English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
compensable U قابل پاداش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compensation U پاداش
reinforcement U پاداش
allowances U پاداش
premium U پاداش
unvalued U بی پاداش
premiums U پاداش
rewarding U پر پاداش
fee U پاداش
reward U پاداش
compensations U پاداش
solatium U پاداش
allowance U پاداش
recompenses U پاداش
recompensed U پاداش
recompense U پاداش
incentive U پاداش
nonreward U بی پاداش
gratuity U پاداش
rewardable U پاداش
rewardless U بی پاداش
recompensing U پاداش
consideration U پاداش
bonuses U پاداش
quittance U پاداش
bonus U پاداش
incentives U پاداش
considerations U پاداش
gratuities U پاداش
remuneration U پاداش
rewards U پاداش
guerdon U پاداش
mense U پاداش
back U پاداش
backs U پاداش
incentive pay U پاداش
remunerations U پاداش
rewarded U پاداش
extra premium U پاداش اضافی
incentive pay U پاداش کار
bonuses U پاداش قرضه
compensative U پاداش دهنده
bonus U پاداش قرضه
awarded U پاداش تقدیر
secondary reward U پاداش ثانوی
premiums U پاداش عوض
premiums U پاداش عمل
meed U پاداش ارزش
requiting U پاداش دادن
awards U پاداش تقدیر
extrinsic reward U پاداش برونی
rewardable U پاداش دادن
hay U تختخواب پاداش
external reward U پاداش برونی
requite U پاداش دادن
requited U پاداش دادن
requites U پاداش دادن
award U پاداش دادن
award U پاداش تقدیر
awarded U پاداش دادن
reward training U اموزش با پاداش
awarding U پاداش دادن
awarding U پاداش تقدیر
awards U پاداش دادن
premium U پاداش نیکو
negative reward U پاداش منفی
testimonial U پاداش جایزه
reward U پاداش دادن
rewardable U پاداش دادنی
valuable consideration U پاداش پربها
smart money U پاداش زیان
testimonials U پاداش جایزه
feoff U پول پاداش
yielder U پاداش دهنده
come-uppance U پاداش عمل بد
premiums U پاداش نیکو
premium U پاداش عمل
rewards U پاداش دادن
premium U پاداش عوض
rewarded U پاداش دادن
point fund U پاداش پایان فصل
rewarder U جایزه یا پاداش دهنده
warison U پاداش شیپور حمله
dispatch money U پاداش سرعت کار
self rewarding U پاداش دهنده بخود
incentive bonus scheme U طرح پاداش تشویقی
primage U پاداش ناخدای کشتی
to merit reward U سزاوار پاداش بودن
hand-out <idiom> U پاداش ،معمولا از طرف دولت
underemployed U دارای شغل کم تخصص و کم پاداش
despatch money U پاداش جهت بارگیری یاتخلیه سریع
lostlabour U کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
reward is an iduce to toil U چیزیکه ادم را بکار کردن تشویق میکند پاداش است
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
sensible U قابل درک قابل رویت
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
achievable U قابل وصول قابل تفریق
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
compensate U پاداش دادن عوض دادن
compensated U پاداش دادن عوض دادن
compensates U پاداش دادن عوض دادن
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendable U قابل فروش جنس قابل فروش
vendible U قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable U قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
qualified U قابل
ablest U قابل
good U قابل
incapable U نا قابل
capable U قابل
abler U قابل
able U قابل
acceptor U قابل
sensible U قابل حس
solvable U قابل حل
apt U قابل
soluble U قابل حل
dissoluble U قابل حل
thorough paced U قابل
terminable <adj.> U قابل فسخ
demonstrability U قابل شرح
supportable U قابل تحمل
demountable U قابل برداشتن
reliable U قابل اطمینان
supposable U قابل فرض
swimmable U قابل شناوری
macroscopic U قابل رویت
divisible U قابل تقسیم
temptable U قابل اغوا
knowable U قابل دانستن
transformative U قابل تغییر
considerable U قابل توجه
statutable U قابل تقنین
medicable U قابل معالجه
crystallizable U قابل تبلور
cultivable U قابل کشت
suable U قابل پیگرد
submersible U قابل شناوری
superposable U قابل انطباق
maintainable U قابل نگاهداری
superimposable U قابل اضافه
superimposable U قابل تحمیل
observable U قابل مراعات
superimposable U قابل تزاید
submergible U قابل فروکردن در اب
seeable U قابل دید
machinable U قابل تراش
to come into operation U قابل اجراشدن
decomposable U قابل تجزیه
deducible U قابل کسر
opens U قابل بحث
elastic U قابل ارتجاع
traceable U قابل ردیابی
deliverable U قابل تحویل
defeasible U قابل القاء
traceable U قابل تعقیب
newsworthy U قابل انتشار
tractile U قابل کشش
to take effect U قابل اجراشدن
to come into effect U قابل اجراشدن
demandable U قابل تقاضا
demandable U قابل مطالبه
thankworthy U قابل سپاسگزاری
thinkable U قابل فکر
decidable U قابل حکم
decipherable U قابل استخراج
extendable U قابل تمدید
declinable U قابل تصریف
extendable U قابل تعمیم
titratable U قابل عیارگیری
open U قابل بحث
opened U قابل بحث
tractile U قابل اتساع
discernible U قابل تشخیص
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com