English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mortality U قابلیت دریافت ضایعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
napping waste U ضایعات عمل خارزنی [این ضایعات در فرش های دستی بعد از پرداخت و یا در هنگام مقراض کاری بوجود آمده و در فرش های ماشینی پس از خار زدن سطح فرش بوسیله ماشین حاصل می شود.]
interoperability U قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution U قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity U خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility U قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
swimming capability U قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
flotation U قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability U قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
commensurability U قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession U قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
decrement U ضایعات
scrap U ضایعات
scrapped U ضایعات
spoilage U ضایعات
garble U ضایعات
scrapping U ضایعات
cultch U ضایعات
waste product U ضایعات
culch U ضایعات
wastage U ضایعات
scraps U ضایعات
ductility U قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance U قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
casualties U تلفات و ضایعات
loss U تلفات ضایعات
casualty U تلفات و ضایعات
effective damage U ضایعات موثر
pug U ضایعات غله
wastage U ضایعات تضییع
pugs U ضایعات غله
battle casualty U ضایعات رزمی
damage criteria U میزان ضایعات
damage U ضایعات رزمی
lint U ضایعات پنبه
cotton waste U ضایعات پنبه
loss appraisal U ضایعات قابل قبول
cotton-waste U آشغال و ضایعات پنبه
mass casualties U تلفات و ضایعات شدید
loss replacement U جایگزینی تلفات و ضایعات
gumma U ضایعات دوره سوم سفلیس
casualty agent U عامل ایجاد تلفات و ضایعات
loss U تلفات جنگی ضایعات رزمی
DSR U سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
damage assessment U تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
excess cover treaty U قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
strain hardenability U قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
check U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checked U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
casualty board U تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
capability U قابلیت
capacities U قابلیت
qualification U قابلیت
credential U قابلیت
skill U قابلیت
fitness U قابلیت
eligibility U قابلیت
susceptibility U قابلیت
competence U قابلیت
solubility U قابلیت حل
abilities U قابلیت
habilitation U قابلیت
competence U قابلیت
adaptability U قابلیت
contemptibility U قابلیت
ability U قابلیت
capacity U قابلیت
solvability U قابلیت حل
delivery U دریافت
deliveries U دریافت
transmission/reception of messages U دریافت
receiving U دریافت
comprehensions U دریافت
reception U دریافت
sentience U دریافت
receptions U دریافت
comprehension U دریافت
collections U دریافت
collection U دریافت
apprehensions U دریافت
discernment U دریافت
apprehension U دریافت
sensing U دریافت
mental perception U دریافت
synecdoche U هم دریافت
inception U دریافت
apperception U دریافت
receipt U دریافت
receipts U دریافت
percipience U دریافت
comprehensibility U قابلیت درک
moveability U قابلیت حرکت
tenability U قابلیت نگهداری
comparableness U قابلیت مقایسه
controllability U قابلیت کنترل
convertibility U قابلیت تبدیل
disability U عدم قابلیت
disabilities U عدم قابلیت
stickability U قابلیت مقاومت
motor ability U قابلیت حرکت
tenability U قابلیت تصرف
expandability U قابلیت توسعه
conductibility U قابلیت هدایت
computability U قابلیت محاسبه
acceptability U قابلیت قبول
conceivability U قابلیت تصور
suability U قابلیت تعقیب
stickability U قابلیت محافظت
survivability U قابلیت باززیستی
conductivity U قابلیت هدایت
swivelling feature U قابلیت نوسان
accessibility U قابلیت وصول
compressibility U قابلیت فشردگی
meltability U قابلیت گداختن
stretchability U قابلیت بسط
tempering quality U قابلیت بهبود
opposability U قابلیت تقابل
tensibility U قابلیت کشش
tactility U قابلیت لمس
navigability U قابلیت کشتیرانی
absorbability U قابلیت جذب
readability U قابلیت خواندن
resilience U قابلیت ارتجاع
potability U قابلیت حمل
potability U قابلیت شرب
appealability U قابلیت استیناف
applicability U قابلیت اجراء
comparability U قابلیت قیاس
approachability U قابلیت تقرب
portability U قابلیت انتقال
portability U قابلیت حمل
portability U قابلیت ترابری
attainability U قابلیت حصول
adaptability U قابلیت انطباق
audibility U قابلیت استماع
quench aging property U قابلیت بهسازی
punishability U قابلیت مجازات
absorbency U قابلیت جذب
absorptivity U قابلیت جذب
pregnability U قابلیت تسخیر
predicability U قابلیت اسناد
adaptableness U قابلیت توافق
addibility U قابلیت افزایش
adhesiveness U قابلیت چسبندگی
presentability U قابلیت ارائه
preventability U قابلیت جلوگیری
adjusability U قابلیت تطبیق
adjusability U قابلیت تنظیم
visibility U قابلیت دید
visibility U قابلیت رویت
practicableness U قابلیت عبور
alterability U قابلیت تغییر
productivity U قابلیت تولید
pliability U قابلیت خمیدگی
permeability U قابلیت تراوایی
combinability U قابلیت ترکیب
pourability U قابلیت ریزش
capability U صلاحیت قابلیت
serviceability U قابلیت تعمیر
combustibility U قابلیت سوزش
severability U قابلیت سواشدن
severability U قابلیت تقسیم
combustibility U قابلیت اشتعال
combustiblity U قابلیت احتراق
solubility U قابلیت انحلال
dependable U قابلیت اطمینان
combustiblity U قابلیت انفجار
combustiblity U قابلیت تراکم
communicability U قابلیت ارتباط
compactibility U قابلیت تراکم
penetrability U قابلیت نفوذ
serviceability U قابلیت استفاده
brushability U قابلیت رنگرزی
calculability U قابلیت شمارش
castability U قابلیت ریزش
reflectance U قابلیت انعکاس
reliableness U قابلیت اعتماد
renewability U قابلیت تجدید
repeatability U قابلیت تکرار
changeableness U قابلیت تغییریاتبدیل
reproducibility U قابلیت تکثیر
perceptibility U قابلیت درک
resectability U قابلیت برش
coagulability U قابلیت انعقاد
retractility U قابلیت انقباض
salability U قابلیت فروش
vendibility U قابلیت فروش
serializability U قابلیت تسلسل
variability U قابلیت تنظیم
viability U قابلیت دوام
tensility U قابلیت کشش
provability U قابلیت اثبات
throughput U قابلیت عبوردهی
interchangeability U قابلیت تبادل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com