English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lawmerchant U قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brokered U واسطه معاملات بازرگانی
broker U واسطه معاملات بازرگانی
brokering U واسطه معاملات بازرگانی
brokers U واسطه معاملات بازرگانی
teutonic U از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
principle U حقیقت مبادی واصول
option dealer U واسطه معاملات اختیاری دلال معاملات اختیاری
clericalism U سیاست واصول واعمال روحانیون
calibrate U تحت قاعده واصول معینی دراوردن
calibrating U تحت قاعده واصول معینی دراوردن
calibrates U تحت قاعده واصول معینی دراوردن
calibrated U تحت قاعده واصول معینی دراوردن
fundamentalism U اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
fundamentalist U کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
doctrinaire U کسیکه نظریات واصول خود رابدون توجه به مقتضیات میخواهد اجرا کند
fleming's rules U قواعد فلمینگ
regvlarity U مطابقه با قواعد
hund rules U قواعد هوند
rules U قواعد بازی
precendence rules U قواعد تقدم
commutation rules U قواعد جابجایی
selection rules U قواعد گزینش
physically U با قواعد طبیعی
phonetically U از روی قواعد صدا
inference rule U قواعد استنتاج [منطق]
rules of football U قوانین یا قواعد فوتبال
rules for forming plurals U قواعد جمع بندی
dialectically U مطابق قواعد منطق
transformation rule U قواعد استنتاج [منطق] [ریاضی]
rule of inference, U قواعد استنتاج [منطق] [ریاضی]
formats U قواعد دستورات زمان اسمبلی
format U قواعد دستورات زمان اسمبلی
format U قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
geometrize U از روی قواعد هندسی کارکردن
geometrize U با قواعد هندسی درست کردن
formats U قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
disassemble U ارسال دستورات کد ماشین به قواعد اسمبلی
syntactic U طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
syntactical U طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
pedantry or pedantism U پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
illegal U دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
grammatical U صرف و نحوی مطابق قواعد دستور
Pay attention to the house rules [hazard statements] . U توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
dealings U معاملات
transactions U معاملات
grammatical error U استفاده نادرست از قواعد زمان برنامه نویسی کامپیوتر
double standard U قواعد تبعیض امیز وسخت گیرمخصوصا نسبت بجنس زن
extends U روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
extending U روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
extend U روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
IMA U سازمان تخصصی که حاوی موضوعاتی مثل قواعد زبان
unauthorized transaction U معاملات فضولی
foreign exchange transactions U معاملات ارزی
stoopage of trade U قطع معاملات
stoopage of trade U منع معاملات
foreign exchange transaction U معاملات ارزی
volume of sales U حجم معاملات
turn-over U حجم معاملات
injunction U تحریم معاملات
injunctions U تحریم معاملات
dealer U فروشنده معاملات چی
treament of aliens U معاملات بیگانگان
turnover U گردش معاملات
turnover U حجم معاملات
internal transactions U معاملات داخلی
sales {pl} U گردش معاملات
turn-over U گردش معاملات
volume of sales U گردش معاملات
boycotts U تحریم معاملات
boycotting U تحریم معاملات
conveyancing U تسهیل معاملات
arbitrage U معاملات ارز
arm's length U معاملات ازاد
credit transaction U معاملات موجل
commercial transactions U معاملات تجارتی
purchase tax U مالیات بر معاملات
real estate U معاملات زمین
overseas trade U معاملات خارجی
option dealing U معاملات اختیاری
dealers U فروشنده معاملات چی
futures U معاملات سلف
credit transaction U معاملات استمهالی
boycotted U تحریم معاملات
boycott U تحریم معاملات
sales {pl} U حجم معاملات
external transaction U معاملات خارجی
exchange transactions U معاملات برواتی
dealing for money U معاملات پولی
propriety U قواعد متداول ومرسوم رفتارواداب سخن مراعات اداب نزاکت
land agent U دلال معاملات ملکی
realtors U دلال معاملات ملکی
spot market U بازار معاملات نقدی
invisibles U معاملات غیرقابل رویت
real estate agency U بنگاه معاملات املاک
realtor U دلال معاملات ملکی
agiotage U معاملات احتکاری بروات
