایی
murphy's laws
U
قوانین مورفی
mendelian laws
U
قوانین مندل
written laws
U
قوانین مدون
zipf's laws
U
قوانین زیف
kepler's laws
U
قوانین کپلر
inland rules
U
قوانین داخلی
permissive legislation
U
قوانین مخیره
interpertation of laws
U
تفسیر قوانین
kepler laws
U
قوانین کپلر
company law
U
قوانین شرکت
joule's laws
U
قوانین ژول
forest laws
U
قوانین جنگل
codification
U
تدوین قوانین
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
spans
U
پل زدن روی رودخانه
quayside
U
زمین اطراف بارانداز
spanning
U
پل زدن روی رودخانه
inland navigation
U
کشتی رانی در رودخانه ها
basin area
U
حوزه ابریز رودخانه
deliberate crossing
U
عبور با فرصت از رودخانه
bank effect
U
اثر کناره رودخانه
riverain
U
ساکن ساحل رودخانه
sea chest
U
مکندههای اطراف ناو
look round
U
اطراف کار را دیدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com