English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
right U قائم
righted U قائم
righting U قائم
vertical U قائم
normal U قائم
erect U قائم
erected U قائم
erecting U قائم
erects U قائم
upright U قائم
orthogonal U قائم
perpendecular U قائم
upstanding U قائم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plumb lines U خط قائم
plumb line U خط قائم
vertical tail U دم قائم
vice chancellor U قائم مقام
vice-chancellor U قائم مقام
vice-chancellors U قائم مقام
local vertical U قائم محلی
high angle U تیر قائم
envelopment U احاطه قائم
abeam U قائم بر مسیرحرکت
apeak U عمودی قائم
stakes U قائم کردن
staked U قائم کردن
successor U قائم مقام
right-angled U قائم الزاویه
prop U تقویت قائم
propped U تقویت قائم
propping U تقویت قائم
stake U قائم کردن
rectangular U قائم الزاویه
substantive U قائم بذات
increate U قائم بالذات
semierect U نیمه قائم
subsitute U قائم مقام
subrogation U قائم مقامی
true vertical U قائم واقعی
vertical axis U محور قائم
vertical bulking U کمانش قائم
vertical circle U دایره قائم
vertical creep U وارفتگی قائم
vertical cut U برش قائم
vertical envelopement U احاطه قائم
vertical force U نیروی قائم
vertical photograph U عکس قائم
self perpetuation U قائم بذات
self consistent U قائم بالذات
locumtenens U قائم مقام
normal acceleration U شتاب قائم
normal axis U محور قائم
normal plane U صفحه قائم
normal vector U بردار قائم
ordinate U بعد قائم
perpendecular U خط عمودی یا قائم
quadratic U منشور قائم
vertical drop U ابشار قائم
vertical speed U سرعت قائم
surrogate U قائم مقام
vicar U قائم مقام
locums U قائم مقام
locum U قائم مقام
right U قائم نگاهداشتن
substituting U قائم مقام
substituted U قائم مقام
substitute U قائم مقام
righting U قائم نگاهداشتن
surreptitiously U قائم مقام
righted U قائم نگاهداشتن
envelops U احاطه قائم
enveloping U احاطه قائم
enveloped U احاطه قائم
envelop U احاطه قائم
surrogates U قائم مقام
vicars U قائم مقام
deputy U قائم مقام
deputies U قائم مقام
prime vertical circle U دایره قائم اصلی
wedge U اسکنه کولاس قائم
deputies U قائم مقام جانشین
wedged U اسکنه کولاس قائم
wedges U اسکنه کولاس قائم
short scope buoy U بویه شناور قائم
wedging U اسکنه کولاس قائم
deputy U نایب قائم مقام
plane of departure U سطح قائم تیر
recoil pit U چاله تیر قائم
procousul U قائم مقام کنسول
upload U همنه قائم نیرو
deputy U قائم مقام جانشین
vicegerent U جانشین قائم مقام
right cone U مخروط قائم [ریاضی]
surrogate U قائم مقام شدن
commercial procuration U قائم مقام تجارتی
vertical probable error U اشتباه احتمالی قائم
vertical photograph U عکس هوایی قائم
surrogates U قائم مقام شدن
vertical envelopement U حرکت دورانی قائم
right angled triangle U مثلث قائم الزاویه
vertical deformation U تغییر شکل قائم
sheathing U تخته بندی قائم
vertical center line illusion U خطای خط قائم مرکزی
deputies U نایب قائم مقام
mercator chart U نقشه قائم الزاویه
commercial representative U قائم مقام تجارتی
deputy minister U قائم مقام وزیر
consular agent U قائم مقام کنسول
zenith U نقطه قائم بر نافر
ablique coordinates U دستگاه مختصات قائم
deputy primeminister U قائم مقام نخست وزیر
hypotenuse U وتر مثلث قائم الزاویه
leg U ساق مثلث قائم الزاویه
subrogate U قائم مقام تعیین کردن
hypotenuses U وتر مثلث قائم الزاویه
legs U ساق مثلث قائم الزاویه
vertical probable error U خطای اصابت قائم گلوله
vicarial U وابسته به خلیفه قائم مقامی
substituting U قائم مقام جایگزین کردن
substituted U قائم مقام جایگزین کردن
plumb U سطح قائم صفحه شاغول
substitute U قائم مقام جایگزین کردن
plane of departure U سطح قائم مسیر گلوله
plane of site U سطح قائم مار بر سکوی تیر
zenith U اوج محور قائم بر افق نقاط
universal transverse mercator U سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
x plate U صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
raking U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
rake U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
rakes U زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما
upload U نیروئی که به صورت قائم بطرف بالا عمل میکند
z correction U تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
buttock lines U نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
webs U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
web U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
ventral U تیغه قائم یا مایل بصورت ثابت یا لولایی در زیر یا عقب هواپیما
gust alleviation U سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
ride control U سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
compounding a felony U سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
h engine U موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
y plates U صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
mush U افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
whip stall U شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
joggled U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
distortion U نسبت اشل قائم به اشل افقی در مدلها
distortions U نسبت اشل قائم به اشل افقی در مدلها
internunico U فرستاده پاپ قائم مقام نماینده پاپ
loft bombing U بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
cumulus U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
transverse mercator U سیستم تصویر مرکاتور سیستم قائم الزاویه مرکاتور
vertical sand drainage U زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com