Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
drop
U
قطره سقوط کردن کم کنید
dropped
U
قطره سقوط کردن کم کنید
dropping
U
قطره سقوط کردن کم کنید
drops
U
قطره سقوط کردن کم کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gutters
U
اب رودار کردن قطره قطره شدن
gutter
U
اب رودار کردن قطره قطره شدن
Many a little makes a mickle .
U
قطره قطره جمع گرددوانگهی دریا شود
paradrag drop
U
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
repeat
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
nosedives
U
سقوط کردن
crashes
U
سقوط کردن
aborted
U
سقوط کردن
crash
U
سقوط کردن
crashing
U
سقوط کردن
crashingly
U
سقوط کردن
tailspin
U
سقوط کردن
fall
U
سقوط کردن
crashed
U
سقوط کردن
wipe out
U
سقوط کردن
aborting
U
سقوط کردن
nosedived
U
سقوط کردن
abort
U
سقوط کردن
lapse vi
U
سقوط کردن
aborts
U
سقوط کردن
nosediving
U
سقوط کردن
nosedive
U
سقوط کردن
crashes
U
سقوط کردن هواپیما
crashing
U
سقوط کردن هواپیما
crash-land
U
سقوط کردن هواپیما
crash-landing
U
سقوط کردن هواپیما
crash
U
سقوط کردن هواپیما
crashingly
U
سقوط کردن هواپیما
crash-landed
U
سقوط کردن هواپیما
crashed
U
سقوط کردن هواپیما
crash-lands
U
سقوط کردن هواپیما
crash land
U
سقوط کردن هواپیما
aborting
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborted
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
abort
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
falling of the womb
U
سقوط کردن پائین افتادگی
aborts
U
سقوط کردن موشک یا هواپیما
adds
U
اضافه کنید زیاد کنید
adding
U
اضافه کنید زیاد کنید
add
U
اضافه کنید زیاد کنید
slump
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumped
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumping
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumps
U
یکباره فرو ریختن سقوط کردن
precipitated
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitate
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitates
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitating
U
سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
prescan
U
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
identifying
U
مشاهده کردن شناسایی کنید
identified
U
مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies
U
مشاهده کردن شناسایی کنید
adjusts
U
میزان کردن تنظیم کنید
adjusting
U
میزان کردن تنظیم کنید
identify
U
مشاهده کردن شناسایی کنید
cancelling
U
لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
cancel
U
لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
cancels
U
لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
rig the ship
U
فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
collapsed
U
متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapsing
U
متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapses
U
متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapse
U
متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
gutta
U
قطره
glob
U
قطره
drops
U
قطره
gutty
U
قطره قطره
dropping
U
قطره
dripping
U
قطره
dropped
U
قطره
drop
U
قطره
driblet
U
قطره
drib
U
یک قطره
goblet
U
قطره
globs
U
قطره
drop point
U
قطره
droppings
U
قطره
minims
U
قطره
gobbet
U
قطره
blob
U
قطره
blobs
U
قطره
goblets
U
قطره
gobbets
U
قطره
Drop by drop . I n drops.
U
قطره قطره
minim
U
قطره
dropping tube
U
قطره چکان
dropwise
U
قطره وار
eardrop
U
قطره گوش
droplets
U
قطره کوچک
raindrop
U
قطره باران
droplet
U
ریز قطره
droplet
U
قطره کوچک
droplets
U
ریز قطره
the very last drop
U
اخرین قطره
teardrop
U
قطره اشک
teardrops
U
قطره اشک
guttula
U
قطره خرد
guttiform
U
قطره مانند
dropper
U
قطره چکان
droppers
U
قطره چکان
drip pan
U
قطره چکان
raindrops
U
قطره باران
drops
{pl}
U
قطره والریان
[داروسازی]
valerian
U
قطره والریان
[داروسازی]
glob
U
قطره کوچک گلبول
eyedropper
U
قطره چکان چشم
globs
U
قطره کوچک گلبول
oil drop experiment
U
آزمایش قطره روغن
[فیزیک]
Eye ( ear , nose ) drops .
U
قطره چشم ( گوش و بینی )
millikan oil drop experiment
U
ازمایش قطره روغن میلیکان
collyrium
U
دوای قطره برای چشم
a drop in the ocean
<idiom>
U
قطره ای دردریا
[بسیار نا چیز]
[اصطلاح]
Only a drop in the bucket ( ocean) .
U
قطره ای دردریا است (بسیار نا چیز )
He emptied the glass to the last drop .
U
لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
dropped
U
سقوط
elapses
U
سقوط
prolapsus
U
سقوط
drop
U
سقوط
elapsing
U
سقوط
chute
U
سقوط
prolapse
U
سقوط
nosediving
U
سقوط
nosedives
U
سقوط
falling
U
سقوط
dropping
U
سقوط
chutes
U
سقوط
drops
U
سقوط
nosedive
U
سقوط
nosedived
U
سقوط
elapse
U
سقوط
crack-up
U
سقوط
collapses
U
سقوط
fall
U
سقوط
collapsing
U
سقوط
tailspin
U
سقوط
come down
U
سقوط
crashing
U
سقوط
crashingly
U
سقوط
low dwon
U
سقوط
downcome
U
سقوط
downfall
U
سقوط
crack up
U
سقوط
crash
U
سقوط
crashed
U
سقوط
collapse
U
سقوط
crashes
U
سقوط
collapsed
U
سقوط
gastroptosis
U
سقوط معده
free fall
U
سقوط ازاد
drops
U
چکه سقوط
drops
U
افت سقوط
arrests
U
جلوگیری از سقوط
dropping
U
افت سقوط
arrested
U
جلوگیری از سقوط
discharge of an obligation
U
سقوط تعهد
arrest
U
جلوگیری از سقوط
falling
U
سقوط کننده
chute
U
ریزش با سقوط
fall velocity
U
سرعت سقوط
chutes
U
سقوط انحطاط
lapse inconduct
U
سقوط در رفتاروکردار
chutes
U
ریزش با سقوط
termination of obligations
U
سقوط تعهدات
fall
U
افت سقوط
break down
U
سقوط ناگهانی
stumbling block
U
سبب سقوط
stumbling blocks
U
سبب سقوط
prolapse of the uterus
U
سقوط رحم
loss
U
گریز سقوط
velocity of fall
U
سرعت سقوط
chute
U
سقوط انحطاط
drop
U
افت سقوط
dropped
U
چکه سقوط
dropped
U
افت سقوط
drop
U
چکه سقوط
dropping
U
چکه سقوط
pash
U
سقوط برف سنگین
proctoptosis
U
سقوط روده راست
plumper
U
دروغ صرف سقوط
free type parachute
U
چتر سقوط ازاد
drop hammer
U
چکش سقوط ازاد
prolapse of the uterus
U
درامدگی سیبک سقوط زهدان
meteor shower
U
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
high velocity drop
U
بارریزی با سرعت سقوط زیاد
skidded
U
راه شکست مسیر سقوط
dropping ball viscosimeter
U
گرانروی سنج با سقوط گلوله
lysis
U
سقوط وزوال تدریجی مرض
meteoric shower
U
سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
skids
U
راه شکست مسیر سقوط
plunged
U
سقوط سنگین فرو بردن
plunges
U
سقوط سنگین فرو بردن
dTbGcles
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
plunge
U
سقوط سنگین فرو بردن
debacle
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
skid
U
راه شکست مسیر سقوط
skidding
U
راه شکست مسیر سقوط
debacles
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
crashes
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashingly
U
سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com