Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
broody
U
قابل تخم گذاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
compilation
U
ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
compilations
U
ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
lost cluster
U
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
wadable
U
قابل لایه گذاری
wadeable
U
کپه کردنی توده کردنی قابل ریه گذاری
Other Matches
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
public
U
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing
U
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
sensible
U
قابل درک قابل رویت
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
coding
U
کد گذاری
indention
U
تو گذاری
lineation
U
خط گذاری
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
marking
U
علامت گذاری
markings
U
علامت گذاری
mark
U
علامت گذاری
insertion
U
جوف گذاری
devise
U
ارث گذاری
devised
U
ارث گذاری
devises
U
ارث گذاری
devising
U
ارث گذاری
valuation
U
ارزش گذاری
edgings
U
لبه گذاری
edging
U
لبه گذاری
petarder
U
مامورخرج گذاری پل
trapping
U
تله گذاری
sequencing
U
ترتیب گذاری
signallzation
U
علامت گذاری
disposure
U
درمعرض گذاری
marks
U
علامت گذاری
exposure
U
درمعرض گذاری
exposures
U
درمعرض گذاری
investments
U
سرمایه گذاری
invest
U
سرمایه گذاری
nomography
U
فن قانون گذاری
invested
U
سرمایه گذاری
nomographer
U
قانون گذاری
investing
U
سرمایه گذاری
nomenclauture
U
نام گذاری
load
U
فشنگ گذاری
loads
U
فشنگ گذاری
structuralization
U
بنیان گذاری
undervaluation
U
کم ارزش گذاری
synthesis
U
هم گذاری اختلاط
syntheses
U
هم گذاری اختلاط
nominations
U
نام گذاری
nomination
U
نام گذاری
indents
U
دندانه گذاری
indenting
U
دندانه گذاری
indent
U
دندانه گذاری
invests
U
سرمایه گذاری
puncuation
U
نقطه گذاری
tubing
U
لوله گذاری
lettering
U
حروف گذاری
preterition
U
فرو گذاری
impressions
U
نشان گذاری
weft insertion
U
پود گذاری
impression
U
نشان گذاری
masking
U
نقاب گذاری
spacing
U
فاصله گذاری
prefixture
U
سرواژه گذاری
prefixture
U
جلو گذاری
prefixture
U
پیش گذاری
prefixion
U
سرواژه گذاری
prefixion
U
جلو گذاری
prefixion
U
پیش گذاری
cupellation
U
قال گذاری
dateline
U
تاریخ گذاری
synthesised
U
هم گذاری کردن
synthesises
U
هم گذاری کردن
synthesising
U
هم گذاری کردن
synthesize
U
هم گذاری کردن
capitalization
U
سرمایه گذاری
synthesized
U
هم گذاری کردن
synthesizes
U
هم گذاری کردن
synthesizing
U
هم گذاری کردن
punctuation
U
نقطه گذاری
codes and codification
U
علامت گذاری
aggradation
U
ابرفت گذاری
prochronism
U
جلوترتاریخ گذاری
casings
U
لوله گذاری
casing
U
لوله گذاری
juxtaposition
U
پهلوی هم گذاری
wicking
U
فتیله گذاری
mining
U
مین گذاری
numbering
U
شماره گذاری
encoding
U
رمز گذاری
sedimentation
U
لایه گذاری
sedimentation
U
رسوب گذاری
indentations
U
دندانه گذاری
grading
U
نمره گذاری
indentation
U
دندانه گذاری
denomination
U
نام گذاری
denominations
U
نام گذاری
piping
U
لوله گذاری
dimensioning
U
اندازه گذاری
coding
U
کد گذاری چیزی
coding
U
علامت گذاری
demarcation
U
علامت گذاری
demomination
U
نام گذاری
scale factor
U
مقیاس گذاری
loading
U
بار گذاری
valuations
U
ارزش گذاری
imposition of hands
U
دست گذاری
pricing
U
قیمت گذاری
finances
U
سرمایه گذاری
financed
U
سرمایه گذاری
finance
U
سرمایه گذاری
lable
U
جهت گذاری
earmarking
U
علامت گذاری
costing
U
قیمت گذاری
discrimination
U
فرق گذاری
interposition
U
پا میان گذاری
investment
U
سرمایه گذاری
lodgement
U
ودیعه گذاری
settings
U
کار گذاری
filling
U
لایی گذاری
frustration
U
عقیم گذاری
financing
U
سرمایه گذاری
sanding
U
ماسه گذاری
ovulations
U
تخمک گذاری ها
minelaying
U
مین گذاری
scaling
U
مقیاس گذاری
notation
U
نشان گذاری
notations
U
نشان گذاری
heading
U
عنوان گذاری
headings
U
عنوان گذاری
inunction
U
مرهم گذاری
frustrations
U
عقیم گذاری
lodgment
U
ودیعه گذاری
ovulation
U
تخمک گذاری
setting
U
کار گذاری
policy-making
U
سیاست گذاری
mark sensing
U
نشان گذاری
hyphenation
U
خط تیره گذاری
legislation
U
قانون گذاری
scoring
U
نمره گذاری
padding
U
لایی گذاری
coronation
U
تاج گذاری
collocation
U
باهم گذاری
coronations
U
تاج گذاری
ingravescence
U
رو بشدت گذاری
pagination
U
صفحه گذاری
policy making
U
سیاست گذاری
enterprise
U
سرمایه گذاری
hypothecation
U
گرو گذاری
insulation
U
عایق گذاری
enterprises
U
سرمایه گذاری
limit of load
U
حد بار گذاری
fillings
U
لایی گذاری
pointing
U
نقطه گذاری
indexing
U
شاخص گذاری
hypothecation
U
رهن گذاری
costing
U
هزینه گذاری
iatraliptics
U
مرهم گذاری
idegraphy
U
نشان گذاری
valuations
U
ارزش گذاری تصدیق
investment opportunities
U
امکانات سرمایه گذاری
investment plan
U
برنامه سرمایه گذاری
investment mulliplier
U
ضریب سرمایه گذاری
road marking
U
نشانه گذاری راه
dateline
U
محل تاریخ گذاری
pre indexing
U
شاخص گذاری قبلی
decimal notation
U
نشان گذاری دهدهی
predatory pricing
U
قیمت گذاری امرانه
investment institutions
U
موسسات سرمایه گذاری
postfix notation
U
نشان گذاری پسوندی
post indexing
U
شاخص گذاری بعدی
scoring key
کلید نمره گذاری
positional notation
U
نشان گذاری مکانی
designation system
U
سیستم علامت گذاری
mining
U
مین گذاری کردن
traffic sign
U
تابلو نشانه گذاری
denture
U
دندان مصنوعی گذاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com