swopping U معاملات سلف ارز
speculates U معاملات قماری کردن
swops U معاملات سلف ارز
speculate U معاملات قماری کردن
opening of negotiations U افتتاح مذاکرات [معاملات]
speculated U معاملات قماری کردن
swopped U معاملات سلف ارز
swaps U معاملات سلف ارز
swapped U معاملات سلف ارز
hazardous U معاملات قماری اتفاقی
swap U معاملات سلف ارز
speculating U معاملات قماری کردن
inferences U مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
inference U مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
illegal U دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
speculates U معاملات پرخطر انجام دادن
speculate U معاملات پرخطر انجام دادن
My capital is locked up in land. U سرمایه ام در معاملات زمین گیراست
speculated U معاملات پرخطر انجام دادن
bargain U چانه زنی در معاملات معامله
bargained U چانه زنی در معاملات معامله
bargaining U چانه زنی در معاملات معامله
bargains U چانه زنی در معاملات معامله
speculating U معاملات پرخطر انجام دادن
formatter U سخت تافزار یا نرم افزاری که متن را طبق قواعد مشخصی مرتب میکند
infix notation U روش قواعد برنامه نویسی کامپیوتر که عملگرها درون عملوندها هستند مثل D-C یا x+y
exchanged U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
speculate U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
wheeler-dealers U دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealer U دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
speculating U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculated U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculates U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
yore U در قدیم
anciently U در قدیم
of old U قدیم
primitive U قدیم
the old world U بر قدیم
the iron interest U کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
biotechnology U ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
the old testament U عهد قدیم
f. times U ایام قدیم
the youth of the world U روزگارخیلی قدیم
tzar U امپراطورروسیه قدیم
dateless U بسیار قدیم
the old ways U رسوم قدیم
pierian U در مقدونیه قدیم
ancientry U عهد قدیم
In times past . In olden days . U درروزگاران قدیم
old world U دنیای قدیم
Aborigine اهلی قدیم
immensurable U خیلی قدیم
protocol U ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocols U ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
procuration fee U حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
uniting U سکه قدیم انگلیسی
old english U زبان انگلیسی قدیم
carthage U شهر کارتاژ قدیم
It is an old saying that … U از قدیم گفته اند که ...
proconsular U وابسته به فرمانداران رم قدیم
proconsulship U مقام فرمانداری در رم قدیم
conventionality U پیروی از سنت قدیم
Old Testament U پیمان یا وصیت قدیم
satrap U استاندار قدیم ایران
kempo U تکنیک قدیم کاراته
italic U وابسته به ایتالیاییهای قدیم
unites U سکه قدیم انگلیسی
samson U قاضی قدیم اسرائیل
samaria U سامریه در فلسطین قدیم
from immemorial times U از زمان خیلی قدیم
conservatives U پیرو سنت قدیم
early U مربوط به قدیم عتیق
unite U سکه قدیم انگلیسی
land grave U کنت قدیم المانی
conservative U پیرو سنت قدیم
earliest U مربوط به قدیم عتیق
immemorially U بطور خیلی قدیم
iguanodont U سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
babylon U شهر بابل قدیم
old indian defence U دفاع هندی قدیم شطرنج
triumvier U یکی از سه زمامدار روم قدیم
immemorial U بسیار قدیم خیلی پیش
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
doric U بسبک معماری قدیم یونان
fabliau U وابسته باشعار قدیم فرانسه
propraetor U کنسول فرمانداراستان قدیم روم
ecclesiast U عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
macaca U نوعی میمون دنیای قدیم
macaque U نوعی میمون دنیای قدیم
paleethnology U مبحث شناسایی انسانهای قدیم
paleo arctic or palaeo U وابسته بشمال دنیای قدیم
triumvirates U یکی از سه زمامدار روم قدیم
babel U شهر و برج قدیم بابل
punic U اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
apis U گاو مقدس مصریان قدیم
plebs U توده مردم روم قدیم
Hamedan U شهر همدان [اکباتان قدیم]
the a of days U خدای سرمدی قدیم الایام
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
sab U وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com