Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
proctodaeum
U
قسمت خارجی پوسته مقعدومجرای مقعد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
epicarp
U
پوسته خارجی قسمت نرم میوه
slough
U
پوسته خارجی
ectoclast
U
پوسته خارجی سلول
actine
U
قسمت خارجی
exosphere
U
قسمت خارجی جو
outfield
U
قسمت خارجی میدان
pericranium
U
قسمت خارجی جمجمه
dermatome
U
قسمت خارجی یک موجود
volumetric loading/density
U
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
epicardium
U
قسمت خارجی عضله قلب
imposition
U
[بار اضافی در قسمت خارجی ساختمان]
outsides
U
خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
outside
U
خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
banjo axle
U
پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
exfoliation
U
پوسته پوسته شدن لایههای بتن یا سنگ در اثر حرارت محیط همجوار
cloud chamber effect
U
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
positive externalities
U
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
flaked
U
جرقه پوسته پوسته شدن
pelliculate
U
پوسته پوسته شامه دار
flake
U
جرقه پوسته پوسته شدن
flaking
U
جرقه پوسته پوسته شدن
back passage
U
مقعد
anuses
U
مقعد
rectum
U
مقعد
anus
U
مقعد
rectums
U
مقعد
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
bunghole
U
سوراخ مقعد
anal
U
مجاور مقعد
anal
U
مربوط به مقعد
croup
U
مقعد خناق
proctology
U
مقعد شناسی
rectal
U
وابسته به مقعد
exterior angle
U
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity
U
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary
U
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
scabrous
U
زبر پوسته پوسته
exfoliate
U
پوسته پوسته شدن
desquamate
U
پوسته پوسته شدن
scab
U
پوسته پوسته شدن
scabs
U
پوسته پوسته شدن
foreign exchange
U
پول خارجی ارز خارجی
outwork
U
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
wilson
U
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies
U
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
exchanged stabilization fund
U
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
cod
U
پوسته
earth crust
U
پوسته
wythe
U
پوسته
putamen
U
پوسته
flaked
U
پوسته
shells
U
پوسته
single skinned
U
یک پوسته
shelly
U
پوسته پوسته
shell
U
پوسته
sludge
U
پوسته یخ
membranes
U
پوسته
patagium
U
پوسته
shuck
U
پوسته
stator
U
پوسته
testa
U
پوسته
scurf
U
پوسته
shelling
U
پوسته
membrane
U
پوسته
mantle
U
پوسته
incrustation
U
پوسته
layer
U
پوسته
cases
U
پوسته
case
U
پوسته
layers
U
پوسته
leprose
U
پوسته پوسته
dishes
U
پوسته
flake
U
پوسته
mantles
U
پوسته
crusts
U
پوسته
filmed
U
پوسته
film
U
پوسته
esquillage
U
پوسته
flaking
U
پوسته
cryosphere
U
یخ پوسته
bushing
U
پوسته
incrustment
U
پوسته
skinning
U
پوسته
cortex
U
پوسته
cortices
U
پوسته
membrance
U
پوسته
flaky
U
پوسته پوسته
sleeve
U
پوسته
upper crust
U
پوسته
sleeves
U
پوسته
skins
U
پوسته
encrustation
U
پوسته
crust
U
پوسته
skinned
U
پوسته
dish
U
پوسته
chaff
U
پوسته
skin
U
پوسته
encrustations
U
پوسته
ion sheath
U
پوسته یونی
soft shell
U
نرم پوسته
erratic scab
U
پوسته جوش
crust
U
پوسته زمین
rawhides
U
پوسته خام
valence shell
U
پوسته والانس
membran
U
پوسته دار
skins
U
پوسته ریخته گی
crusty
U
پوسته مانند
skinning
U
پوسته ریخته گی
descaling
U
پوسته زدایی
skinned
U
پوسته ریخته گی
rinded
U
پوسته دار
skin
U
پوسته ریخته گی
scutum
U
پوسته استخوانی
pods
U
پوسته محافظ
outer shell
U
پوسته والانس
snail
حلزون با پوسته
crusts
U
پوسته زمین
skin friction
U
مقاومت پوسته
pod
U
پوسته محافظ
pelliculate
U
دارای پوسته
acetate film
U
پوسته استاتی
pellicular
U
پوسته دار
curing membrane
U
پوسته نگهبان
oxide skin
U
پوسته اکسید
wing skin
U
پوسته بال
damp proof membrane
U
پوسته نمبند
earth crust
U
پوسته زمین
energy shell
U
پوسته انرژی
encrustations
U
پوسته بندی
endocarp
U
پوسته هسته
earth's crust
U
پوسته زمین
electron shell
U
پوسته الکترون
rawhide
U
پوسته خام
cupola shell
U
پوسته کوپل
crankcase
U
پوسته موتور
soft shelled
U
نرم پوسته
soft skin
U
پوسته نرم
pellicle
U
پوسته نازک
cooling shell
U
پوسته سردکننده
corrugated skin
U
پوسته موجدار
encrustation
U
پوسته بندی
sublevel
U
زیر پوسته
subsell
U
زیر پوسته
bush
U
پوسته داخلی
bushes
U
پوسته داخلی
electron sheath
U
پوسته الکترونی
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
half shell mold
U
قالب نیم پوسته
film evaporator
U
تبخیر کننده پوسته
graben
U
فرورفتگی در پوسته زمین
furnace shell
U
قشر یا پوسته کوره
front axle housing
U
پوسته اکسل جلو
slug
حلزون بدون پوسته
gear case
U
پوسته جعبه دنده
loricate
U
دارای پوسته محافظ
body fit sleeve
U
پوسته یا غلاف مناسب
drum barrel
U
پوسته یا روکش استوانهای
soft shelled
U
دارای پوسته تردوشکننده
encrust
U
با پوسته یاقشری پوشاندن
drop worm housing
U
پوسته حلزونی سقوطی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com