English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mensurable U قابل پیمایش واندازه گیری پیمودنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
detectors U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detector U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
chain survey U پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
fathomable U قابل پیمایش
immeasurably U بطور غیر قابل پیمایش
free form U نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
fathomable U پیمودنی
course to steer U راه پیمودنی
shapeable U قابل شکل گیری
measurable U قابل اندازه گیری
self fruitful U قابل گشن گیری
commensurable U قابل اندازه گیری
emulsifiable U قابل عصاره گیری
excisable U قابل مالیات گیری
stereometric U بسهولت قابل اندازه گیری
irrestrainable U غیر قابل جلو گیری
Unbounded ambition. U جاه طلبی بی حد واندازه
His knowledge has no limits. U دانش اوحد واندازه ای ندارد
dialup U سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
dial up service U سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
shapable U شکل پذیر قابل شکل گیری
surveys U پیمایش
mensuration U پیمایش
survey U پیمایش
scaling U پیمایش
traversal U پیمایش
scans U پیمایش
scan line U خط پیمایش
scale factor U پیمایش
scan U پیمایش
scanned U پیمایش
surveyed U پیمایش
traverse leg U ساق پیمایش
traverse station U ایستگاه پیمایش
mensurability U پیمایش پذیری
immeusurableness U پیمایش ناپذیری
directional traverse U پیمایش سمتی
traverse leg U شاخه پیمایش
closed traverse U پیمایش بسته
gaugeable U پیمایش پذیر
traverse U پیمایش کردن
scan path U مسیر پیمایش
immeasurability U پیمایش ناپذیری
traversed U پیمایش کردن
closing U بستن پیمایش
traversing U پیمایش کردن
fathomable U پیمایش پذیر
scan area U ناحیه پیمایش
traverses U پیمایش کردن
optical scanning U پیمایش نوری
open travers U پیمایش باز
spanless U پیمایش ناپذیر
traverse U حرکت سمتی پیمایش
traversed U حرکت سمتی پیمایش
traverses U حرکت سمتی پیمایش
traverseal U عمل طی کردن پیمایش
traversing U حرکت سمتی پیمایش
padding U پیمایش لایه گذاری
cursive scanning U پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
immeasurable U پیمایش ناپذیر بیکران
geodetically U موافق قاعده پیمایش
surveyor's level U تراز مساحی یا پیمایش
traingulation U پیمایش بوسیله مثلثات
heliometer U الت پیمایش قطر خورشید
closing azimuth error U اشتباه گرای بستن پیمایش
backtracking U عمل پیمایش معکوس یک لیست
tachymeter U دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
coherence U فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
thunderscan U یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
refresh display cycle U زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
traingulation U تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
heliometry U پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
hypsometry U پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
opisometer U الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
fats U در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fatter U در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fattest U در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fat U در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
background noise U در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour U با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
sensible U قابل درک قابل رویت
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
achievable U قابل وصول قابل تفریق
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
compression molding process U فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
point voting system U سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
raster scan U ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
resumption U از سر گیری
lutation U گل گیری
recaptures U پس گیری
skims U کف گیری
exorcisms U جن گیری
scorification U کف گیری
exorcism U جن گیری
monogyny U یک زن گیری
skim U کف گیری
catch U بل گیری
skimmed U کف گیری
recature U پس گیری
recaptured U پس گیری
recapture U پس گیری
bias U سو گیری
biases U سو گیری
retractaion U پس گیری
luting U گل گیری
dewatering U اب گیری
recapturing U پس گیری
crackdowns U سخت گیری
levying U سرباز گیری
conscription U سرباز گیری
embrasure U دراغوش گیری
levies U سرباز گیری
permissiveness U اسان گیری
levy U سرباز گیری
conclusions U نتیجه گیری
crackdown U سخت گیری
conclusion U نتیجه گیری
takeovers U تحویل گیری
vendettas U انتقام گیری
strikingly U جرقه گیری
stamping U قالب گیری
piscatology U فن ماهی گیری
forming U شکل گیری
moulding U قالب گیری
levying U باج گیری
fueling U سوخت گیری
striking U جرقه گیری
vendetta U انتقام گیری
levy U باج گیری
levied U باج گیری
extract U عصاره گیری
retired ness U کناره گیری
timing U زمان گیری
follow up U پی گیری کردن
wrestling U کشتی گیری
renouncement U کناره گیری
declipping U لکه گیری
decoction U عصاره گیری
extracted U عصاره گیری
renunciation U کناره گیری
extracting U عصاره گیری
extracts U عصاره گیری
decision making U تصمیم گیری
samplery U نمونه گیری
river capture U رود گیری
rigorousness U سخت گیری
removal of slag U شلاکه گیری
removal of phosphorus U فسفر گیری
churning U کره گیری
abdication U کناره گیری
dialing U شماره گیری
gauging U اندازه گیری
levies U باج گیری
punctiliousness U نکته گیری
derivations U مشتق گیری
derivation U مشتق گیری
voting U رای گیری
inquiry U خبر گیری
resignations U کناره گیری
resignation U کناره گیری
removal of cinder U تفاله گیری
extrapolations U قیاس گیری
extrapolation U قیاس گیری
decoppering U مس گیری کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com