English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
transmutation U قلب ماهیت تکامل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
evolution U تکامل
upgrowth U تکامل
quiddity U ماهیت
essence U ماهیت
navigated U ماهیت
navigates U ماهیت
navigating U ماهیت
natures U ماهیت
navigate U ماهیت
nature U ماهیت
delelopment U تکامل تدریجی
evolutionism U اعتقاد به تکامل
to develop U تکامل یافتن
evolutionist U تکامل گرا
phylogeny U تکامل نژادی
mature economy U تکامل یافته
full fledged U تکامل یافته
full-fledged U تکامل یافته
evolution U تکامل تدریجی
social evolution U تکامل اجتماعی
development U تکامل یافتن
developments U تکامل یافتن
evolutionism U تکامل گرایی
self enrichment U تکامل نفس
denaturation U قلب ماهیت
nature of the operation U ماهیت عملیات
mertis of the case U ماهیت دعوی
human nature U ماهیت آدم
nature U ماهیت خوی
natures U ماهیت خوی
matters U ماهیت جوهر
essence U وجود ماهیت
transmutation U قلب ماهیت
transubstantiation U قلب ماهیت
matter U ماهیت جوهر
mattered U ماهیت جوهر
mattering U ماهیت جوهر
oogenesis U تشکیل و تکامل تخم
phytogeny U پیدایش و تکامل گیاه
phytogenesis U پیدایش و تکامل گیاه
phylogenic U وابسته به تکامل نژادی
phylogenetic U وابسته به تکامل نژادی
mature soil U خاک تکامل یافته
evolutionally U از روی قوائد تکامل
completion U نقط ه تکامل چیزی
recapitulations U تکراردوره سیر تکامل
evolution U تحول تکامل تدریجی
biogenesis U سیر تکامل زندگی
recapitulation U تکراردوره سیر تکامل
cosmism U فلسفه تکامل گیتی
cosmogeny U پیدایش و تکامل گیتی
substantivize U دارای ماهیت کردن
substantiates U ماهیت جسمانی دادن به
substantiated U ماهیت جسمانی دادن به
transmutative U قلب ماهیت یافتنی
substantiate U ماهیت جسمانی دادن به
transmutable U قلب ماهیت یافتنی
transubstantiate U قلب ماهیت کردن
substantiating U ماهیت جسمانی دادن به
transshape U تغییر ماهیت دادن
coessentiality U هم جوهری وحدت ماهیت
evolutionist U معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
macroevoluyion U تحولات عظیم سیر تکامل
anthropogenic U مربوط به پیدایش و تکامل انسان
anthropogenesis U مبحث پیدایش و تکامل بشر
evolutionism U اصول ترقی و تکامل تدریجی
ipso facto U بواسطه ماهیت خود فعل
substantive U دارای ماهیت واقعی حقیقی
blasetocyst U جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
the nature of the case U ماهیت دعوا یا موضوع خوش خویی
demurs U ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
anthroposophy U علم شناسایی طبیعت و ماهیت انسانی
His speech was in the nature of an apology. U ماهیت سخنرانی او [مرد] عذرخواهی بود.
demur U ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
quality U ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
qualities U ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
demurred U ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
nature [of things] U سرشت [ماهیت] [خوی] [ذات] [طبیعت]
demurring U ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
denature U طبیعت یا ماهیت چیزی راعوض کردن
objectify U خاصیت و ماهیت چیزی رامعین کردن
glottochronology U مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
identifies U مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
transmuting U تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
transmutes U تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
transmuted U تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
transmute U تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
identify U مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identified U مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identifying U مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
abortion سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortions U سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
seral U مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
identification U حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
lotus U [نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
biogenesis U تکامل حیات پیدایش حیات
revisionism U روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com