Perdic | قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 140 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	line out U	قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	interplant U	کاشتن درختهای جوان بین درختان دیگر
	eviscerate U	روده یا چشم و غیره رادراوردن
	He is methodical in his work . U	آدم منظمی ؟ ست
	She has got regular teeth . U	دندانهای منظمی دارد
	to get into shape U	بشکل منظمی دراوردن
	I live a very regular life . U	زندگی خیلی منظمی دارم
	shard U	شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
	shards U	شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
	strands U	بهم بافتن وبصورت طناب دراوردن
	strand U	بهم بافتن وبصورت طناب دراوردن
	commutator U	سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
	billets U	قلمه
	billeting U	قلمه
	billeted U	قلمه
	billet U	قلمه
	grafts U	قلمه
	grafted U	قلمه
	graft U	قلمه
	scions U	قلمه
	scion U	قلمه
	grafting U	قلمه
	sapling U	قلمه درخت
	saplings U	قلمه درخت
	slip U	قلمه سرخوری
	slipped U	قلمه سرخوری
	cutting U	قلمه زنی
	cutting U	قلمه گیاه
	slips U	قلمه سرخوری
	transplantation U	قلمه زنی
	propagate U	قلمه زدن منتشرکردن
	propagating U	قلمه زدن منتشرکردن
	propagates U	قلمه زدن منتشرکردن
	propagated U	قلمه زدن منتشرکردن
	silva U	درختان جنگلی
	vinedresser U	باغبان درختان مو
	shaw U	ردیف درختان
	foliage U	برگ درختان
	bast U	پوست لیفی درختان
	evergreen trees U	درختان همیشه سبز
	deforestation U	قطع درختان جنگلی
	canker U	یکجورافت درختان میوه
	cankers U	یکجورافت درختان میوه
	metasequoia U	انواع درختان برگریزکاج
	whitewood U	درختان چوب سفید
	sylva U	درختان جنگلی یک ناحیه
	roble U	انواع درختان کاج
	pomona U	الهه درختان میوه
	inseminating U	کاشتن
	embed U	کاشتن
	grows U	کاشتن
	embeds U	کاشتن
	plant U	کاشتن
	inseminates U	کاشتن
	inseminated U	کاشتن
	plantations U	کاشتن
	plantation U	کاشتن
	insemination U	کاشتن
	put in <idiom> U	کاشتن
	implantation U	کاشتن
	plants U	کاشتن
	grow U	کاشتن
	inseminate U	کاشتن
	topiary U	مربوط بارایش وتزئین درختان
	acorns U	میوهء تیرهء درختان بلوط
	acorn U	میوهء تیرهء درختان بلوط
	The trees give a pleasant shade . U	درختان سایه قشنگه می اندازد
	dibble U	نشاء کاشتن
	disseminate U	تخم کاشتن
	disseminates U	تخم کاشتن
	disseminating U	تخم کاشتن
	disseminated U	تخم کاشتن
	pine barren U	زمین شن زارکه درختان کاج وصنوبردران میرویند
	logjam U	انباشتگی تنهی درختان بریده شده در رودخانه
	woodlot U	منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
	wind shake U	تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
	egger U	یکجورپروانه که نوزادش برگ درختان رازیان میرساند
	gutta percha U	هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
	defoliants U	مواد از بین برنده برگ وسبزینه درختان
	paulownia U	جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
	defoliating agent U	عامل از بین برنده برگ وسبزینه درختان
	repotting U	در گلدان بزرگتر کاشتن
	repotted U	در گلدان بزرگتر کاشتن
	implants U	فرو کردن کاشتن
	implanting U	فرو کردن کاشتن
	plant out U	در فواصل معین کاشتن
	implanted U	فرو کردن کاشتن
	implant U	فرو کردن کاشتن
	repots U	در گلدان بزرگتر کاشتن
	to plant out U	درفاصلههای معین کاشتن
	farmed U	کاشتن زراعت کردن در
	repot U	در گلدان بزرگتر کاشتن
	seed U	تخم ریختن کاشتن
	husband U	شخم زدن کاشتن
	husbands U	شخم زدن کاشتن
	seeds U	تخم ریختن کاشتن
	farms U	کاشتن زراعت کردن در
	farm U	کاشتن زراعت کردن در
	girdler U	حشرهای که پوست درختان رابطور کمربندی سوراخ میکند0
	undergrowth U	بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
	tills U	زمین را کاشتن دخل پول
	till U	زمین را کاشتن دخل پول
	to plant out U	از گلدان در اوردن ودرزمین کاشتن
	to sow wind and reap whirlwind U	تخم بد کاشتن ومیوه بدترگرفتن
	signal area U	منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
	To sow the seeds of discrord. U	تخم نفاق ودشمنی کاشتن
	dibber U	بیل تخم کاری کاشتن
	intertill U	در بین ردیفهای محصول کاشتن
	tree U	شجره النسب درخت کاشتن
	overpot U	در گلدان زیاد بزرگ کاشتن
	a corduroy road U	جاده باتلاقی [که کنده های درختان را بصورت اریب در آن می چینند.]
	tree surgeon U	ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
	dan layers U	شناوه مخصوص کاشتن بویه راهنما
	citriculture U	کاشتن مرکبات مانند لیمووپرتقال وغیره
	defoliant U	گرد یا مایعی که روی درختان میریزند که درخت برگ ریزان کند
	dendrochronology U	دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
	flame tree U	درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
	lays U	کاشتن مین نشانه روی جنگ افزار به هدف
	lay U	کاشتن مین نشانه روی جنگ افزار به هدف
	propagate U	منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
	propagates U	منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
	propagating U	منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
	propagated U	منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
	quercetin U	ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
	tump U	توده درختان واقع بر روی تپه توده
	imp U	پیوند زدن قلمه زدن
	imps U	پیوند زدن قلمه زدن
	Dudley carpet U	فرش سفارشی ایرانی دادلی [مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
	lay reference number U	شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
	landmark U	دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
	landmarks U	دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
	landscape carpet U	فرش دور نما [فرش چشم انداز] [عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
	deforest U	درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
	deforests U	درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
	deforested U	درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
	deforesting U	درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
	mine U	مین مین کاشتن
	mines U	مین مین کاشتن
	mined U	مین مین کاشتن
	to leave someone in the lurch U	کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن