Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mob law
U
قانونی که توده و گروه مردم وضع و اجرا نمایند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lot
U
گروه
[توده]
از مردم یا چیزها
omnibuses
U
توده مردم
hoi polloi
U
توده مردم
the million
U
توده مردم
the multitude
U
توده مردم
masses
U
توده مردم
plebeians
U
توده مردم
plebeian
U
توده مردم
mass
U
توده مردم
populace
U
توده مردم
demos
U
توده مردم
omnibus
U
توده مردم
massing
U
توده مردم
folklike
U
وابسته به توده مردم
rabblement
U
توده مردم پست
the rank and file
U
توده مردم عادی
ragtag and bobtail
U
توده مردم پست
folkish
U
وابسته به توده مردم
commonalty
U
عوام الناس توده مردم
mass conditioning
U
جهت دادن به توده مردم
plebs
U
توده مردم روم قدیم
rabble-rouser
U
تحریک کننده توده مردم
rabble-rousers
U
تحریک کننده توده مردم
rabble rouser
U
تحریک کننده توده مردم
popularly
U
از لحاظ توده مردم بزبان ساده
Pied Piper
U
تحریک کننده توده مردم
[سیاست]
rabble-rouser
U
تحریک کننده توده مردم
[سیاست]
self goverment
U
حکومت توده مردم خود فرمانی
tagrag and bobtail
U
توده مردم پست اراذل واوباش
mass squad
U
گروه توده
multitudinist
U
کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
squadrons
U
دستهای از مردم گروه هواپیما
squadron
U
دستهای از مردم گروه هواپیما
proletarianism
U
موقعیت سیاسی گروه رنجبران توده پست
law fallen into desuetude
U
قانونی که دیگر اجرا نمیشود
interactive
U
ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف
to enter into force as from
U
قابل اجرا
[قانونی]
شدن از زمان
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
suite of programs
U
1-گروه برنامه هایی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند. 2-تعداد برنامههای یک کار مشخص
proletary
U
عضو پست ترین گروه مردم مزدور پست
packs
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
All members are entitled to use the swimming pool.
U
همه اعضاء حق دارند از استخر شنا استفاده نمایند
tump
U
توده درختان واقع بر روی تپه توده
democracy
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracies
U
مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
plebiscite
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscites
U
مردم خواست رای قاطبه مردم
popular
U
مردم پسند و مناسب حال مردم
mobile warfare
U
جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
to lay down a rule
U
قانونی را درست کردن قانونی را وضع نمودن
to never let yourself get to thinking like them
<idiom>
U
نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند
[اصطلاح روزمره]
general act
U
قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party
U
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
home rule
U
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
scitovsky double criterion
U
که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
automatic release date
U
تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
population
U
تعداد مردم مردم
populations
U
تعداد مردم مردم
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party
U
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
standards
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standard
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
asynchronous
U
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
simple
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simplest
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
legitimates
U
عذر قانونی قانونی
legitimate
U
عذر قانونی قانونی
legitimating
U
عذر قانونی قانونی
legitimated
U
عذر قانونی قانونی
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
kaldor criterion
U
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
authorized stoppage
U
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
run
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
runs
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
operation
U
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
hordes
U
گروه بیشمار گروه
horde
U
گروه بیشمار گروه
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
the vulgar
U
توده
tag rag
U
توده
massively
U
توده
wad
U
توده
massive
U
توده
shocks
U
توده
wads
U
توده
clots
U
توده
varletry
U
توده
shells
U
توده
lot
U
توده
rick
U
توده
heap
U
توده
block
U
توده
clot
U
توده
clotting
U
توده
blocked
U
توده
shelling
U
توده
stacked
U
توده
shell
U
توده
riff raff
U
توده
piled
U
توده
the rabble
U
توده
ratag
U
توده
massing
U
توده
stack
U
توده
cumulation
U
توده
dollop
U
توده
congeries
U
توده
stand
U
توده
the many
U
توده
populace
U
توده
the masses
U
توده
accumulation
U
توده
accumulations
U
توده
bulk
U
توده
pile
U
توده
stacks
U
توده
sand pile
U
توده شن
conglomerations
U
توده
aggregation
U
توده
conglomeration
U
توده
volume
U
توده
volumes
U
توده
rucks
U
توده
mass
U
توده
ricks
U
توده
plebs
U
توده
ruck
U
توده
oodles
U
توده
agglomerative
U
توده شو
aggregates
U
توده
pyre
U
توده
pyres
U
توده
aggregate
U
توده
esquillage
U
توده
blocks
U
توده
heaps
U
توده
agglomeration
U
توده
dollops
U
توده
shock
U
توده
ricking
U
توده
hills
U
توده
masses
U
توده
ricked
U
توده
cumulus
U
توده
cumuli
U
توده
shocked
U
توده
hill
U
توده
heaping
U
توده
folk
U
مردم
peopling
U
مردم
the people
U
مردم
public
U
مردم
the deaf
U
مردم کر
folks
U
مردم
people
U
مردم
peoples
U
مردم
peopled
U
مردم
population
[pop.]
U
مردم
popular
U
توده پسند
stacked
U
توده کردن
stacked
U
توده اجر
quarry
U
توده انباشته
quarrying
U
توده انباشته
massif
U
توده سنگ
massifs
U
توده سنگ
glomeration
U
توده شدن
grosser
U
وحشی توده
bank
U
کناره توده
cairn
U
توده سنگ
fire-storms
U
توده اتش
quarries
U
توده انباشته
blocs
U
توده قلنبه
stack
U
توده کردن
glaciers
U
توده یخ غلتان
stack
U
توده اجر
fire-storm
U
توده اتش
bloc
U
توده قلنبه
block
U
توده قلنبه
lumped
U
توده کردن
dunghill
U
توده فضولات
fire storm
U
توده اتش
dunghill
U
توده مزبله
glaciers
U
توده یخ غلطان
hills
U
توده کردن
lumps
U
توده کردن
gomerulus
U
توده طوماری
mass psychology
U
روانشناسی توده ها
stockpiling
U
توده کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com