Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
carpet washing
U
قالی شویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
caucasus
U
منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
palace rugs
U
قالی های درباری
[قالی های قصری]
steam iron
U
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons
U
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
sandblast
U
شن شویی
carpets
U
قالی
carpet
U
قالی
brainwashed
U
مغز شویی
pickling
U
قطعه شویی
dishwater
U
اب فرف شویی
scouring
U
پشم شویی
washing up
U
فرف شویی
menticide
U
مغز شویی
lye tub
U
رخت شویی
leaching
U
سنگ شویی
washing-up
U
فرف شویی
doubling test
U
ازمایش تا شویی
fullers earth
U
گل رخت شویی
dry cleaning
U
خشک شویی
dry wash
U
خشک شویی
elutriation
U
خاک شویی
brainwash
U
مغز شویی
gas washing
U
گاز شویی
gargles
U
گلو شویی
brainwashes
U
مغز شویی
gargled
U
گلو شویی
gargle
U
گلو شویی
gargarism
U
گلو شویی
Feng shui
U
فنگ شویی
linen
U
رخت شویی
gargling
U
گلو شویی
Afghan rug
U
قالی افغانی
warp beam
U
سردار
[قالی]
Persian carpet
U
قالی ایرانی
upper beam
U
سردار
[قالی]
caucasian rug
U
قالی قفقازی
carpet-dyer
U
رنگرز قالی
urban rug
U
قالی شهری
carpet weaver
U
قالی باف
dry wash
U
خشک شویی کردن
black pickling
U
اسید شویی مقدماتی
sink
U
دست شویی اشپزخانه
sinks
U
دست شویی اشپزخانه
eyewash
U
مایع چشم شویی
dishcloths
U
کهنه فرف شویی
dishcloth
U
کهنه فرف شویی
sculleries
U
فرف شویی ناو
sluice
U
سنگ شویی کردن
rooker
U
لاوک خاک شویی
powder blue
U
نیل رخت شویی
sluiced
U
سنگ شویی کردن
eyecup
U
فرف چشم شویی
dry clean
U
خشک شویی کردن
dish rag
U
کهنهء فرف شویی
scullery
U
فرف شویی ناو
gas washing bottle
U
بطری گاز شویی
hand basin
U
لگن دست شویی
sluices
U
سنگ شویی کردن
clothesline
U
طناب رخت شویی
ground loom
U
دار عشایری
[قالی]
ground loom
U
دار زمینی
[قالی]
horizontal loom
U
دار خوابیده
[قالی]
horizontal loom
U
دار افقی
[قالی]
horizontal loom
U
دار عشایری
[قالی]
structure
U
چهارچوب دار
[قالی]
vertical loom
U
دار افقی
[قالی]
vertical loom
U
دار روستایی
[قالی]
zaronim
U
قالی ذرع و نیم
vertical loom
U
دار عشایری
[قالی]
distinguished rug
U
قالی با ارزش و برجسته
burned rug
U
قالی سوخته شده
breast
U
زیر دار
[قالی]
tubs
U
تغار رخت شویی طشت
eye cup
U
میشویند فرف چشم شویی
coke watering car
U
واگن ویژه ذغال شویی
tub
U
تغار رخت شویی طشت
right pillar
U
چوب راست رو
[در دار قالی]
back of the loom
U
قسمت پشت دار
[قالی]
raise of loom
U
بنا کردن دار قالی
Indian rug
U
قالی یا قالیچه مربوط به هندوستان
raise of loom
U
بنا کردن دار قالی
ground loom
U
دارهای قابل حمل
[قالی]
warp-loop fringe
U
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
repeated
U
نقش تکراری و پی در پی
[بندی]
[قالی]
swabs
U
اسفنج زمین شویی لوله پاک کن
swab
U
اسفنج زمین شویی لوله پاک کن
To snake the dust off the carpet.
U
خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
vertical beam
U
چوب
[میله]
طولی دار
[قالی]
warp beam
U
چوب افقی بالای دار
[قالی]
top of the loom
U
قسمت بالایی یا فوقانی دار
[قالی]
bird motif
U
نقش پرنده در قالی حیوان دار
connection of loom pieces
U
متصل کردن قطعات دار
[قالی]
breast
U
چوب افقی پایین دار
[قالی]
Chilkat
U
نوعی قالی پرده آویز هندی
Boldaji rug
U
قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
to put out washing
U
رختهای شستنی خودرابرخت شویی بیرون دادن
carnation motif
U
طرح گل میخک در قالی های قفقازی و ترکی
launderette
U
دستگاه لباسشویی خود کار ماشین رخت شویی
slipper bath
U
یکجور فرف تن شویی که روی ان نیمه پوشیده است
launderettes
U
دستگاه لباسشویی خود کار ماشین رخت شویی
adjustable
<adj.>
U
قابلیت تنظیم قسمت های مختلف دار قالی
Mahal
U
محل
[اصطلاحی است که به قالی ساروق درجه دو اطلاق می شود.]
circular carpet
U
قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
chess board rug
U
قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
Ertman gul
U
[نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
daffodil design
U
طرح گل نرگس زرد
[این نگاره در قالی های بافته شده حواشی کویر مانند کرمان بیشتر بکار می رود.]
Persian rug
U
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
erection of loom
U
بر پا کردن دار قالی
[خصوصا در دار عمودی]
trefoil design
U
طرح های سه گوش
[بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
Medici Mamluk rug
U
قالی مدیسه مملوک
[این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
horizontal loom
U
دار زمینی
[دار قالی]
To become threadbare.
U
ریش ریش شدن (نخ نما شدن درپارچه قالی وغیره )
historical rugs
U
قالی های قدیمی، آنتیک و موزه ای
[مثل فرش شیخ صفی، فرش پازیریک، فرش چلسی، فرش دادلی، فرش گوهر، فرش شکارگاهی وین و فرش توپکاپی]
Nomatic rugs
U
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com