English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
logical format U قالب بندی یا فرمت منطقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
high level format U فرمت یا قالب بندی سطح بالا
style sheet U الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
basic type single tier formwork U قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
languages U قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
language U قالب و فرمت دستورات و داده ها در یک زبان مشخص
RIFF U فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
form work U قالب بندی
initialization U قالب بندی
formwork U قالب بندی
formatting U قالب بندی
format file U فایل قالب بندی
shell formwork U قالب بندی غلافی
reformat U قالب بندی مجدد
form lining U پوشش قالب بندی
face fromwork U قالب بندی نهائی
face formwork U قالب بندی نما
face formwork U قالب بندی نهایی
off screen formatting U قالب بندی نامریی
on screen formating U قالب بندی مرئی
physical format U قالب بندی فیزیکی
format U قالب بندی کردن
slip formwork U قالب بندی لغزان
formats U قالب بندی کردن
face framework U قالب بندی نما
formwork with vacuum chambers U قالب بندی با خلاء
space framing U قالب بندی فضائی
sliding form U قالب بندی کشویی
formlining U پوشش قالب بندی
formwork at cirved section U قالب بندی در سطوح منحنی
formwork exposed U قالب بندی سطوح مرئی
data formatting statements U احکام قالب بندی داده ها
panel formwork U تخته قالب بندی بتن
automatic forming machine U دستگاه قالب بندی خودکار
embedded formating command U فرمان قالب بندی مندرج
formwork unexposed U قالب بندی سطوح نامرئی
encapsulation U دریک شبکه سیستم ارسال فریم داده به یک فرمت همراه به فریمی با فرمت دیگر
unjustified U نواری که حاوی متن فرمت نشده است , و قابل چاپ نیست تا داده فرمت شود.
basic type double tier formwork U قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
frameworks U استخوان بندی قالب چهار دیواری
plaster of Paris U گچ ویژه شکسته بندی و قالب گیری
framework U استخوان بندی قالب چهار دیواری
decking U تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
safe format U عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
quick format U که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
driver U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
material consequence U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
implication U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
implies U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material conditional U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
material implication U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
conditional U شرطی منطقی [ریاضی] [منطقی]
paged address مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
import U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize U قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
blow-up U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
programmable logic array U ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
initialization U فرمت
cell format U فرمت سل
general format U فرمت کلی
global format U فرمت کلی
formatting U فرمت کردن
numeric format U فرمت عددی
file format U فرمت فایل
document format U فرمت مدرک
reformat U فرمت مجدد
format file U فایل فرمت
low level format U فرمت سطح پایین
cif U فرمت میانی معروف
unformatted U که فرمت نشده است
data interchange format file U فایل با فرمت مبادله
graphics file format U فرمت فایل نگارهای
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
structures U نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure U نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structuring U نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
unformatted U دیسک مغناطیسی فرمت نشده
unformatted U گنجایش دیسک مغناطیسی پیش از فرمت
output U 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
encoder U وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند
reverting U صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
reverted U صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
outputs U 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
revert U صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
reverts U صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
reformatting U عمل فرمت کردن دیسک که حاوی داده است
checked U بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
checks U بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check U بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
compression molding process U فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
presentation layer U ششمین لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که روی فرمت ها
combi player U درایو سخت افزاری که دو یا چند فرمت ROM-CD مختلف را می خواند
eighty track disk U دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
emptiest U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
export U ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
empty U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
medium U رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
exporting U ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
exported U ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
emptied U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptier U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
mediums U رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
device handler U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
empties U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
device driver U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification U طبقه بندی رده بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
unformatted U 1-فایل متن که حاوی هیچ دستور فرمت , حاشیه یا نحوه نوشتن نباشد.2-
FIF U فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
style U فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
driver U نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند
styles U فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
drivers U نرم افزار مخصوص که دستورات کاربر را که آماده چاپ هستند کنترل و فرمت میکند
styling U فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
styled U فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
argumentive U منطقی
dialectician U منطقی
dialectical U منطقی
dialectic U منطقی
reasonable U منطقی
rational U منطقی
argumentative U منطقی
logic U منطقی
logical U منطقی
logical trace U رد منطقی
logistic U منطقی
not U نه منطقی
intralogical U منطقی
protocols U ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
alien U دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
aliens U دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
protocol U ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
syllogism U قیاس منطقی
sorites U تسلسل منطقی
syllogism U قضیه منطقی
logical representation U نمایش منطقی
logical record U رکورد منطقی
logical difference U تفاضل منطقی
logical record U مدرک منطقی
rational U عقلانی منطقی
logical reasoning U استدلال منطقی
logical operator U عملگر منطقی
logical value U مقدار منطقی
alu U واحدحسابی- منطقی
to stand to reason U منطقی است
logical instruction U دستورالعمل منطقی
logical not U نقص منطقی
logical not U نفی منطقی
logical operation U عمل منطقی
logical operation U عملکرد منطقی
logical operations U عملیات منطقی
syntaxic thought U اندیشه منطقی
logical product U رکورد منطقی
logical sum U جمع منطقی
elench U تکذیب منطقی
or U یای منطقی
rational numbers U اعداد منطقی
rational expectations U انتظارات منطقی
nonsequitur U غیر منطقی
irrationally U بطورغیر منطقی
and U جمع منطقی
postulation U قیاس منطقی
paralogism U لغزش منطقی
non logical U غیر منطقی
logicality U منطقی بودن
consecution U نتیجه منطقی
postulate U قیاس منطقی
postulated U قیاس منطقی
postulates U قیاس منطقی
postulating U قیاس منطقی
inconsecutive U فاقدارتباط منطقی
unreasoning U غیر منطقی
logical symbol U علامت منطقی
logical unit U واحد منطقی
stand to reason <idiom> U منطقی بودن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com