Perdic | فیلم درسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 170 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	instruction film U	فیلم درسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cassette U	کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
	cassettes U	کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
	pancromic U	فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
	reeled U	قرقره فیلم حلقه فیلم
	reeling U	قرقره فیلم حلقه فیلم
	reels U	قرقره فیلم حلقه فیلم
	reel U	قرقره فیلم حلقه فیلم
	texts U	کتاب درسی
	notes U	یادداشت درسی
	syllabus U	برنامه درسی
	vademecum U	کتاب درسی
	text book U	کتاب درسی
	curriculums U	برنامه درسی
	curriculum U	برنامه درسی
	syllabuses U	برنامه درسی
	paper work U	تکالیف درسی
	instruction material U	مواد درسی
	text U	کتاب درسی
	textbook U	کتاب درسی
	textbooks U	کتاب درسی
	record U	یادداشت درسی
	filmstrip U	نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
	notebook U	دفتر تکالیف درسی
	notebooks U	دفتر تکالیف درسی
	texbookish U	وابسته به کتاب درسی
	curriculum development U	برنامه ریزی درسی
	assignments U	تکلیف درسی و مشق شاگرد
	assignment U	تکلیف درسی و مشق شاگرد
	texbookish U	شبیه متن کتب درسی
	to do a lesson U	درسی راروان کردن سردرسی کارکردن
	object lessons U	درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
	object lesson U	درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
	new century schoolbook U	نوعی طرح حروف خوانا که جهت مجلات و کتابهای درسی مدارس طراحی شده است
	film U	فیلم
	film leader U	فیلم
	filmed U	فیلم
	loads U	فیلم
	load U	فیلم
	acetate film U	فیلم استاتی
	film reader U	فیلم خوان
	instruction film U	فیلم اموزشی
	film developer U	سازنده فیلم
	filmstrip U	فیلم سینمایی
	reversal film U	فیلم معکوس
	cinematograph U	اپارات فیلم
	film recorder U	فیلم نگار
	advertising spot U	فیلم تبلیغاتی
	film recorder U	ضباط فیلم
	negative film U	فیلم منفی
	film-strips U	نوار فیلم
	peepshow U	فیلم شهوانی
	phonofilm U	فیلم سخنگو
	phonofilm U	فیلم صدادار
	picturize U	فیلم برداشتن از
	positive film U	فیلم مثبت
	telefilm U	فیلم تلویزیونی
	x ray film U	فیلم رونتگن
	peepshows U	فیلم شهوانی
	as good as a play <idiom> U	مثل فیلم
	microfilmed U	ریز فیلم
	filmed U	فیلم عکاسی
	microfilm U	ریز فیلم
	microfilm U	میکرو فیلم
	filmed U	فیلم سینما
	microfilmed U	میکرو فیلم
	microfilming U	ریز فیلم
	microfilming U	میکرو فیلم
	microfilms U	ریز فیلم
	microfilms U	میکرو فیلم
	film U	فیلم سینما
	film U	فیلم عکاسی
	film-strip U	نوار فیلم
	moving picture U	فیلم سینما
	talkies U	فیلم ناطق
	talkie U	فیلم ناطق
	filmy U	فیلم مانند
	filmiest U	فیلم مانند
	filmier U	فیلم مانند
	film strip U	نوار فیلم
	technicolour U	روش فیلم رنگی
	image format U	اندازه فیلم عکاسی
	Make three copies of each film. U	از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
	rerun U	نمایش مجدد فیلم
	scenario U	متن فیلم سینمایی
	playoff U	نشان دادن فیلم
	playoffs U	نشان دادن فیلم
	fast-forward U	جلو زدن فیلم
	Color films(T. V). U	فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
	film advance mode	دکمه رد کردن فیلم
	dub U	فیلم را دوبله کردن
	magnetic thin film U	فیلم نازک مغناطیسی
	magnetic film U	لایه فیلم مغناطیسی
	talkie U	صنعت فیلم ناطق
	magnetic film storage U	ذخیره فیلم مغناطیسی
	camera magazine U	کاست فیلم دوربین
	cinematograph U	دوبین فیلم برداری
	false colour U	فیلم رنگی مصنوعی
	filmstrip U	فیلم عکاسی 53 میلمتری
	metol U	دوای فهور فیلم
	geneva stop U	سیستم نگهدارنده فیلم
	talkies U	صنعت فیلم ناطق
	dubbed U	فیلم را دوبله کردن
	film badge U	برگ شناسایی فیلم
	dubs U	فیلم را دوبله کردن
	magnetic film memory U	حافظه با فیلم مغناطیسی
	horse opera U	فیلم یا نمایش گاوچرانان امریکایی
	It was a sI'lly boring film (movie). U	فیلم لوس وخنکی بود
	exposure adjustment knob	دکمه نمایش تعداد فیلم
	newsreels U	فیلم اخبار جاری روز
	camera magazine U	جعبه محتوی فیلم عکاسی
	scenario U	متن یانمایشنامه فیلم سینمایی
	scenarios U	متن یانمایشنامه فیلم سینمایی
