English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vaccine drops U قطرات واکسن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
hydro sol U قطرات وذرات ریز اب درهوا
Constant dripping wear away the stone . <proverb> U قطرات مداوم آب سنگ را مى ساید.
spray U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
spraying U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
sprays U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
sprayed U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
contra injection U تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
vaccines U واکسن
vaccine U واکسن
vaccinates U واکسن زدن به
vaccine U واکسن [پزشکی]
vaccinal U وابسته به واکسن
vaccinate U واکسن زدن به
salk vaccine U واکسن پولیو
vaccinating U واکسن زدن به
vaccinated U واکسن زدن به
vaccination U واکسن زنی
vaccine U مایه واکسن [پزشکی]
condensation cloud U ابر یا بخار غلیظی از قطرات که اطراف گوی اتشین اتمی رامی گیرد
residence time U مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
whooping cough vaccination U واکسن سیاه سرفه [پزشکی]
immunization U واکسن زدن مایه کوبی
immune U مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com