English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
replicable <adj.> U قابل کپی برداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
machinable U قابل براده برداری
Other Matches
xerographic U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph U ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
sensible U قابل درک قابل رویت
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
achievable U قابل وصول قابل تفریق
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
embodiment U در برداری
vector U برداری
vectors U برداری
decerebration U مخ برداری
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
extirpation U اندام برداری
ingathering U خرمن برداری
removal of chips U براده برداری
deafferentation U اوران برداری
machining U براده برداری
topectomy U تکه برداری
tread U گام برداری
treading U گام برداری
treads U گام برداری
denervation U عصب برداری
land surveying U نقشه برداری
fraudulence U کلاه برداری
photogeny U عکس برداری
insurability U بیمه برداری
metal cutting work U براده برداری
duplication U نسخه برداری
survey U نقشه برداری
biopsy U بافت برداری
surveyor's level U ترازنقشه برداری
arrow diagram U نمودار برداری
footstep U گام برداری
footsteps U گام برداری
listings U سیاهه برداری
i know him by his step U از گام برداری
gaud U کلاه برداری
subordination U فرمان برداری
gyrectomy U شکنج برداری
hemispherectomy U نیمکره برداری
cannibalization U قطعه برداری
stripping U قالب برداری
listing U سیاهه برداری
surveys U نقشه برداری
surveyed U نقشه برداری
sampling U نمونه برداری
duplicating U نسخه برداری
usages U بهره برداری ها
swindles U کلاه برداری
weight lifting U وزنه برداری
utilizations U بهره برداری ها
utilisations U بهره برداری ها
ovariectomy U تخمدان برداری
swindled U کلاه برداری
utilisation [British] U بهره برداری
fraud U کلاه برداری
duplicates U نسخه برداری
duplicated U نسخه برداری
duplicate U نسخه برداری
topography U نقشه برداری
metal cutting U براده برداری
exploitation [utilization] U بهره برداری
usage U بهره برداری
using U بهره برداری
frauds U کلاه برداری
utilization U بهره برداری
gains U بهره برداری
gained U بهره برداری
decoding U رمز برداری
enervation U عصب برداری
vector quantity U کمیت برداری
vector quantities U اندازههای برداری
vector product U حاصلضرب برداری
vector processor U پردازنده برداری
vector field U میدان برداری
vector power U توان برداری
vector pair U زوج برداری
vector diagram U نمودار برداری
vector analysis U تحلیل برداری
gain U بهره برداری
marching U قدم برداری
marches U قدم برداری
vector display U نمایش برداری
marched U قدم برداری
march U قدم برداری
swindle U کلاه برداری
exploitation U بهره برداری
vectorical angle U زاویه برداری
vectored interrupt U وقفه برداری
decerebellation U مخچه برداری
copies U کپی برداری
copies U نسخه برداری
copied U نسخه برداری
copy U نسخه برداری
copied U کپی برداری
samplery U نمونه برداری
rip-offs U کلاه برداری
copy U کپی برداری
copying U نسخه برداری
operation U بهره برداری
surveying U نقشه برداری
copying U کپی برداری
mapping U نقشه برداری
rip-off U کلاه برداری
resultant U جمع برداری
lobectomy U قطعه برداری
leveling staff U ژالون نقشه برداری
bottle silt sampler U نمونه برداری با بطری
i know you by your walk U من شما را از گام برداری
polling list U سیاهه نمونه برداری
duplicators U ماشین نسخه برداری
biased sampling U نمونه برداری غیرتصادفی
topographical surveying U نقشه برداری ارتفاعی
surveying insatrument U اسباب نقشه برداری
surveying error U خطای نقشه برداری
source listing U لیست برداری منبع
metal cutting machine U دستگاه براده برداری
vector potential of a solenoidal vector U پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
excavation U گود برداری حفره
operating budget U بودجه بهره برداری
cadastral survey U نقشه برداری زمینی
gross f. U کلاه برداری بزرگ
gang U مشی گام برداری
transcription U سواد برداری رونوشت
tap U بهره برداری کردن از
tapped U بهره برداری کردن از
tapping U بهره برداری کردن از
transcription U نسخه برداری سواد
transcriptions U سواد برداری رونوشت
vector graphics U نگاره سازی برداری
gangs U مشی گام برداری
survey control U کنترل نقشه برداری
cinematograph U دوبین فیلم برداری
calking mallet U ابزار زفت برداری
vector analysis [vector calculus] U حساب برداری [ریاضی]
vector calculus U حساب برداری [ریاضی]
transcriptions U نسخه برداری سواد
vector space U فضای برداری [ریاضی]
chain survey U نقشه برداری زنجیری
surveyers notebook U دفتر نقشه برداری
survey land U نقشه برداری زمین
bed load sampling U نمونه برداری از بار کف
cannibalised U محل قطعه برداری
cannibalized U محل قطعه برداری
weight program U تمرین وزنه برداری
metal cutting element U عنصر براده برداری
sampled U نمونه برداری کردن
sample U نمونه برداری کردن
cannibalises U محل قطعه برداری
cannibalising U محل قطعه برداری
cannibalize U محل قطعه برداری
mapping U نقشه برداری کردن
maximum value U مقدار بهره برداری
cannibalizes U محل قطعه برداری
machining time U زمان براده برداری
operating cost U هزینه بهره برداری
surveyor's staff U ژالون نقشه برداری
machinability U قابلیت براده برداری
incline bench U تخته وزنه برداری
with intent to defraud U بقصد کلاه برداری
auger U مته نمونه برداری
surveying polygon U شبکه نقشه برداری
autopolling U خود نمونه برداری
surveying instrument U الات نقشه برداری
duplicator U ماشین نسخه برداری
cannibalizing U محل قطعه برداری
surveying U نقشه برداری ممیزی
surveying U مساحی نقشه برداری
aerial survey U نقشه برداری هوایی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com