	sneak previews U	نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
	sneak preview U	نمایش قبلی فیلم بطورخصوصی
	spaghetti westerns U	فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
	spaghetti western U	فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
	semidocumentary U	فیلم سینمایی نیمه مستند
	film U	تاری چشم فیلم برداشتن از
	filmed U	تاری چشم فیلم برداشتن از
	newsreel U	فیلم اخبار جاری روز
	magnetic thin film memory U	حافظه فیلم نازک مغناطیسی
	scenarios U	زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
	scenario U	زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
	She portrays a dancer in the film. U	او [زن] نقش یک رقاص [زن] را در فیلم بازی می کند.
	Black and white. U	سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
	protection U	کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
	smash hit <idiom> U	نمایش ،بازی یا فیلم خیلی موفق
	reprographics U	ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
	lenticulate U	ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
	documentarian U	کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
	lithography U	کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
	prescore U	ضبط صدا یا موسیقی فیلم قبل از فیلمبرداری
	rewind U	برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
	rewound U	برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
	camera-shy U	کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
	It was filmed on location. U	صحنه فیلم درمحل واقعی فیلمبرداری شده
	unwatchable [film, TV] <adj.> U	ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
	rewinds U	برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
	What films are they showing at this cinema ( theatra house ) ? U	این سینما چه فیلم هائی رانشان می دهد ؟
	rewinding U	برگرداندن نوار یا فیلم یا شمارنده به محل شروع
	negatives U	گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
	negative U	گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
	footage U	طول چیزی برحسب فوت مقدار فیلم بفوت
	sound frack U	محل مخصوص ضبط صوت برروی حاشیه فیلم ناطق
	as dull as a ditch-water U	مثل فیلم های تکراری [خسته کننده و ملال آور]
	soft ware U	وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
	blip U	علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
	geneva stop U	کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
	grey scale U	سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
	blips U	علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
	blue key U	نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
	com U	فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری ذخیره اطلاعات خروجی روی میکروفیلم icrofilm
	computer output microfilm U	فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
	computer output microfilm recorder U	دستگاهی که خروجی کامپیوتررا روی فیلم حساس به نوربه شکل میکروسکوپی ضبط میکند
	cellulose acetate U	ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
	phototypesetter U	وسیلهای که میتواند متن با rendution بالا روی کاغذ یا فیلم حساس به نور ایجاد کند
	The documentary tries to be truthful to the events. U	این فیلم مستند تلاش می کند صادقانه رویدادها را توصیف کند.
	photo offset U	چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
	microfilming U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilmed U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilms U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilm U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	The message of the film is that ... U	پیام این فیلم این است که ...
	ymck U	تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود
	whodunnits U	فیلم پلیسی رمان پلیسی
	whodunits U	فیلم پلیسی رمان پلیسی
	whodunit U	فیلم پلیسی رمان پلیسی
	projection print U	روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
	photodigital memory U	سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار