Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
appealable
U
قابل استیناف
appellable
U
قابل استیناف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
unappealing
U
غیر قابل استیناف
inappealable
U
غیر قابل استیناف
Other Matches
appealed
U
استیناف
appeal
U
استیناف
appeals
U
استیناف
appealability
U
قابلیت استیناف
appealer
U
استیناف دهنده
appellant
U
استیناف دهنده
circuit court
U
دادگاه استیناف
court of a
U
محکمه استیناف
courts of appeal
U
دادگاه استیناف
inappellable
U
غیرقابل استیناف
unappealable
U
غیرقابل استیناف
court of appeal
U
دادگاه استیناف
unappealabe
U
غیرقابل استیناف
court of appeals
U
دادگاه استیناف
repleader
U
درخواست تجدیدنظر استیناف
to lodge an a
U
عرضحال استیناف دادن
lord chief justice
U
رئیس کل محکمه استیناف انگلستان
appeals
U
تشبث کردن استیناف دادن
appealed
U
تشبث کردن استیناف دادن
appeal
U
تشبث کردن استیناف دادن
court of appeal
U
دادگاه عالی محکمه استیناف
appeal
[to]
or
[for]
U
درخواست
[برای]
[استیناف در دادگاه]
courts of appeal
U
محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
courts of appeal
U
دادگاه عالی محکمه استیناف
court of appeal
U
محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
united court of customs
U
appeals patent and دادگاه متحد استیناف و امورگمرکی و ثبت اختراعات
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
to appeal
[to]
U
درخواستن
[رجوع کردن به]
[التماس کردن]
[استیناف کردن در دادگاه]
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
sensible
U
قابل درک قابل رویت
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
apt
U
قابل
soluble
U
قابل حل
dissoluble
U
قابل حل
ablest
U
قابل
abler
U
قابل
acceptor
U
قابل
capable
U
قابل
incapable
U
نا قابل
thorough paced
U
قابل
good
U
قابل
sensible
U
قابل حس
qualified
U
قابل
able
U
قابل
solvable
U
قابل حل
pasturable
U
قابل چرا
omissible
U
قابل حذف
observable
U
قابل مراعات
ponderable
U
قابل سنجش
persuadable
U
قابل تشویق
numerable
U
قابل شمارش
nota bene
U
قابل توجه
separable
U
قابل تفکیک
piceous
U
قابل اشتعال
plantable
U
قابل کشت
operable
U
قابل علاج
operable
U
قابل درمان
partible
U
قابل افراز
pardoable
U
قابل عفو
open cheque
U
چک قابل انتقال
knowable
U
قابل دانستن
elastic
U
قابل ارتجاع
namable
U
قابل ذکر
leviable
U
قابل تحمیل
noticeable
U
قابل توجه
irrigable
U
قابل ابیاری
regrettable
U
قابل تاسف
judicable
U
قابل قضاوت
justiciable
U
قابل دادرسی
kenspeckle
U
قابل شناسایی
reproachable
U
قابل توبیخ
licensable
U
قابل اجازه
limit of inflammability
U
حد قابل اشتعال
limpsey
U
قابل انحناء
trustworthy
U
قابل اعتماد
limpsy
U
قابل انحناء
limsy
U
قابل انحناء
pivoting
U
قابل چرخش
irrecusable
U
غیر قابل رد
inventible
U
قابل جعل
inventible
U
قابل اختراع
inflamable
U
قابل اشتعال
inflective
U
قابل صرف
imaginable
U
قابل درک
inflexional
U
قابل صرف
detectable
U
قابل کشف
inhabitable
U
قابل سکنی
inheritable
U
قابل توارث
inoculable
U
قابل تلقیح
inquirable
U
قابل تحقیق
inspirable
U
قابل تنفس
insurable
U
قابل بیمه
interconvertible
U
قابل تبدیل
justifiable
U
قابل توجیه
investigable
U
قابل رسیدگی
livable
U
قابل زیستن
livable
U
قابل معاشرت
livable
U
قابل زندگی
selectively
U
قابل انتخاب
macroscopic
U
قابل رویت
selective
U
قابل انتخاب
mistakable
U
قابل اشتباه
mobilizable
U
قابل تجهیز
drinkable
U
قابل اشامیدن
moot
U
قابل بحث
eligible
U
قابل انتخاب
negotiating
U
قابل انتقال
negotiates
U
قابل انتقال
negotiated
U
قابل انتقال
negotiate
U
قابل انتقال
moveable
U
قابل تغییر
multipliable
U
قابل تکثیر
minable
U
قابل استخراج
mibeable
U
قابل استخراج
liveable
U
قابل زیستن
liveable
U
قابل معاشرت
enforceable
U
قابل اجرا
enforceable
U
قابل اجراء
digestible
U
قابل هضم
liveable
U
قابل زندگی
machinable
U
قابل تراش
maintainable
U
قابل نگاهداری
medicable
U
قابل معالجه
meltable
U
قابل ذوب
mentionable
U
قابل ذکر
merchantable
U
قابل معامله
merchantable
U
قابل فروش
multiplicable
U
قابل تکثیر
distinct
U
قابل تشخیص
remissible
U
قابل اغماض
comprehensible
U
قابل درک
intelligible
U
قابل درک
intelligible
U
قابل فهم
removable
U
قابل رفع
removable
U
قابل انتقال
removable
U
قابل عزل
renderable
U
قابل ارائه
rentable
U
قابل اجاره
repairable
U
قابل جبران
reparable
U
قابل جبران
repeatable
U
قابل تکرار
replaceable
U
قابل تعویض
substitutable
U
قابل تعویض
vulnerable
U
قابل حمله
remediable
U
قابل علاج
discernible
U
قابل تشخیص
discernible
U
قابل تمیز
eradicable
U
قابل استیصال
refillable
U
قابل تعویض
reflexible
U
قابل انعکاس
refractile
U
قابل انکسار
refrangible
U
قابل انکسار
registrable
U
قابل ثبت
regulable
U
قابل تعدیل
redeemable
U
قابل ابتیاع
reimbursable
U
قابل پرداخت
objectionable
U
قابل اعتراض
remittable
U
قابل پرداخت
representable
U
قابل عرضه
reproducible
U
قابل تکثیر
revealable
U
قابل مکاشفه
flammable
U
قابل اشتعال
inflammable
U
قابل اشتعال
revocable
U
قابل فسخ
excitable
U
قابل تحریک
applicable
U
قابل اطلاق
applicable
U
قابل اجراء
revocable
U
قابل برگشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com