Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hindgut
U
قسمت خلفی لوله گوارش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hindquarter
U
نصف قسمت خلفی گوشت گاو یا گوساله وگوسفند
tubes
U
قسمت خاندار لوله
tube
U
قسمت خاندار لوله
gun bore
U
قسمت خان دار لوله توپ
bayonet exhaust pipe
U
قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
breech
U
جان لوله قسمت پیچ کولاس
barrels
U
قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
barrel
U
قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
screen pipe
U
لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
dorsal
U
خلفی
posterior
U
خلفی
postern
U
خلفی
hindgut
U
روده خلفی
posterior
U
دیرتر خلفی
retral
U
پسین خلفی
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
digestions
U
گوارش
digestion
U
گوارش
eupepsia
U
گوارش خوب
dyspepsia
U
بدی گوارش
autolysis
U
هضم یا گوارش خود بخود
eupeptic
U
وابسته به گوارش یا هضم غذا
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
angle of traverse
U
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
clip
U
لوله
plumbers
U
لوله کش
plumber
U
لوله کش
cannon
U
لوله
cannons
U
لوله
downtake
U
لوله
duct
U
لوله اب
hickey
U
لوله خم کن
discharge head
U
سر لوله
drain pipe
U
لوله
ductile
U
لوله شو
fire hose
U
لوله اب
blast pipe
U
لوله دم
clipped
U
لوله
tubes
U
لوله
spout
U
لوله
tube
U
لوله
piped
U
لوله
clippings
U
لوله
clips
U
لوله
pipe
U
لوله
spouted
U
لوله
spouting
U
لوله
hoses
U
لوله
nozzles
U
سر لوله اب
nozzle
U
سر لوله اب
hosing
U
لوله
pipeline
U
خط لوله
pipelines
U
خط لوله
bores
U
لوله
hosed
U
لوله
hose
U
لوله
spouts
U
لوله
roll
U
لوله
rolled
U
لوله
rolls
U
لوله
bore
U
لوله
stave
U
لوله اب
valve
U
لوله
valves
U
لوله
chimney
U
لوله
chimneys
U
لوله
nose
U
سر لوله
noses
U
سر لوله
blast main
U
لوله دم
conduits
U
لوله
pipe cutter
U
لوله بر
sequacious
U
لوله شو
pipe fitter
U
لوله کش
conduit
U
لوله
cylinders
U
لوله
hosepipe
U
لوله
pipe line
U
خط لوله
pipe layer
U
لوله کش
tube cutter
U
لوله بر
water pipe
U
لوله اب
cylinder
U
لوله
tubulation
U
لوله
rouleau
U
لوله
tube of force
U
لوله قوا
piping
U
لوله کشی
unit tube
U
لوله واحد
exhaust
U
لوله اگزوز
hosed
U
لوله خرطومی
tun
U
لوله بخاری
exhausts
U
لوله اگزوز
tubule
U
لوله کوچک
tuyere
U
دهانه لوله
hose
U
لوله پلاستیکی
tubiform
U
مانند لوله
hose
U
لوله خرطومی
tube outlet
U
لوله زیر اب
tubular padlock
قفل لوله
tubular transmission shaft
U
لوله کاردان
blind pipe
U
لوله کور
tube welding
U
جوشکاری لوله
piping
U
لوله گذاری
tail pipe
U
لوله اگزوز
tube of force
U
لوله میدان
suction pipe
U
لوله مکش
pipeline
U
لوله کشی
subcaliber
U
لوله جوفی
pipelines
U
لوله کشی
stovepipe
U
لوله بخاری
hydrant
U
لوله ابکش
hydrants
U
لوله ابکش
stoneware pipe
U
لوله سفالینه
stoneware pipe
U
لوله سرامیکی
gun
U
لوله توپ
guns
U
لوله توپ
absorption countertube
U
لوله جذب
absorption tube
U
لوله جذب
adopter
U
لوله اتصالی
standpipes
U
لوله شاغولی
standpipe
U
لوله شاغولی
suction pipe
U
لوله مکنده
hosed
U
لوله پلاستیکی
hoses
U
لوله خرطومی
tubate
U
لوله مانند
torpedo tube
U
لوله اژدر
to turnon the gas
U
لوله یاشیرگازرابازکردن
thermionic tube
U
لوله ترمویونیک
hoses
U
لوله پلاستیکی
the pipe thawed
U
یخ توی لوله اب شد
hosing
U
لوله خرطومی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com