English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
combatable U قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
concentrate U ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrating U ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
concentrates U ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
syntax U مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
Internet U انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای جدید اینترنت را پیش از اینکه به IETF مراجعه کنند بررسی میکند
scalar U نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
burn notice U علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
IF statement U عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
relocatable U آنچه قابل انتقال به محل دیگری ازحافظه است بدون اینکه روی عملیاتش اثربگذارد
protection U سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
knife rest U نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
scrambled U کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scramble U کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambles U کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambling U کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
therewith U باان
momentarily U ان باان
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
goffer U اهنی که باان توری راچین میدهند
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility U دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
pantograph U دستگاهی که باان مقیاس یک نقشه را تغییرمی دهند
wimble U هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
defaulting U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults U در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
theory of epigensis U فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
mode U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
wet classifler U سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
backing U رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
fragmentation U حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
larding pin U سیخی که باان پیه خوک رالای گوشت میگ ذارند
graphics U پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
exception U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exceptions U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
misericord U یکجورقمه نوک تیزکه ضربه مرگ را باان میزدندکه زخمی زودتراسوده شودئهسث
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
megilp U روغن بذرک یا چیز دیگری که رنگ زن ها رنگ را باان می امیزند
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU U مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
provided he goes at once U بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
triple option U بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
achievable U قابل وصول قابل تفریق
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
sensible U قابل درک قابل رویت
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
he warned them to obey U اطاعت کنند
he is well spoken of U از او تعریف می کنند
they mingle their tears U با هم گریه می کنند
PRI U پشتیبانی کنند
in order to ... U تا [اینکه ]
save that U جز اینکه
so as to U تا [اینکه ]
howbeit U با اینکه
in order that U تا اینکه
the fact that U اینکه
or U یا اینکه
unless U جز اینکه
up to/till/until <idiom> U تا اینکه
in spite of the face that U اینکه
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
My feet hurt. U پاهایم درد می کنند.
compatible U با هم درست کار می کنند
had it trans ted U بدهید ترجمه کنند
charnel house U مردگان راتوده می کنند
daisy chain U سومین را و... فراخوانی می کنند
Murray code U - بیت استفاده می کنند
they dispute about nothing U درسرهیچ نزاع می کنند
they make much noise U زیاد شلوق می کنند
i hear him complain U میشنوم که شکایت می کنند
they make much noise U خیلی صدا می کنند
the trumpets blows U شیپورها صدا می کنند
to the end that U تا اینکه بقصداینکه
as soon as U بمحض اینکه
because U برای اینکه
wherein U دراثنای اینکه
as if U مثل اینکه
in view of the fact that U نظر به اینکه
so that U برای اینکه
to the end that U برای اینکه
in view of <idiom> U به خاطر اینکه
as though U مثل اینکه
as thought U مثل اینکه
in order that U برای اینکه
owing to the fact that U نظر به اینکه
instantly U به محض اینکه
inorder to U برای اینکه
owing to the fact that U به واسطه اینکه
whilst U ضمن اینکه
forasmuch as U نظر به اینکه
in order to ... U برای [اینکه]
to sum up U خلاصه اینکه
Despite the fact that… U با وجود اینکه
ere U قبل از اینکه
than U تا اینکه بجز
providing U مشروط بر اینکه
pray consider my case U تمنی اینکه
even though U ولو اینکه
save that U الا اینکه
for U برای اینکه
the reason why U علت اینکه
the reason why U دلیل اینکه
on the supposition that U بخیال اینکه
on the supposition that U بتصور اینکه
so as to U برای [اینکه]
In view of the fact that … whereas … U نظر به اینکه
notwithstanding U باوجود اینکه
hent U ربودن تا اینکه
whereas U نظر به اینکه
instead U بجای اینکه
insomuch U نظر به اینکه
that's that U اینکه از این
whenas U بعلت اینکه
they went to r. themselves U رفتند که نامه نویسی کنند
They act after their kind. جنس خود رفتار می کنند.
they are in full retreat U سخت عقب نشینی می کنند
screen coordinator U هماهنگ کنند پوشش دریایی
fillister U رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
fire support coordinator U هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
Those who agree,raise their hands. U موافقین دستهایشان رابلند کنند
the iron interest U کسانی که در اهن کار می کنند
watch pocket U جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
knife board U میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
there is nothing for it but to U چارهای ندارد جز اینکه
though U گرچه هرچند با اینکه
what with <idiom> U برای اینکه ،درنتیجه
as respects ... U درباره ... [با توجه به اینکه... ]
in one world U خلاصه اینکه مختصرا
Not to mention the fact that … U حالا بگذریم از اینکه...
in a word U خلاصه اینکه مختصرا
i maintain U قائل هستم به اینکه ...
not to mention ... <idiom> U به اضافه اینکه ... است
not to say ... <idiom> U به اضافه اینکه ... است
in one word U خلاصه اینکه مختصرا
as regards U با توجه به اینکه اما
as respects U با توجه به اینکه اما
in order that he may go U برای اینکه برود
in order that i may go U برای اینکه بروم
inorder to U به خاطر اینکه برای
The story goes that … U آورده اند که (چنین روایت کنند )…
oleomargarine U کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
fleas i. doges and cats U کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
ccd U که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
mouses U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
mouse U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
saw doctor U ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
mealing table U صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
oast U کورهای که رازک را دران خشک می کنند
collaret U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
the police are on his track U مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
koumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
musette U اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
tandem U وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
meat safe U قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
tightropes U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
pontoon U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
nogging U اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
pontoons U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
Birds of a feather flock together . <proverb> U پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
tandems U وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
mountain dew U ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
company grade U پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
Providence watches over him. U از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
They fight like cat and dog . U باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
mud sill U پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
combination U مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
numerical U داده ذخیره شده کار می کنند
tightrope U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
She is the talk of the town . U همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com