Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
angular adjustable
قابل تنظیم بطور زاویه ای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
fine sight
U
تنظیم دقیق زاویه توپ
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
irretrievably
U
بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
inconsiderably
U
بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
indisputable
U
بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
adjustable
U
قابل تنظیم
adjustable buckle
سگک قابل تنظیم
adjustable lever
U
اهرم قابل تنظیم
adjustable clamp
گیره قابل تنظیم
variable speed gear drive
U
گیربکس قابل تنظیم
flat nose plier
U
انبردست قابل تنظیم
adjustable frame
چهارچوب قابل تنظیم
adjustable antenna
آنتن قابل تنظیم
adjustable catch
دستگیره قابل تنظیم
adjustable channel
مجرای قابل تنظیم
adjustable stop
U
توقف قابل تنظیم
[مهندسی]
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
fluid adjustment screw
پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
adjustable gib
U
پشت بند قابل تنظیم
pantograph
U
دستگاه رسام قابل تنظیم
abeam
U
یاتاقانهایی که تحت زاویه 09یا 072 درجه بطور عمود برمحور طولی رسانگر قرارگرفته اند
adjustable double endwrench
آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
adjustable waist tab
نوار دور کمر قابل تنظیم
inductor with adjustable air gap
U
پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
adjustable stabilizer
U
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
capably
U
بطور قابل
kaplan pump
U
نوعی پمپ پروانهای که پرههای چرخ کن قابل تنظیم است
adjustable strap
بند شلوار پیش سینه دار که قابل تنظیم است
soft tooling
U
ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
flexibly
U
بطور قابل انحناء
laudably
U
بطور قابل ستایش
heritably
U
بطور قابل توارث
reliably
U
بطور قابل اعتماد
extricably
U
بطور قابل تخلیص
considerably
U
بطور قابل ملاحظه
inheritably
U
بطور قابل توارث
separably
U
بطور قابل تفکیک
eligibly
U
بطور قابل قبول
tolerably
U
بطور قابل تحمل
objectionably
U
بطور قابل اعتراض
justifiably
U
بطور قابل تصدیق
justifiably
U
بطور قابل تبرئه
explosively
U
بطور قابل احتراق
expansibly
U
بطور قابل انبساط
habitably
U
بطور قابل سکونت
remarkably
U
بطور قابل ملاحظه
admissibleness
U
بطور قابل قبول
aposematically
U
بطور قابل گوشزد
imputably
U
بطور قابل اسناد
excusably
U
بطور قابل عفو
estimably
U
بطور قابل احترام
improvably
U
بطور قابل ترقی
imaginably
U
بطور قابل تصور
interestingly
U
بطور قابل توجه
divisibly
U
بطور قابل تقسیم
presentably
U
بطور قابل معرفی
questionably
U
بطور قابل تردید
noteworthily
U
بطور قابل ملاحظه
practicably
U
بطور قابل عبور
praiseworthily
U
بطور قابل ستایش
interchangeably
U
بطور قابل معاوضه
comparably
U
بطور قابل مقایسه
perceptibly
U
بطور قابل درک
notably
U
بطور برجسته یا قابل ملاحظه
inimitably
U
بطور غیر قابل تقیلد
irremeable
U
بطور غیر قابل برگشت
inalienably
U
بطور غیر قابل انتقال
impregnably
U
بطور غیر قابل تسخیر
inaccessibly
U
بطور غیر قابل دسترسی
incalculably
U
بطور غیر قابل تخمین
immeasurably
U
بطور غیر قابل پیمایش
collective pitch control
U
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
admissibly
U
بطور قابل قبول چنانکه روا
incorruptibly
U
با ازادگی رشوه خواری بطور غیر قابل تطمیع
warm standby
U
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
irreclaimably
U
بطور غیر قابل برگشت چنانکه نتوان بازیافت یابرگرداند
accessibly
U
چنانکه بتوان بدان راه یافت بطور قابل دسترس
inaccessibily
U
بطور غیر قابل دسترسی چنانکه نتوان به او نزدیک شدیا اورادید
graduated circle of an alidade
U
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
longitudinal dihedral
U
اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation
U
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
privilege
U
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
environments
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
angle of rotation
U
زاویه دوران زاویه چرخش
angle of convergence
U
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of repose
U
زاویه تعادل زاویه ارامش
loss angle
U
زاویه تلف زاویه تلفات
declination
U
زاویه انحراف زاویه میل
entering angle
U
زاویه ورودی زاویه دخول
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
bombing angle
U
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
tune
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
U
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
constant angle arch dam
U
بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
angle offset method
U
روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation
U
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle
U
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
nauseously
U
بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
lusciously
U
بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly
U
بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
poorly
U
بطور ناچیز بطور غیر کافی
immortally
U
بطور فنا ناپذیر بطور باقی
indeterminately
U
بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
grossly
U
بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
apogee
U
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
apex angle
U
زاویه راسی هدف زاویه راسی
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
improperly
U
بطور غلط بطور نامناسب
genuinely
U
بطور اصل بطور بی ریا
martially
U
بطور جنگی بطور نظامی
incisively
U
بطور نافذ بطور زننده
abusively
U
بطور ناصحیح بطور دشنام
indecorously
U
بطور ناشایسته بطور نازیبا
latently
U
بطور ناپیدا بطور پوشیده
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
angle of traverse
U
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
angle of arrival
U
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
grid magnatic angle
U
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
sensible
U
قابل درک قابل رویت
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
irrevocably
U
بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
pike
U
زاویه
angle of attack
U
زاویه تک
isogonic line
U
خط هم زاویه
angle
U
زاویه
angles
U
زاویه
angle t
U
زاویه تی
locality
U
زاویه
localities
U
زاویه
corner
U
زاویه
cornering
U
زاویه
canton
U
زاویه
cantons
U
زاویه
corners
U
زاویه
goniometry
U
زاویه سنجی
acute angle
U
زاویه حاده
angle of friction
U
زاویه مالش
angle of friction
U
زاویه اصطکاک
goniometer
U
زاویه سنج
angle of action
U
زاویه عمل
angle of approach
U
زاویه حاده
interlan angle
U
زاویه داخلی
head stone
U
سنگ زاویه
angle cut
U
زاویه برش
an acute angle
U
زاویه حاده
angle of approach
U
زاویه تند
goniameter
U
زاویه سنج
goniometer
U
زاویه یاب
acute angled
U
زاویه حاده
angle of fall
U
زاویه فرود
alidad
U
زاویه سنج
angle of dip
U
زاویه میل
goniometry
U
زاویه یابی
angle of departure
U
زاویه صعود
angle of attack
U
زاویه حمل
angle of contact
U
زاویه تماس
angle of elevation
U
زاویه درجه
angle of bevel
U
زاویه حاده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com