Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
title-holder
U
قهرمان کنونی
title-holders
U
قهرمان کنونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
present-day
U
کنونی
current cell
U
سل کنونی
modern
U
کنونی
current drive
U
گرداننده کنونی
as it is
U
با وضعیت کنونی
as matters stand
U
با وضع کنونی
actual state of affairs
U
اوضاع کنونی
as matters stand
U
با وضع کنونی
In the light of present circumstances.
U
باتوجه به اوضاع کنونی
instant
U
ماه کنونی مثال
instants
U
ماه کنونی مثال
status quo
U
وضع کنونی حالت طبیعی
first world
U
کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
presenting
U
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presents
U
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presented
U
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
present
U
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
clavichord
U
یکجورسازسیمی وجا انگشتی دارکه پیشروپیانوی کنونی بوده است
world beater
U
قهرمان
champions
U
قهرمان
championed
U
قهرمان
victor
U
قهرمان
victors
U
قهرمان
championess
U
زن قهرمان
championing
U
قهرمان
heroes
U
قهرمان
champion
U
قهرمان
hero
U
قهرمان
former shampion
U
قهرمان سابق
hero worship
U
قهرمان پرستی
gymnast
U
قهرمان ژیمناستیک
knights
U
قهرمان شوالیه
dynasties
U
قهرمان چندساله
knighting
U
قهرمان شوالیه
knighted
U
قهرمان شوالیه
knight
U
قهرمان شوالیه
athletes
U
قهرمان ورزش
athlete
U
قهرمان ورزش
champs
U
قهرمان مزرعه
champed
U
قهرمان مزرعه
gymnasts
U
قهرمان ژیمناستیک
dynasty
U
قهرمان چندساله
sprinter
U
قهرمان دوسرعت
sprinters
U
قهرمان دوسرعت
heroic
U
قهرمان وار
champ
U
قهرمان مزرعه
champing
U
قهرمان مزرعه
planform
U
قهرمان یونانی جنگ تروا
contenders
U
مدعی دربرابر قهرمان
heroize
U
قهرمان وپهلوان شدن
contender
U
مدعی دربرابر قهرمان
absolute champion
U
قهرمان مطلق شطرنج
tragic flaw
U
نقیصه یاخدشه در زندگی قهرمان
ace
U
ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
heroically
U
زنی که قهرمان داستان باشد
heroines
U
زنی که قهرمان داستان باشد
heroine
U
زنی که قهرمان داستان باشد
picaresque
U
داستاینکه قهرمان ان رذل است
aces
U
ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
ajax
U
قهرمان یونانی جنگ تروا
theseus
U
قهرمان یونانی فاتح امازون ها
breasts
U
برخورد سینه قهرمان دو به نوار
breast
U
برخورد سینه قهرمان دو به نوار
anti-hero
U
نقش اول منفی مخالف قهرمان
hamlet
U
نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
toreador
U
قهرمان گاو باز سوار بر اسب
anti-heroes
U
نقش اول منفی مخالف قهرمان
hamlets
U
نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
playoffs
U
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
achilles
اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
playoff
U
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
heroize
U
خود را پهلوان وانمود کردن قهرمان وپهلوان وانمودکردن
pick wickian
U
شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
adventure game
U
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
status quo
U
وضع کنونی وضع موجود
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com