Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the forthcoming movie
U
فیلمی که به زودی به سینما می آید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kinematograph
U
دستگاه سینما دوربین سینما
filminess
U
فیلمی
wet filter
U
فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
so soon
U
به ان زودی
earliness
U
زودی
quickness
U
زودی
so soon
U
باین زودی
before long
U
بهمین زودی
The time is coming soon when ...
U
به زودی وقتش می رسد که...
the forthcoming book
U
کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
it is impolitic reply so soon
U
صلاح نیست به این زودی پاسخ داده شود
I look forward to hearing from you soon.
[letter closing line]
U
مشتاقم به زودی از شما آگاه شوم.
[پایان نامه]
I very much look forward to meeting you soon.
U
من خیلی مشتاقانه منتظر دیدار با شما به زودی هستم.
punch
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punches
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
picture palace
U
سینما
moving pictures
U
سینما
moving picture
U
سینما
movies
U
سینما
movie
U
سینما
silver screen
U
سینما
motion pictures
U
سینما
motion picture
U
سینما
the pictures
U
سینما
cinemas
U
سینما
movie theater
U
سینما
cinema
U
سینما
flicked
U
سینما
kinema or cin
U
سینما
flicks
U
سینما
flicking
U
سینما
film
U
سینما
filmed
U
سینما
flick
U
سینما
cinematograph
U
سینما
moving picture
U
فیلم سینما
picturedrome
U
جایگاه سینما
picture theatre
U
جایگاه سینما
picture palace
U
جایگاه سینما
kinematograph
U
تمایشگاه سینما
filmdom
U
جهان سینما
filmdom
U
صنعت سینما
screens
U
پرده سینما
screening, screenings
U
پرده سینما
screened
U
پرده سینما
screen
U
پرده سینما
film
U
فیلم سینما
filmed
U
فیلم سینما
screenland
U
جهان سینما
silver screen
U
پرده سینما
On the movie screen.
U
روی پرده سینما
pictured
U
سینما با عکس نشان دادن
picture
U
سینما با عکس نشان دادن
picture theatre
U
سینما نمایش گاه متحرک
There were teeming ( surging) crowds outside the entrance of the theatre house .
U
دم در سینما جمعیت موج می زند
moviegoers
U
کسی که اغلب به سینما میرود
moviegoer
U
کسی که اغلب به سینما میرود
pictures
U
سینما با عکس نشان دادن
what say you to a cinema?
U
در باره سینما چه عقیده دارید
picturing
U
سینما با عکس نشان دادن
I am not much of a cinema-goer.
U
زیاد اهل سینما ( رفتن ) نیستم
I dont have time to go to the movies .
U
فرصت نمی کنم به سینما بروم
picturedrome
U
سینما نمایش گاه تصاویر متحرک
What films are they showing at this cinema ( theatra house ) ?
U
این سینما چه فیلم هائی رانشان می دهد ؟
top billing
U
بالاترین قسمت اگهی سینما صدر اعلان
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
U
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
leading lady
U
ستاره زنی که نقش اول رادرنمایش یا سینما بعهده دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com