English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
petticoat U قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
petticoats U قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
great circle U بزرگترین دایره محیط یک کره
branch U دایره قسمت
branches U دایره قسمت
base circle U هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
submultiple U خارج قسمت
quotient U خارج قسمت
quotients U خارج قسمت
quotient U خارج قسمت [ریاضی]
ration U خارج قسمت سهمیه
rationed U خارج قسمت سهمیه
rations U خارج قسمت سهمیه
antihelix U برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
remainder U عدد معادل مقسوم منهای حاصل ضرب خارج قسمت ومقسوم علیه
epicycloid U منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
quadrant U ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
epicycle U دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
eldest U بزرگترین
maximus U بزرگترین
supreme U بزرگترین
best U بزرگترین
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
rational number U عدد صحیح و یا خارج قسمت دو عدد صحیح
one's biggest worry [problem number one] U بزرگترین نگرانی
lion's share U بزرگترین سهم
line of most gradient U خط بزرگترین شیب
He is my eldest son. U او بزرگترین پسر من هست.
maximum U بزرگترین وبالاترین رقم
maximum U منتهی درجه بزرگترین
fall line U بزرگترین خط شیب کوه
lion share U بزرگترین یا بهترین بخش
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
highs U رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
greatest common measure U بزرگترین بخش یاب مشترک
highest U رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
lloyd's U بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
high U رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
eagle owl U شاه جغد:بزرگترین جغداروپایی
infimum U بزرگترین کران بالا [ریاضی]
greatest lower bound [glb, GLB] U بزرگترین کران بالا [ریاضی]
gorillas U بزرگترین میمون شبیه انسان
gorilla U بزرگترین میمون شبیه انسان
princessroyal U بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
london in size U پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
He is the greatest scientist on earth. U بزرگترین دانشمند روی زمین است
longboat U بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
out of bounds U خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
maximum U بزرگترین عددی استفاده میشود یا مجاز است
maximum U بزرگترین عدد کاربران که سیستم در هر لحظه می پذیر
msb U بیت در کلمه که بزرگترین مقدار یا وزن را نشان می ده .
long boat U بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
maximum U بزرگترین حجم داده که هر لحظه ارسال میشود
America Online U بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
accross the slope system U شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
keyth rope system U شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
most significant bit U بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
first fit U تابع یا الگوریتمی که اولین و بزرگترین بخش از حافظه خالی را انتخاب میکند تا یک صفحه
addressing U بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
quadrant U ربع دایره ربع محیط دایره
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
IBM U بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
lord chancellor U بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
microprocessor U بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
microprocessors U بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
throttles U عبور قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
fields U دایره
circling U دایره
recurring curve U دایره
rhomb U دایره
rondel U دایره
compass U دایره
rondelle U دایره
roundel U دایره
Dingbat U دایره
agencies U دایره
disk U دایره
disks U دایره
tambourines U دایره
tambourine U دایره
roundle U دایره
department U دایره
departments U دایره
sphere U دایره
spheres U دایره
division U دایره
fielded U دایره
agency U دایره
divisions U دایره
field U دایره
circled U دایره
circuits U دایره
circle U دایره
circles U دایره
subdivision U دایره
circuit U دایره
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
limb U دایره مدرج
tambourines U دایره زنگی
encyclopaedia U دایره المعارف
eclipic U دایره البروج
tambourine U دایره زنگی
diameter U قطر دایره
azimuth circle U دایره سمتیه
color circle U دایره رنگها
diameters U قطر دایره
circumference U محیط دایره
diffusion circle U دایره پخش
quadrant U چهار یک دایره
quadrant U ربع دایره
pitch circle U دایره گام
pericycle U دایره محیطیه
discobolus U دایره انداز
rhumb U دایره افقی
circumferences U محیط دایره
ecliptic U دایره البروج
cycloidal U وابسته به دایره
great circle U دایره عظیمه
circular arc U کمانی از دایره
mohr's circle U دایره مور
growth ring U دایره سالیانه
growth ring U دایره رشد
gyre U گردش دایره
mohr's circle U دایره موهر
limbs U دایره مدرج
encyclopaedias U دایره المعارف
encyclopedia U دایره المعارف
encyclopedias U دایره المعارف
cash office U دایره صندوق
center circle U دایره میانی
compass U وسعت دایره
section U گروه دایره
cirque U دایره کوچک
half round U نیم دایره
meridian U دایره نیمروز
meridian U دایره طول
adjutant general U دایره پرسنل
fascias U دایره زنگی
orbicularly U دایره وار
fascia U دایره زنگی
diallist U دایره ساز
cyclometer U دایره سنج
meridians U دایره طول
sections U گروه دایره
colure U دایره متقاطعه
hemicycle U نیم دایره
north circle U دایره شمالگان
hour circle U دایره ساعتی
equinoctial colure U دایره اعتدال
meridians U دایره نیمروز
orbiculate U دایره وار
circlets U دایره کوچک
circling U محیط دایره
absolutes U دایره نامحدود
Equator U دایره استوا
encyclopedic U دایره المعارفی
stress circle U دایره تنش
timbre U دایره زنگی
domains U حوزه دایره
perimeter [circumference] of a circle U محیط دایره
absolute U دایره نامحدود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com