Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
frontal lobe
U
قسمت قدامی دونیمکره مخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prothorax
U
قسمت قدامی سینه حشره
acron
U
قسمت قدامی حیوانات بنددار
endbrain
U
جلوترین قسمت قدامی مغز
anterior
U
قدامی
frontal
U
قدامی
frontal lobe
U
لب قدامی مغز
ventral root
U
ریشه قدامی
anterior commissure
U
بافت رابط قدامی
premedian
U
واقع در نیمه قدامی
premedial
U
واقع در نیمه قدامی
acrosome
U
برجستگی قدامی سلول جنسی نر
forequarter
U
ربع قدامی خارجی بدن یالاشه حیوانات
olivary body
U
بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
batches
U
قسمت
divisions
U
قسمت
batch
U
قسمت
party
U
قسمت
compartmental
U
قسمت قسمت
feck
U
قسمت
portion
U
قسمت
portions
U
قسمت
unit
U
قسمت
percentage
U
قسمت
percentages
U
قسمت
data division
U
قسمت
caboodle
U
قسمت
units
U
قسمت
sect
U
قسمت
sections
U
قسمت
underfoot
U
قسمت کف پا
dole
U
قسمت
piece
U
قسمت
pieces
U
قسمت
Corp
U
قسمت
installments
U
قسمت
instalment
U
قسمت
instalments
U
قسمت
compartments
U
قسمت
compartment
U
قسمت
ratios
U
قسمت
division
U
قسمت
plank
U
قسمت
departments
U
قسمت
department
U
قسمت
segments
U
قسمت
segment
U
قسمت
arm
U
قسمت
sects
U
قسمت
section
U
قسمت
ratio
U
قسمت
head stall
U
قسمت سر
partitions
U
قسمت
cross section of a gravity dam
U
قسمت
agency
U
قسمت
agencies
U
قسمت
component
U
قسمت
kismet
U
قسمت
partition
U
قسمت
snick
U
قسمت
grist
U
قسمت
rasher
U
قسمت
rashers
U
قسمت
it fell to my lot to go
U
قسمت
piecemeal
U
قسمت به قسمت
components
U
قسمت
in part
U
در یک قسمت
in sections
U
قسمت قسمت
cantos
U
قسمت
canto
U
قسمت
part
U
قسمت
detachment
U
قسمت
internode
U
قسمت
detachments
U
قسمت
trichotomous
U
دارای سه قسمت
tail end
U
قسمت انتهایی
foreparts
U
قسمت جلو
topsides
U
قسمت بالا
topside
U
قسمت بالا
where
U
درکدام قسمت
top round
U
قسمت گرد
forepart
U
قسمت جلو
tag end
U
اخرین قسمت
submultiple
U
خارج قسمت
sappers
U
قسمت مهندسی
sale department
U
قسمت فروش
sapper
U
قسمت مهندسی
sapper
U
قسمت حفاری
sects
U
قسمت کردن
sales department
U
قسمت فروش
sect
U
قسمت کردن
service department
U
قسمت خدمات
patrols
U
قسمت گشتی
preludes
U
قسمت مقدماتی
staddle
U
قسمت تحتانی
standing part
U
قسمت ثابت
standing part
U
قسمت ایستا
subactivity
U
قسمت جزء
signal corps
U
قسمت مخابرات
prelude
U
قسمت مقدماتی
underbody
U
قسمت زیر
broader
U
قسمت پهن
broad
U
قسمت پهن
legs
U
بخش قسمت
leg
U
بخش قسمت
initials
U
اولین قسمت
initialling
U
اولین قسمت
initialled
U
اولین قسمت
initialing
U
اولین قسمت
initialed
U
اولین قسمت
initial
U
اولین قسمت
forehands
U
قسمت ممتاز
forehand
U
قسمت ممتاز
broadest
U
قسمت پهن
proportion
U
سهم قسمت
proportions
U
سهم قسمت
upside
U
بالاترین قسمت
seen
U
قسمت سوم see
vaward
U
قسمت جلو
whack up
U
قسمت کردن
whang
U
قسمت سهم
women's apartments
U
قسمت زنانه
part and parcel
<idiom>
U
قسمت مهمولازم
sappers
U
قسمت حفاری
interest
U
سهم
[قسمت]
parcels
U
قسمت گره
parcel
U
قسمت گره
midst
U
قسمت وسط
running part
U
قسمت رونده
head piece
U
قسمت بالا
linear portion
U
قسمت خطی
medical department
U
قسمت بهداری
control section
U
قسمت کنترل
concertina fold
U
یک قسمت به یک جهت
medical service
U
قسمت بهداری
men's apartments
U
قسمت مردانه
middle part
U
قسمت میانی
cable block
U
قسمت کابل
black body
U
قسمت خطرناک
better part
U
قسمت بیشتر
bachelor quarters
U
قسمت مجردی
ashi noko
U
قسمت داخلی کف پا
artillery corps
U
قسمت توپخانه
millesimal
U
یک هزارمین قسمت
moiety
U
قسمت مساوی
aircraft section
U
قسمت هواپیمایی
advance section
U
قسمت جلویی
crypto service
U
قسمت رمز
detail group
U
قسمت بیگاری
hauling part
U
قسمت متحرک
hauling part
U
قسمت کشنده
headquarters detachment
U
قسمت قرارگاه
headquarters detachment
U
قسمت ارکان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com