Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inoculable
U
قابل تلقیح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insemination
U
تلقیح
vaccination
U
تلقیح
inoculation
U
تلقیح
inoculations
U
تلقیح
inoculative
U
تلقیح کننده
inoculable
U
تلقیح پذیر
inoculates
U
تلقیح کردن
inoculate
U
تلقیح کردن
inoculating
U
تلقیح کردن
inoculator
U
تلقیح کننده
inoculated
U
تلقیح کردن
inseminator
U
تلقیح کننده
inseminating
U
افشاندن تلقیح کردن
inseminates
U
افشاندن تلقیح کردن
impregnated
U
پارچه تلقیح شده
inseminated
U
افشاندن تلقیح کردن
plolinate
U
با گرده تلقیح کردن
inseminate
U
افشاندن تلقیح کردن
vaccinate
U
برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinating
U
برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinated
U
برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinates
U
برضد بیماری تلقیح شدن
to i. the germs of a disease
U
میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
autoinoculation
U
تلقیح کسی با مایه بدن خودش
impregnated
U
پارچه تلقیح شده بر علیه اثر موادشیمیایی
immune
U
مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
NCR paper
U
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
agamic
U
بی نیازی از جفت گیری بی نیازی از تلقیح
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
sensible
U
قابل درک قابل رویت
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
capable
U
قابل
acceptor
U
قابل
qualified
U
قابل
incapable
U
نا قابل
abler
U
قابل
ablest
U
قابل
dissoluble
U
قابل حل
able
U
قابل
thorough paced
U
قابل
solvable
U
قابل حل
soluble
U
قابل حل
sensible
U
قابل حس
apt
U
قابل
good
U
قابل
revocable
U
قابل فسخ
revocable
U
قابل برگشت
removable
U
قابل عزل
removable
U
قابل رفع
revealable
U
قابل مکاشفه
regrettable
U
قابل تاسف
remediable
U
قابل علاج
variant
U
قابل تغییر
remissible
U
قابل اغماض
remittable
U
قابل پرداخت
reasonable
U
قابل قبول
removable
U
قابل انتقال
noticeable
U
قابل توجه
renderable
U
قابل ارائه
apparent
U
قابل رویت
reproachable
U
قابل توبیخ
representable
U
قابل عرضه
rentable
U
قابل اجاره
substitutable
U
قابل تعویض
repairable
U
قابل جبران
reparable
U
قابل جبران
replaceable
U
قابل تعویض
repeatable
U
قابل تکرار
reproducible
U
قابل تکثیر
reprouducible
U
قابل تولیدیاتناسل
resistible
U
قابل مقاومت
returnable
U
قابل برگشت
negotiable
U
قابل انتقال
restorable
U
قابل اعاده
respirable
U
قابل تنفس
justifiable
U
قابل توجیه
detectable
U
قابل کشف
negotiable
U
قابل معامله
negotiable
U
قابل مذاکره
imaginable
U
قابل درک
pliable
U
قابل انعطاف
predictable
U
قابل پیشگویی
prosecutable
U
قابل تعقیب
pursuable
U
قابل تعقیب
publishable
U
قابل نشر
purchasable
U
قابل خریداری
navigable
U
قابل کشتیرانی
arable
U
قابل کشتکاری
quizzable
U
قابل ریشخند
quodlibet
U
نکته قابل
quoteworthy
U
قابل اقتباس
audible
U
قابل شنوایی
audible
U
قابل شنیدن
viable
U
قابل دوام
predictably
U
قابل پیشگویی
propagable
U
قابل تبلیغ
potable
U
قابل شرب
potatory
U
قابل شرب
predicable
U
قابل اسناد
pregnable
U
قابل ابستنی
prescriptible
U
قابل تجویز
preventable
U
قابل جلوگیری
preventible
U
قابل جلوگیری
producible
U
قابل تولید
adjustable
U
قابل تطبیق
adjustable
U
قابل تنظیم
identifiable
U
قابل شناسایی
promotable
U
قابل ترویج
pronounceable
U
قابل تلفظ
propagable
U
قابل تکثیر
propagable
U
قابل ترویج
perceptible
U
قابل درک
ratable
U
قابل ارزیابی
attributable
U
قابل اسناد
refillable
U
قابل تعویض
negligible
U
قابل اغماض
reflexible
U
قابل انعکاس
advisable
U
قابل توصیه
analogous
U
قابل قیاس
analogous
U
قابل مقایسه
detachable
U
قابل تجزیه
detachable
U
قابل تفکیک
combustible
U
قابل اشتعال
combustible
U
قابل احتراق
refractile
U
قابل انکسار
refrangible
U
قابل انکسار
registrable
U
قابل ثبت
regulable
U
قابل تعدیل
recoupable
U
قابل جبران
reconcilable
U
قابل تلفیق
practicable
U
قابل اجرا
sustainable
U
قابل تحمل
admirable
<adj.>
U
قابل تحسین
admirable
<adj.>
U
قابل پسند
rebuttable
U
قابل رو کردن
verifiable
U
قابل بازبینی
verifiable
U
قابل رسیدگی
negligible
U
قابل فراموشی
rebuttable presumptions
U
احکام قابل رد
receivable
U
قابل قبول
reclaimable
U
قابل استرداد
reclaimable
U
قابل احیاء
registered
U
قابل اهمیت
reimbursable
U
قابل پرداخت
tractile
U
قابل کشش
arguable
U
قابل بحث
transformative
U
قابل تغییر
translatable
U
قابل ترجمه
translatable
U
قابل تعبیر
transferable
U
قابل انتقال
transferable
U
قابل ورابری
mobiles
U
قابل تحرک
mobiles
U
قابل حرکت
mobile
U
قابل تحرک
mobile
U
قابل حرکت
handy
<adj.>
U
قابل استفاده
handiest
U
قابل استفاده
handier
U
قابل استفاده
transmissive
U
قابل انتقال
arguably
U
قابل بحث
believable
U
قابل قبول
passable
U
قابل قبول
tractile
U
قابل اتساع
seeable
U
قابل دید
changeable
U
قابل تغییر
amenable
U
قابل جوابگویی
plausible
U
قابل استماع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com