English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
medical department U قسمت بهداری
medical service U قسمت بهداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
health services U خدمات بهداری قسمتهای بهداری
admision rate U میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
sickbay U بهداری
medical U بهداری
sick call U مراجعه به بهداری
treatment facility U تاسیسات بهداری
surgeon U رئیس بهداری
public health pepartment U اداره بهداری
medical records U پروندههای بهداری
medical evacuation U تخلیه بهداری
surgeons U رئیس بهداری
medical department U اداره بهداری
medical badge U علامت بهداری
hospital ship U ناو بهداری
hospital corpsman U پزشکیار بهداری
sick bay U بهداری روی ناو
sick bays U بهداری روی ناو
specialty clinic U درمانگاه تخصصی بهداری
sick berth U بهداری کشتی ودانشکده وغیره
sick bays U بهداری کشتی ودانشکده وغیره
sick bay U بهداری کشتی ودانشکده وغیره
sick call U تجمع برای رفتن به بهداری
patent medicine U داروی دارای جواز وزارت بهداری
patent medicines U داروی دارای جواز وزارت بهداری
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
convalescent center U یکان بهداری که فرفیت 0051 تختخواب را داشته باشد
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
direct admission U مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
compartment U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
compartments U قسمت
piece U قسمت
batch U قسمت
batches U قسمت
ratio U قسمت
ratios U قسمت
portion U قسمت
percentage U قسمت
percentages U قسمت
portions U قسمت
snick U قسمت
unit U قسمت
units U قسمت
installments U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
sections U قسمت
pieces U قسمت
instalment U قسمت
instalments U قسمت
head stall U قسمت سر
dole U قسمت
in part U در یک قسمت
kismet U قسمت
in sections U قسمت قسمت
data division U قسمت
plank U قسمت
arm U قسمت
sects U قسمت
Corp U قسمت
caboodle U قسمت
sect U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
feck U قسمت
section U قسمت
internode U قسمت
canto U قسمت
segment U قسمت
departments U قسمت
grist U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
component U قسمت
segments U قسمت
agency U قسمت
agencies U قسمت
partition U قسمت
cantos U قسمت
part U قسمت
partitions U قسمت
department U قسمت
rasher U قسمت
division U قسمت
divisions U قسمت
party U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
detachment U قسمت
detachments U قسمت
rashers U قسمت
components U قسمت
headquarters detachment U قسمت ارکان
hauling part U قسمت کشنده
where U درکدام قسمت
hilted U قسمت عقبی
forehand U قسمت ممتاز
head piece U قسمت بالا
forehands U قسمت ممتاز
hauling part U قسمت متحرک
foot U قسمت پایینی
headquarters detachment U قسمت قرارگاه
midst U قسمت وسط
intercommand U بین قسمت
radical U قسمت اصلی
radicals U قسمت اصلی
interservice U داخل قسمت
component U عضو قسمت
key facility U قسمت مهم
massing U قسمت عمده
masses U قسمت عمده
mass U قسمت عمده
linear portion U قسمت خطی
components U عضو قسمت
straight U قسمت مستقیم
straighter U قسمت مستقیم
straightest U قسمت مستقیم
partition U قسمت کردن
hypoderm U قسمت زیرجلد
partitions U قسمت کردن
subsections U قسمت فرعی
advance point U قسمت سر جلودار
installation property U دارایی قسمت
installation property U اموال قسمت
installation type U نوع قسمت
flattest U قسمت پهن
flat U قسمت پهن
intelligence service U قسمت اطلاعات
advance section U قسمت جلویی
better part U قسمت بیشتر
bachelor quarters U قسمت مجردی
organisations U یکان قسمت
seen U قسمت سوم see
organization U یکان قسمت
crypto service U قسمت رمز
parcels U قسمت گره
parcel U قسمت گره
proportions U سهم قسمت
proportion U سهم قسمت
broadest U قسمت پهن
broader U قسمت پهن
control section U قسمت کنترل
concertina fold U یک قسمت به یک جهت
black body U قسمت خطرناک
detachment U قسمت زیرامر
detachments U قسمت زیرامر
activities U قسمت یکان
cable block U قسمت کابل
patrols U قسمت گشتی
patrolling U قسمت گشتی
slice U سهم قسمت
slices U سهم قسمت
broad U قسمت پهن
organizations U یکان قسمت
patrolled U قسمت گشتی
divisional officer U افسر قسمت
artillery corps U قسمت توپخانه
engineer division U قسمت مهندسی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com