English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reflexible U قابل انعکاس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
echo U انعکاس صدا انعکاس موج
echoed U انعکاس صدا انعکاس موج
echoing U انعکاس صدا انعکاس موج
echoes U انعکاس صدا انعکاس موج
reflexion U انعکاس
reflectance U انعکاس
reactional U انعکاس
reactions U انعکاس
replication U انعکاس
reflectiveness U انعکاس
reflection U انعکاس
reaction U انعکاس
echoes U انعکاس صدا
reflector U الت انعکاس
echoed U انعکاس صدا
reflectors U الت انعکاس
echoing U انعکاس صدا
reflection plane U صفحه انعکاس
repercussion U انعکاس برگشت
reflexible U انعکاس پذیر
anechoic U بدون انعکاس
bottom bounce U انعکاس از کف دریا
reflectance U قابلیت انعکاس
atmospheric refraction U انعکاس جوی
reflectance ink U جوهر انعکاس
reflecting power U قدرت انعکاس
reflexibility U انعکاس پذیری
reflexivity U انعکاس پذیری
echo U انعکاس صدا
internal reflection U انعکاس درونی
zigzag reflection U انعکاس متعدد
first order reflection U انعکاس مرتبه یک
catacoustics U مبحث انعکاس صوت
echo sounder U انعکاس سنج صدا
rotational reflection axis U محور چرخش انعکاس
reflectorize U ایجاد انعکاس کردن
reflecterize U ایجاد انعکاس کردن
baffling U صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffled U صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
brightness U تغییر شدت انعکاس نور
catadioptrics U مبحث انعکاس و انکسار نور
echo suppression U جلوگیری یا تضعیف انعکاس صوت
antiphony U انعکاس یا جواب سرود وموسیقی
ice blink U سفیدی افق از انعکاس دریا
homing mine U مین حساس به انعکاس امواج
echo sounding U عمق یابی انعکاس صوت
baffles U صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffle U صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
photogene U انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
snowblink U انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
fixed echo U انعکاس ثابت روی صفحه رادار
sunlight U تابش افتاب انعکاس نور خورشید
active mine U مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
projective U طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
to the echo U چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
keying interval U فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
illumination by reflection U روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
feedback U پس دهی فیدبک انعکاس انرژی ازمداری به مدار دیگر
sky man U انعکاس عکس برف یا زمین یاشکل ابها در ابرها
luminaire U دستگاه نورافکن مرکب ازحباب ودستگاه انعکاس نوروغیره
microphonics U انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
sky glow U انعکاس نور یک جنگ افزار یاشعله دهانه ان در صفحه اسمان
side tone U انعکاس صوت دریک مداربعلت مجاورت با مدار صوتی دیگر
glare U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glared U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glares U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
balances U خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balance U خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
illumination by diffusion U روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
skin paint U نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
water sky U لکههای دریاچهای شکل درداخل ابرها شکل انعکاس تصویر دریاچه ها روی ابر
white out U انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
sensible U قابل درک قابل رویت
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
achievable U قابل وصول قابل تفریق
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
reflectance U قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
radar return U انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendible U قابل فروش جنس قابل فروش
vendable U قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable U قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
thorough paced U قابل
good U قابل
acceptor U قابل
capable U قابل
qualified U قابل
apt U قابل
soluble U قابل حل
ablest U قابل
sensible U قابل حس
abler U قابل
able U قابل
incapable U نا قابل
dissoluble U قابل حل
solvable U قابل حل
tolerable U قابل قبول
eligible U قابل انتخاب
multiplicable U قابل تکثیر
tolerable U قابل تحمل
mibeable U قابل استخراج
drinkable U قابل اشامیدن
selective U قابل انتخاب
minable U قابل استخراج
mistakable U قابل اشتباه
mobilizable U قابل تجهیز
moot U قابل بحث
moveable U قابل تغییر
selectively U قابل انتخاب
multipliable U قابل تکثیر
namable U قابل ذکر
adaptable U قابل توافق
negotiating U قابل انتقال
negotiates U قابل انتقال
realizable U قابل درک
remarkable U قابل توجه
partible U قابل افراز
realizable U قابل تحقق
pasturable U قابل چرا
resistible U قابل مقاومت
observable U قابل مراعات
knowable U قابل دانستن
serviceable U قابل استفاده
negotiate U قابل انتقال
pardoable U قابل عفو
operable U قابل درمان
negotiated U قابل انتقال
nota bene U قابل توجه
numerable U قابل شمارش
omissible U قابل حذف
open cheque U چک قابل انتقال
separable U قابل تفکیک
operable U قابل علاج
expendable U قابل خرج
respirable U قابل تنفس
sociable U قابل معاشرت
persuadable U قابل تشویق
apparent U قابل رویت
revocable U قابل برگشت
licensable U قابل اجازه
noticeable U قابل توجه
limit of inflammability U حد قابل اشتعال
revocable U قابل فسخ
limpsey U قابل انحناء
limpsy U قابل انحناء
limsy U قابل انحناء
permeable U قابل نفوذ
revealable U قابل مکاشفه
regrettable U قابل تاسف
leviable U قابل تحمیل
kenspeckle U قابل شناسایی
justiciable U قابل دادرسی
revocable U قابل رجوع
investigable U قابل رسیدگی
inventible U قابل اختراع
inventible U قابل جعل
imaginable U قابل درک
irrecusable U غیر قابل رد
detectable U قابل کشف
irrigable U قابل ابیاری
justifiable U قابل توجیه
judicable U قابل قضاوت
livable U قابل زیستن
livable U قابل معاشرت
livable U قابل زندگی
enforceable U قابل اجرا
enforceable U قابل اجراء
digestible U قابل هضم
inflammable U قابل اشتعال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com