English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
putting green U قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
putting greens U قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
fatter U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fattest U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fats U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fat U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
ashkenazim U قراردارد
line of engagement U ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
teethridge U برجستگی استخوان فک که حفرههای دندانها بر ان قراردارد
weld bead U تکه فلزی که درامتداد اتصال جوش قراردارد
cirrocumulus U قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
dielectric heating U گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
scotland yard U نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
grid U دریچه سوراخ سوراخ
riddle U سوراخ سوراخ کردن
riddles U سوراخ سوراخ کردن
grids U دریچه سوراخ سوراخ
swage block U قالب سوراخ سوراخ
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
columbarium U سوراخ
pecker U سوراخ کن
awl U سوراخ کن
holes U سوراخ
pitting U سوراخ سوراخ
mure U سوراخ
taphole U سوراخ
looped U سوراخ
loops U سوراخ
opening U سوراخ
peep hole U سوراخ
openings U سوراخ
pigenhole U سوراخ
tapped U سوراخ
punctulate U سوراخ سوراخ
pinking U سوراخ
perforator U سوراخ کن
holing U سوراخ
cribriform U سوراخ سوراخ
tapping U سوراخ
edge perforated U لب سوراخ
eyelets U سوراخ
boreholes U سوراخ
piercer U سوراخ کن
pertusion U سوراخ
spy hole U سوراخ
broacher U سوراخ کن
loop U سوراخ
pumiceous U سوراخ سوراخ
tap U سوراخ
outages U سوراخ
abroach U سوراخ
alveolar U سوراخ سوراخ
outage U سوراخ
overtures U سوراخ
overture U سوراخ
borehole U سوراخ
eyelet U سوراخ
punches U سوراخ کن
foraminiferous U سوراخ سوراخ
waterholes U سوراخ
foraminated U سوراخ سوراخ
orifice U سوراخ
slotting U سوراخ
lace U پر از سوراخ
laces U پر از سوراخ
meshing U سوراخ
broach U سوراخ کن
broached U سوراخ کن
meshes U سوراخ
broaches U سوراخ کن
broaching U سوراخ کن
imperforate U بی سوراخ
mesh U سوراخ
drill hole U سوراخ
punched U سوراخ کن
slots U سوراخ
fenestra U سوراخ
puncturing U سوراخ
punctured U سوراخ
boring U سوراخ
hole U سوراخ
holed U سوراخ
leaks U سوراخ
leaked U سوراخ
thirl U سوراخ
punctures U سوراخ
foramen U سوراخ
puncture U سوراخ
waterhole U سوراخ
perforation U سوراخ
punch U سوراخ کن
slot U سوراخ
leak U سوراخ
orifices U سوراخ
finger hole U سوراخ
imperforable U سوراخ نشدنی
slotting U سوراخ طویل
slotting U درج یک شی در سوراخ
impierceable U سوراخ نشدنی
slots U سوراخ طویل
slots U درج یک شی در سوراخ
diameter of bore U قطر سوراخ
hub bore U سوراخ توپی
hole circle U گردی سوراخ
nostrils U سوراخ بینی
formed hole U سوراخ نیمرخ
foraminated U سوراخ دار
grout hole U سوراخ تزریق
foraminate U سوراخ دار
foraminate U سوراخ کردن
bores U سوراخ کردن
f. of the ear U سوراخ گوش
feed hole U سوراخ پیش بر
nostril U سوراخ بینی
drilled grout hole U سوراخ تزریق
perforate U سوراخ کردن
perforates U سوراخ کردن
perforating U سوراخ کردن
hammer drill سوراخ کن ضربه ای
anus U سوراخ کون
anuses U سوراخ کون
borehole U سوراخ مته
gonopore U سوراخ تناسلی
drill hole U سوراخ مته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com