English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 19 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hydro sol U قطرات وذرات ریز اب درهوا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
to sail the sky U پروازکردن درهوا
shoot up <idiom> U درهوا شلیک کردن
humidity U میزان بخار اب موجود درهوا
vaccine drops U قطرات واکسن
Constant dripping wear away the stone . <proverb> U قطرات مداوم آب سنگ را مى ساید.
hitch kick U پرش طول با دو گام برداشتن درهوا و دست بالای سر
ballistic U مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
air start U طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
spray U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
sprayed U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
spraying U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
sprays U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
contra injection U تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
aerodynamics U شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
residence time U مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
condensation cloud U ابر یا بخار غلیظی از قطرات که اطراف گوی اتشین اتمی رامی گیرد
salchow U پرش از لبه داخلی یک پا باچرخش کامل درهوا وبرگشت روی لبه خارجی پای دیگر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com