Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
machinable
U
قابل براده برداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
machining
U
براده برداری
metal cutting work
U
براده برداری
removal of chips
U
براده برداری
metal cutting
U
براده برداری
machining time
U
زمان براده برداری
metal cutting element
U
عنصر براده برداری
machinability
U
قابلیت براده برداری
metal removing capacity
U
قدرت براده برداری
machining method
U
روش براده برداری
machining requirments
U
شرایط براده برداری
metal cutting machine
U
دستگاه براده برداری
machining practice
U
تکنیک و روش براده برداری
metal cutting machine tool
U
ماشین ابزار براده برداری
non cutting shaping
U
فرم دهی بدون براده برداری
replicable
<adj.>
U
قابل کپی برداری
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
swarf
U
براده
filings
U
براده
filing
U
براده
abrasive grit
U
براده
machined
U
براده برداشتن
cuttings
U
براده فلزات
machines
U
براده برداشتن
drillings
U
براده فلزات
shot blasting
U
براده اهن
iron filings
U
براده اهن
discharge of chips
U
تخلیه براده ها
fragmental chip
U
براده فلز
discontinuous chip
U
براده گسسته
scobs
U
براده اهن
flow chip
U
براده پیوسته
curly chip
U
براده پیچیده
removal of chips
U
برداشت براده
borings
U
براده فلز
metal removal
U
برداشت براده
machine
U
براده برداشتن
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
steel wool
U
براده فولاد برای صیقل دادن یاپاک کردن فروف
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
sensible
U
قابل درک قابل رویت
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
vectors
U
برداری
vector
U
برداری
decerebration
U
مخ برداری
embodiment
U
در برداری
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
insurability
U
بیمه برداری
decerebellation
U
مخچه برداری
deafferentation
U
اوران برداری
footstep
U
گام برداری
footsteps
U
گام برداری
vectorical angle
U
زاویه برداری
vectored interrupt
U
وقفه برداری
listing
U
سیاهه برداری
listings
U
سیاهه برداری
surveyor's level
U
ترازنقشه برداری
sampling
U
نمونه برداری
biopsy
U
بافت برداری
topography
U
نقشه برداری
gains
U
بهره برداری
gained
U
بهره برداری
gain
U
بهره برداری
marching
U
قدم برداری
copies
U
کپی برداری
marches
U
قدم برداری
marched
U
قدم برداری
march
U
قدم برداری
survey
U
نقشه برداری
surveyed
U
نقشه برداری
enervation
U
عصب برداری
surveys
U
نقشه برداری
i know him by his step
U
از گام برداری
duplicating
U
نسخه برداری
vector power
U
توان برداری
topectomy
U
تکه برداری
gyrectomy
U
شکنج برداری
vector pair
U
زوج برداری
vector field
U
میدان برداری
vector display
U
نمایش برداری
photogeny
U
عکس برداری
decoding
U
رمز برداری
vector diagram
U
نمودار برداری
vector analysis
U
تحلیل برداری
swindle
U
کلاه برداری
swindled
U
کلاه برداری
gaud
U
کلاه برداری
ovariectomy
U
تخمدان برداری
operation
U
بهره برداری
swindles
U
کلاه برداری
vector processor
U
پردازنده برداری
duplicates
U
نسخه برداری
duplicated
U
نسخه برداری
duplicate
U
نسخه برداری
cannibalization
U
قطعه برداری
fraudulence
U
کلاه برداری
vector quantity
U
کمیت برداری
vector quantities
U
اندازههای برداری
hemispherectomy
U
نیمکره برداری
tread
U
گام برداری
treading
U
گام برداری
treads
U
گام برداری
duplication
U
نسخه برداری
vector product
U
حاصلضرب برداری
exploitation
U
بهره برداری
copy
U
کپی برداری
copying
U
کپی برداری
copying
U
نسخه برداری
land surveying
U
نقشه برداری
surveying
U
نقشه برداری
resultant
U
جمع برداری
ingathering
U
خرمن برداری
mapping
U
نقشه برداری
exploitation
[utilization]
U
بهره برداری
samplery
U
نمونه برداری
copy
U
نسخه برداری
extirpation
U
اندام برداری
copied
U
نسخه برداری
copied
U
کپی برداری
copies
U
نسخه برداری
usage
U
بهره برداری
lobectomy
U
قطعه برداری
weight lifting
U
وزنه برداری
subordination
U
فرمان برداری
rip-off
U
کلاه برداری
rip-offs
U
کلاه برداری
denervation
U
عصب برداری
utilisation
[British]
U
بهره برداری
utilizations
U
بهره برداری ها
utilization
U
بهره برداری
fraud
U
کلاه برداری
arrow diagram
U
نمودار برداری
stripping
U
قالب برداری
usages
U
بهره برداری ها
frauds
U
کلاه برداری
utilisations
U
بهره برداری ها
using
U
بهره برداری
vector analysis
[vector calculus]
U
حساب برداری
[ریاضی]
base cover
U
عکس برداری اولیه
safing
U
چاشنی برداری کردن
vector graphics
U
نگاره سازی برداری
vector potential of a solenoidal vector
U
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
cannibalize
U
محل قطعه برداری
vector calculus
U
حساب برداری
[ریاضی]
gross f.
U
کلاه برداری بزرگ
operating budget
U
بودجه بهره برداری
cannibalising
U
محل قطعه برداری
cannibalises
U
محل قطعه برداری
cannibalised
U
محل قطعه برداری
leveling staff
U
ژالون نقشه برداری
aerial survey
U
نقشه برداری هوایی
operating cost
U
هزینه بهره برداری
auger
U
مته نمونه برداری
sampled
U
نمونه برداری کردن
sample
U
نمونه برداری کردن
autopolling
U
خود نمونه برداری
incline bench
U
تخته وزنه برداری
cannibalized
U
محل قطعه برداری
cadastral survey
U
نقشه برداری زمینی
bottle silt sampler
U
نمونه برداری با بطری
weight program
U
تمرین وزنه برداری
surveying
U
نقشه برداری ممیزی
with intent to defraud
U
بقصد کلاه برداری
surveying
U
مساحی نقشه برداری
excavation
U
گود برداری حفره
i know you by your walk
U
من شما را از گام برداری
maximum value
U
مقدار بهره برداری
transcription
U
سواد برداری رونوشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com