English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pinion U قسمت دوراز مرکز بال پرنده بال
pinioning U قسمت دوراز مرکز بال پرنده بال
pinions U قسمت دوراز مرکز بال پرنده بال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
adrenaline هورمون قسمت مرکز غده فوق کلیه که بالا برندهء خون و فشارخون است
off the trail U دوراز خط
far U دوراز
beyond the pale <idiom> U دوراز انتظار
out of harm's way U دوراز اسیب
away U دوراز خارج
not ahunderd mails flom U نه چندان دوراز
off shore fisheries U شیلات دوراز کرانه
outside U منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
outsides U منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
under hatches U زیر عرشه دوراز نظر مرده
medical assemblage U مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
centrifugal U با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
weather central U مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
wide U تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
backwoods U اراضی جنگلی دوراز شهر جنگلهای دورافتاده
widest U تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
wider U تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
provision center U مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
ab U پیشوند لاتین بمعنی >دوراز< و>از< و >جدایی < و >غیر<مانند ABuse و ABaxial
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
center mark U علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
whole blood center U مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
ornithology U پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
jumper U پرنده
jumpers U پرنده
fowls U پرنده
cocks U پرنده نر
fowl U پرنده
cocking U پرنده نر
cock پرنده نر
long jumper U پرنده
birds U پرنده
bird پرنده
wildlife U پرنده
volant U پرنده
volitant U پرنده
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
stick U گروه پرنده
ornithomancy U تفال با پرنده
Frisbees U بشقاب پرنده
ornithoid U پرنده وار
Frisbee U بشقاب پرنده
the bird kind U جنس پرنده
dickey U پرنده کوچک
dicky U پرنده کوچک
ornithologist U پرنده شناس
pole vaulter U پرنده با نیزه
fowling U شکار پرنده
pied U پرنده رنگارنگ
migrator U پرنده مهاجر
altair U کرکس پرنده
roosting U نشیمنگاه پرنده
roosted U نشیمنگاه پرنده
UFOs U بشقاب پرنده.
UFO U بشقاب پرنده.
hydrofoil U قایق پرنده
hydrofoils U قایق پرنده
roost U نشیمنگاه پرنده
flopper U پرنده فاسبوری
ornithology U پرنده شناسی
roosts U نشیمنگاه پرنده
vaulter U پرنده با نیزه
flying saucer U بشقاب پرنده
volans U ماهی پرنده
volantis U ماهی پرنده
birdcall U صدای پرنده
flying saucers U بشقاب پرنده
water fowl U پرنده ابی
hen bird U پرنده ماده
birdman U پرنده باز
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
chickens U پرنده کوچک بچه
chicken U پرنده کوچک بچه
oology U تخم پرنده شناسی
perched U نشیمن گاه پرنده
pinions U پر وبال پرنده را کندن
high jumper U پرنده پرش ارتفاع
pinion U پر وبال پرنده را کندن
tinamou U پرنده خانوادهء tinamidae
ornithological U وابسته به پرنده شناسی
ornithologic U وابسته به پرنده شناسی
pinioning U پر وبال پرنده را کندن
ornithology U مبحث پرنده شناسی
quills U پر بلند بال پرنده
singin bird U پرنده اواز خوان
game bird U پرنده موردنظر درشکار
fricassees U راگوی گوشت پرنده
fricassee U راگوی گوشت پرنده
quill U پر بلند بال پرنده
perches U نشیمن گاه پرنده
perching U نشیمن گاه پرنده
bird's foot U شبیه پای پرنده
what kind of a bird is that ? U چه قسم پرنده ایست
birdcall U تقلید صدای پرنده
fowl U پرنده راشکار کردن
fowls U پرنده راشکار کردن
bird's foots U شبیه پای پرنده
UFOs U اشیا پرنده ناشناس
night migrant U شب کوچنده [پرنده شناسی]
varmint U حیوان یا پرنده شکارکننده
UFO U اشیا پرنده ناشناس
perch U نشیمن گاه پرنده
vaulter U پرنده از روی خرک
flushing U پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
partial migrant U کوچگر پاره ای [پرنده شناسی]
wingshooting U تیراندازی به پرنده در حال پرواز
flying fish U صورت فلکی ماهی پرنده
flush U پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
ostrich شتر مرغ [پرنده شناسی]
flying fishes U صورت فلکی ماهی پرنده
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
oologist U خبره در تخم پرنده شناسی
extra-group U ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
flushes U پرواز ناگهانی پرنده ازمخفیگاه
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
soft bill U پرنده منقار نازک حشره خوار
broiler U بهم زننده جوجه یا پرنده کبابی
ornithicknite U جا پای پرنده که سنگ شده باشد
bisk U ابگوشت یا اشی که ازگوشت پرنده ومیگو
bird's nest U حرکت اشیانه پرنده روی دارحلقه
aerie U لانهء پرنده بر روی صخرهء مرتفع
grackle U نوعی پرنده ازتیره سار و دم جنبانک
gallinule U نوعی پرنده ابزی از خانواه ابچلیک ها
bird motif U نقش پرنده در قالی حیوان دار
wing covert U پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
nut cracker U یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
flipper U پرنده پرش طول با پشتک به جلو در هوا
flippers U پرنده پرش طول با پشتک به جلو در هوا
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
throttling U عبور قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
jacana U پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
fowling piece U تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
beak-head U [آذینی از مجموعه سر حیوان، پرنده یا انسان یا منقاری رو به پایین]
floo floo U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
flu flu U تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
stocked U رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock U رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
mocking bird U یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
ingestion U وارد شدن مواد خارجی ازقبیل پرنده یخ اب برف گرد وغبار به داخل موتور
phoenix U مرغ آتشین [سیمرغ] [نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
middle U مرکز
heart U مرکز
centers U مرکز
centred U مرکز
centre U مرکز
centered U مرکز
meddles U مرکز
meddled U مرکز
omphalos U مرکز
middles U مرکز
intermediate exchange U مرکز
isocentre U هم مرکز
meddle U مرکز
stations U مرکز
center U مرکز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com