Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
contented
U
قانع
satisfied
U
قانع
sufficient
U
قانع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
persuasion
U
قانع سازی
contenting
U
قانع کردن
convincer
U
قانع کننده
to content oneself
U
قانع شدن
content
U
قانع کردن
satisfying
U
قانع کردن
persuasions
U
قانع سازی
convince
U
قانع کردن
convinces
U
قانع کردن
satisfies
U
قانع کردن
satisfy
U
قانع کردن
approving truth
U
دلیل قانع کننده
inconvincible
U
ادم قانع نشونده
to convince somebody of something
U
کسی را به چیزی قانع کردن
get by
<idiom>
U
قانع کردن احتیاجاتت یا درخواستت
She talked me into doing it.
U
با حرف مرا قانع بانجام آن کرد
inappeasable
U
غیر قابل تسکین قانع نشدنی
to talk insistently to somebody
U
با کسی به اصرار صحبت کردن
[تا قانع شود]
This does not satisfy me.
U
این جواب مرا قانع نمی کند
refereeing
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referees
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereed
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referee
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com