Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
territorial waters
U
ابهای ساحلی
inshore water
U
ابهای ساحلی
piloting
U
ناوبری در کنار ابهای ساحلی
company law
U
قوانین مربوط به شرکتها
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
adjective laws
U
قوانین مربوط باصول محاکمات
formats
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
mixed laws
U
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
format
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
continental shelf
U
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
riparian law
U
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
operation
U
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
r.s.c
U
قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
mean sea level
U
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
U
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
shore patrol
U
انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
beach diagram
U
طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot
U
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
upwellings
U
ابهای بالارود
surplus water
U
ابهای مازاد
surplus water
U
ابهای اضافی
spill water
U
ابهای اضافی
ground water
U
ابهای زیرزمینی
tail drain
U
نهرچه ابهای مازاد
hydrogeology
U
بررسی ابهای زیرزمینی
lentic
U
وابسته به ابهای راکد
table waters
U
ابهای معدنی سر سفره
overflow
U
ابهای اضافی لبریزی
high seas
U
ابهای برون مرزی
overflowed
U
ابهای اضافی لبریزی
groundwater
U
ابهای زیر زمینی
hydrology
U
بررسی ابهای سطحی
overflows
U
ابهای اضافی لبریزی
high seas
U
ابهای بین المللی
water tables
U
سطح ابهای زیر زمین
water table
U
سطح ابهای زیر زمین
inland rules
U
مقررات حرکت در ابهای داخلی
balneology
U
مبحث استحمام در ابهای گرم
lentic
U
زیست کننده در ابهای راکد
piscary
U
ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
hydro statics
U
علم شار وموازنه ابهای ساکن
hydrography
U
نقشه برداری از ابهای روی زمین
hydrology
U
گفتار درچگونگی ابهای روی زمین
intrapermafrost water
U
ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
halophile
U
موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
salinometer
U
الت تعیین مقدار نمک در ابهای شور
hydrothermal
U
وابسته به عمل ابهای گرم درپوسته زمین
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
dumb well
U
چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
suprapermafrost
U
ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
sea board
U
خط ساحلی
bridgehead line
U
خط سر پل ساحلی
offing
U
اب ساحلی
inshore
U
ساحلی
seasider
U
ساحلی
coastlines
U
خط ساحلی
coastline
U
خط ساحلی
inshore water
U
اب ساحلی
coastal
U
ساحلی
strandline
U
خط ساحلی
beach head
U
سر پل ساحلی
bridge head
U
سر پل ساحلی
intermediate type submarine cable
U
کابل ساحلی
inshore current
U
جریان اب ساحلی
inshore current
U
جریانات ساحلی
cabotage
U
کشتیرانی ساحلی
cabotage
U
تجارت ساحلی
coast station
U
ایستگاه ساحلی
costal frontier
U
مرز ساحلی
coastal artillery
U
توپخانه ساحلی
martello
U
قلعه ساحلی
coastal zone
U
منطقه ساحلی
groyne
U
سد یا دیواره ساحلی
coastal route
U
مسیر ساحلی
coastal patrol
U
گشتی ساحلی
inshorepatrol
U
گشتی ساحلی
land breeze
U
باد ساحلی
over the beach operations
U
عملیات ساحلی
littoral
U
ناحیه ساحلی
coast defence
U
پدافند ساحلی
beach face
U
کمربند ساحلی
landing craft
U
کرجی ساحلی
foreshores
U
کمربند ساحلی
dune
U
توده شن ساحلی
beach obstacle
U
مانع ساحلی
barrier light
U
نورافکن ساحلی
beach matting
U
کف پوش ساحلی
beach erosion
U
فرسایش ساحلی
sea dike
U
دیوار ساحلی
shore boat
U
تاکسی ساحلی
shore erosion
U
فرسایش ساحلی
shore patrol
U
پلیس ساحلی
beach exit
U
گذرگاه ساحلی
shore patrol
U
دژبان ساحلی
beach exit
U
معبر ساحلی
shore stablishment
U
تاسیسات ساحلی
territorial sea
U
دریای ساحلی
beach organization
U
یکان ساحلی
shorelines
U
خط ساحل یا خط ساحلی
coastguards
U
گارد ساحلی
foreshore
U
کمربند ساحلی
coastal frontier
U
حدود ساحلی
coastguard
U
گارد ساحلی
marinas
U
تفرجگاه ساحلی
tidewater
U
خط ساحلی کشند اب
marina
U
تفرجگاه ساحلی
quays
U
دیوار ساحلی
quay
U
دیوار ساحلی
beach reserves
U
ذخایر ساحلی
beach patrol
U
نگهبان ساحلی
beach patrol
U
گشتی ساحلی
links
U
تپه ساحلی
shoreline
U
خط ساحل یا خط ساحلی
boat telephone
U
تلفن ساحلی
continental shelf
U
حد ساحلی فلات قاره
costal frontier
U
نوار مرزی ساحلی
lido
U
میعادگاه قشنگ ساحلی
lidos
U
میعادگاه قشنگ ساحلی
beach dump
U
انبار موقت ساحلی
battalion landing team
U
تیم ساحلی گردان
barrier reef
U
مرجان سنگ ساحلی
coaster
U
کشتی ویژه خط ساحلی
beach flag
U
پرچم مشخصه ساحلی
beach matting
U
تور سیمی ساحلی
sanbar
U
دیوار شنی ساحلی
beach minefield
U
میدان مین ساحلی
coasters
U
کشتی ویژه خط ساحلی
coastal route
U
راه ابی ساحلی
out port
U
ساحلی مورد استفاده سر پل
coastal frontier
U
نوار مرزی ساحلی
beach support area
U
منطقه پشتیبانی ساحلی
cabotage
U
کشتی رانی ساحلی
beachmaster's unit
U
یکان لجستیک ساحلی
cabotage
U
حمل ونقل ساحلی
coastal navigation, coasting
U
حمل و نقل ساحلی
beach group
U
گروه خدمات ساحلی
levee
U
دیواره ساحلی رودخانه
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
beach reserves
U
ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
coastal refraction
U
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
cay
U
تخته سنگ ساحلی درجزیره
Goa
U
ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
phalarope
U
مرغ ساحلی نوک دراز
tideland
U
زمین ساحلی دستخوش جزرومد
regulations
U
قوانین
pandect
U
قوانین
offshore
U
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
coves
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
surfbird
U
مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
cove
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
shore party
U
گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
beach unit
U
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
gas laws
U
قوانین گازها
company law
U
قوانین شرکت
conflict of lows
U
تعارض قوانین
statute book
U
قوانین موضوعه
doctorine
U
قوانین اصلی
conflict of laws
U
تعارض قوانین
administrative law
U
قوانین اداری
competition rules
U
قوانین رقابت
gunnery
U
قوانین تیراندازی
codification
U
وضع قوانین
admiralty law
U
قوانین دریایی
explanation of laws
U
شرح قوانین
codification
U
تدوین قوانین
forest laws
U
قوانین جنگل
codex
U
مجموعه قوانین
hague rules
U
قوانین لاهه
succession law
U
قوانین وراثت
maritime law
U
قوانین دریایی
statue law
U
قانون یا قوانین
rules committee
U
کمیته قوانین
labor laws
U
قوانین کار
korte's laws
U
قوانین کرت
code
U
مجموعه قوانین
kepler laws
U
قوانین کپلر
rules of chess
U
قوانین شطرنج
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com