Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fair trade laws
U
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
Other Matches
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
U
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
negotiated contract
U
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
escalation
U
مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
parol contract
U
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
rapallo treaty
U
قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
contra preferentum rule
U
درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
phantom order
U
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
cost contract
U
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
pandect
U
قوانین
regulations
U
قوانین
radiation laws
U
قوانین تابش
gunnery
U
قوانین تیراندازی
murphy's laws
U
قوانین مورفی
statute book
U
قوانین موضوعه
newton's laws of motion
U
قوانین نیوتون
succession law
U
قوانین وراثت
permissive legislation
U
قوانین مخیره
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
remedial statutes
U
قوانین اصلاحی
rules of chess
U
قوانین شطرنج
rules of engagement
U
قوانین درگیری
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
rules of the roads
U
قوانین راه
statue law
U
قانون یا قوانین
rules committee
U
کمیته قوانین
administrative law
U
قوانین اداری
admiralty law
U
قوانین دریایی
codex
U
مجموعه قوانین
hovering acts
U
قوانین ضد قاچاق
competition rules
U
قوانین رقابت
hague rules
U
قوانین لاهه
gas laws
U
قوانین گازها
conflict of laws
U
تعارض قوانین
conflict of lows
U
تعارض قوانین
forest laws
U
قوانین جنگل
explanation of laws
U
شرح قوانین
codification
U
تدوین قوانین
codification
U
وضع قوانین
infraction of rules
U
نقض قوانین
mendelian laws
U
قوانین مندل
maritime law
U
قوانین دریایی
labor laws
U
قوانین کار
korte's laws
U
قوانین کرت
kepler's laws
U
قوانین کپلر
kepler laws
U
قوانین کپلر
joule's laws
U
قوانین ژول
interpertation of laws
U
تفسیر قوانین
inland rules
U
قوانین داخلی
doctorine
U
قوانین اصلی
zipf's laws
U
قوانین زیف
written laws
U
قوانین مدون
code
U
مجموعه قوانین
company law
U
قوانین شرکت
company law
U
قوانین مربوط به شرکتها
law enforcement
U
اجرای قوانین
[حقوقی]
under these rules
U
بموجب این قوانین
military justice
U
قوانین جزایی ارتش
sanctioned laws
U
قوانین یا مقررات مصوبه
codification
U
گرد اوری قوانین
codification
U
جمع وتدوین قوانین
laws versus tendencies
U
قوانین در مقابل تمایلات
child labor laws
U
قوانین کار کودکان
physical
U
که قوانین نرخ بیت
s factor
U
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
punitive article
U
قوانین جزایی ارتش
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتون
rules of football
U
قوانین یا قواعد فوتبال
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتن
adjective laws
U
قوانین مربوط باصول محاکمات
encode
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
laws of motion of capitalism
U
قوانین حرکت سرمایه داری
enterprises
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
message
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
grammar
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
grammars
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
enterprise
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
encodes
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
copyrights
U
محدود شده با قوانین کپی
valid
U
درست , طبق مجموعهای قوانین
copyright
U
محدود شده با قوانین کپی
messages
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
provision
U
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
conforms
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
highway dispatch
U
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
Talmud
U
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
formula
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulas
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulae
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
conform
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
draconian
U
قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
terminal ballistics
U
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
leges
U
صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
the code of justinian
U
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
conforming
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
format
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
fixed point notation =
U
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
formats
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
casuistry
U
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
LCP
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
extending
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
inferences
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
extend
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
representative government
U
حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
inference
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
rules of road
U
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
mixed laws
U
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
link
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
extends
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
convenant
U
قرارداد
contract
U
قرارداد
deed of covenant
U
قرارداد
defoult
U
قرارداد
protocols
U
قرارداد
mise
U
قرارداد
protocol
U
قرارداد
treaty
U
قرارداد
treaties
U
قرارداد
agreements
U
قرارداد
contract
U
:قرارداد
act
U
قرارداد
defaulting
U
قرارداد
default
U
قرارداد
conventions
U
قرارداد
convention
U
قرارداد
defaulted
U
قرارداد
defaults
U
قرارداد
deed
U
قرارداد
deeds
U
قرارداد
acted
U
قرارداد
agreement
U
قرارداد
pacts
U
قرارداد
pact
U
قرارداد
riparian law
U
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
transfers
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transferring
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
marquis queensberry rules
U
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
syntax
U
قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
illegal
U
آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
legal
U
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
rigorist
U
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
validate
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validated
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validates
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transfer
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
validating
U
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
Gun laws need to be revisited.
U
قوانین تفنگ نیاز به بازبینی
[تجدید نظر]
دارند.
escape convention
U
قرارداد گریز
geneva convention
U
قرارداد ژنو
gentlemen's agreement
U
قرارداد شفاهی
validity of a contract
U
اعتبار قرارداد
unilateral contract
U
قرارداد یک جانبه
wage agreement
U
قرارداد دستمزد
unilateral agreement
U
قرارداد یک جانبه
contract specification
U
مشخصات قرارداد
validity of contract
U
صحت قرارداد
deed of partnership
U
قرارداد مشارکت
contracting party
U
طرف قرارداد
contracting parties
U
طرفین قرارداد
futures contract
U
قرارداد اینده
futures contract
U
قرارداد سلف
law of contract
U
قانون قرارداد
stipulation of a contract
U
مفاد قرارداد
the life of a contract
U
مدت یک قرارداد
lease agreement
U
قرارداد اجاره
reciprocal agreement
U
قرارداد دو جانبه
quasi contract
U
شبه قرارداد
private agreement
U
قرارداد خصوصی
prime contract
U
قرارداد اصلی
obstriction
U
قرارداد وفیفه
open contract
U
قرارداد باز
performance of a contract
U
اجرای قرارداد
open end contract
U
قرارداد نامحدود
open end contract
U
قرارداد باز
operation of contract
U
نفوذ قرارداد
parties to a contract
U
طرفین قرارداد
social contract
U
قرارداد اجتماعی
sales contract
U
قرارداد فروش
labor contract
U
قرارداد کار
The party to the contract (agreement).
U
طرف قرارداد
special agreement
U
قرارداد ویژه
in contract
U
طبق قرارداد
simple contract
U
قرارداد شفاهی
service contract
U
قرارداد خدماتی
service contract
U
قرارداد خدمت
labor agreement
U
قرارداد کار
parol promise
U
قرارداد شفاهی
contract quantity
U
حجم قرارداد
affreightment
U
قرارداد حمل
commodity agreements
U
قرارداد کالاها
completion of a contract
U
انجام یک قرارداد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com