Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
artillery mount
U
قنداق توپخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
artillery carriage
U
قنداق سلاح توپخانه
Other Matches
carriages
U
قنداق توپ یا جنگ افزار قنداق
carriage
U
قنداق توپ یا جنگ افزار قنداق
pack artillery
U
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
fire capabilities
U
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
gun stock
U
قنداق
wrappings
U
قنداق
butts
U
کف قنداق
wrapping
U
قنداق
swaddling clothes
U
قنداق
swaddling bands
U
قنداق
gun butt
U
کف قنداق
baby linen
U
قنداق
base piece
U
قنداق
butted
U
کف قنداق
butt
U
کف قنداق
bambino
U
تصویرمسیح در قنداق
stocked
U
قنداق تفنگ
stock
U
قنداق تفنگ
spade
U
قنداق خمپاره
spades
U
قنداق خمپاره
diaper
U
پارچهء قنداق
diapers
U
پارچهء قنداق
gun butt
U
قنداق تفنگ
inswathe
U
قنداق کردن
gun carriage
U
قنداق توپ
artillery carriage
U
قنداق توپ
buttstock
U
قنداق تفنگ
butt stroke
U
سخمه ته قنداق
butt stroke
U
ضربه با ته قنداق
butt plate
U
صفحه کف قنداق
pilch
U
لچک قنداق
pilch
U
قنداق سه گوش
gun stock
U
قنداق تفنگ
butted
U
قنداق تفنگ
butts
U
ته قنداق تفنگ
top carriage
U
قنداق بالا
butts
U
قنداق تفنگ
butt
U
ته قنداق تفنگ
toilet-training
U
از قنداق درآوردن
butted
U
ته قنداق تفنگ
swaddle
U
در قنداق پیچیدن
butt
U
قنداق تفنگ
swaddle
U
قنداق کردن
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
unswathe
U
از قنداق باز کردن
swathe
U
قنداق کردن نوار
swath
U
قنداق کردن نوار
butt plate
U
صفحه ته قنداق تفنگ
swathes
U
قنداق کردن نوار
wrap
U
قنداق کردن پوشانیدن
wraps
U
قنداق کردن پوشانیدن
gun butt
U
ضربه زدن با قنداق تفنگ
toes
U
گوشه انتهایی قنداق تفنگ
settling rounds
U
تیر استقرار قنداق توپ
toe
U
گوشه انتهایی قنداق تفنگ
butt plate
U
صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
stock
U
قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stocked
U
قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
tipstock
U
قنداق جدا شونده تفنگ یااسلحه
hackbut
U
نوعی تفنگ شمخال که ته قنداق ان خمیده است
cant
U
انحراف قبضیتن توپ زاویه میل قنداق
hagbut
U
نوعی تفنگ شمخال که ته قنداق ان خمیده است
haul defilade
U
قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
ordnace
U
توپخانه
artillery
U
توپخانه
gunnery
U
توپخانه
ordnance
U
توپخانه
self propelled
U
توپخانه خودکششی
gunner's party
U
گروه توپخانه
heavy artillery
U
توپخانه سنگین
battering train
U
توپخانه محاصره
cannonry
U
توپ و توپخانه
hostile artillery
U
توپخانه دشمن
medium artillery
U
توپخانه متوسط
light artillery
U
توپخانه سبک
fieldartillery
U
توپخانه صحرایی
field atrillery
U
توپخانه صحرایی
field artillery
U
توپخانه صحرائی
division artillery
U
توپخانه لشگر
division artillery
U
توپخانه لشگری
corps artillery
U
توپخانه سپاه
towed artillery
U
توپخانه کششی
coastal artillery
U
توپخانه ساحلی
artillery
U
توپخانه صحرایی
gunner
U
جمعی توپخانه
artillery annex
U
پیوست توپخانه
gunners
U
جمعی توپخانه
artillery ammunition
U
مهمات توپخانه
artillerist
U
متخصص توپخانه
gunnery
U
علم توپخانه
army artillery
U
توپخانه ارتش
artillery
U
رسته توپخانه
armored artillery
U
توپخانه زرهدار
artillery mount
U
سکوی توپخانه
antitank artillery
U
توپخانه ضد تانک
flak
U
توپخانه ضد هوایی
artillery battalion
U
گردان توپخانه
artillery branch
U
رسته توپخانه
artillery brigade
U
تیپ توپخانه
turret
U
برج توپخانه
artillery piece
U
قبضه توپخانه
turrets
U
برج توپخانه
anti aircraft artillery
U
توپخانه ضد هوایی
armored artillery
U
توپخانه زرهی
artillery group
U
گروه توپخانه
artillery corps
U
رسته توپخانه
artillery corps
U
قسمت توپخانه
gunnery
U
توپخانه دریایی
air defense artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
flak
U
توپخانه پدافند هوایی
active status
U
خط مشی فعال توپخانه
all available
U
تمام توپخانه موجود
rolling barrage
U
سد اتش غلطان توپخانه
no fire line
U
خط منع اتش توپخانه
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
air defense artillery fire unit
U
سکوی توپخانه پدافندهوایی
aerial field artillery
U
توپخانه محمول هوایی
gunnery ship
U
ناو اموزشی توپخانه
firing chart
U
طرح تیر توپخانه
artillery preparation
U
تیر تهیه توپخانه
artillery fire plan
U
طرح اتش توپخانه
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
artillery chart
U
طرح تیر توپخانه
corps artillery
U
توپخانه همراه سپاه
artillery preparation
U
اتش تهیه توپخانه
army artillery
U
توپخانه نیروی زمینی
artillery liaison officer
U
افسر رابط توپخانه
spotter
U
دیدبان توپخانه دریایی
fire plan
U
طرح اتش توپخانه
battery
U
حمله با توپخانه ضرب و جرح
all available
U
کلیه توپخانه حاضر به تیر
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
batteries
U
حمله با توپخانه ضرب و جرح
stargauge
U
وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
contingent zone of fire
U
منطقه اتش احتمالی توپخانه
jato unit
U
موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
air and naval gunfire
U
اتش توپخانه دریایی و هوایی
air defense artillery fire unit
U
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
fire control
U
دستگاه کنترل اتش توپخانه
ask ask
U
توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
plotting room
U
مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
surface mission
U
پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
engagement control
U
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
air spot
U
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .
U
توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
towed
U
توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
gun salute
U
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
survey information center
U
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
bombardments
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
spotting line
U
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
mobile employment
U
استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
bombardment
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
calibration card
U
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
observers
U
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observer
U
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak
U
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
limber chest
U
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
mount
U
قنداق سوار کردن بر پا کردن
mounts
U
قنداق سوار کردن بر پا کردن
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
mid range
U
موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
offset plottin
U
روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
service of the piece
U
مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
barbette
U
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
fire call
U
درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com