Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
solid state physics
U
فیزیک حالت جامد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
solid-state laser
U
لیزر حالت جامد
[فیزیک]
Other Matches
soild state
U
حالت جامد
solid state
U
حالت جامد
solid state device
U
دستگاه حالت جامد
soild state electrode
U
الکترود حالت جامد
solid state cartridge
U
کارتریج حالت جامد
solid state circuitry
U
مدارات حالت جامد
solid state component
U
مولفهء حالت جامد
precipitate electrode
U
الکترود حالت جامد
solid state diffusion
U
پخش حالت جامد
hall effect
U
یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
quantum state
U
حالت کوانتومی
[فیزیک]
[شیمی]
phototransistor
U
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
the i
U
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor
U
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternated
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
U
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity
U
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
illiquid
U
جامد
solid
U
جامد
robustly
U
جامد یا
robust
U
جامد یا
massy
U
جامد
solids
U
جامد
exanimate
U
جامد
inorganic
U
جامد
heavyset
U
جامد
rigid
U
جامد
solidified
U
جامد کردن
insensitivity
U
جامد کساد
solid fuel
U
سوخت جامد
semisolid
U
نیمه جامد
solidifies
U
جامد کردن
insensitive
U
جامد کساد
solidify
U
جامد کردن
solidifying
U
جامد کردن
solidly
U
بطور جامد
concretion
U
جامد شدن
thickened fuel
U
سوخت جامد
monohydrate
U
جامد تک ابه
discharge of solids
U
بده جامد
paraffin wax
U
پارافین جامد
sediment discharge
U
بده جامد
soild solution
U
محلول جامد
solidification
U
تبدیل به جامد
solid solution
U
محلول جامد
monoatomic solid
U
جامد تک اتمی
crystalin solid
U
جامد متبلور
solid propellant
U
سوخت جامد
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
solidifies
U
جامد کردن یا شدن
gas solid chromatography
U
کروماتوگرافی گاز- جامد
solids
U
ماده جامد سفت
exploded view
U
شرحی از یک ساختمان جامد
solids press down
U
اجسام جامد سوی
adamantly
U
جسم جامد و سخت
adamant
U
جسم جامد و سخت
solidifying
U
جامد کردن یا شدن
solidify
U
جامد کردن یا شدن
solidified
U
جامد کردن یا شدن
solid support
U
تکیه گاه جامد
concretely
U
بطور محکم یا جامد
substitutional solid solution
U
محلول جامد جانشینی
solid
U
ماده جامد سفت
spectrality
U
حالت طیفی حالت شبحی
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
transitoriness
U
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectralness
U
حالت طیفی حالت شبحی
cold forming
U
حالت دهی در حالت سرد
harden
U
تبدیل به جسم جامد کردن
three-dimensional
U
و بنابراین به نظر جامد می آید
restrictor
U
لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
pentahedron
U
جسم جامد پنج وجهی
hardens
U
تبدیل به جسم جامد کردن
solid looking
U
دارای قیافه جامد وبیروح
stereography
U
فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
wham
U
صدای بهم خوردن اجسام جامد
coanda effect
U
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
cure time
U
زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
adsorption
U
انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
aerosols
U
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
terrier
U
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
aerosol
U
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
terriers
U
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
crude
U
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
cartridges
U
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
restricted propellant
U
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
boost rocket
U
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
cartridge
U
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
volumetric loading/density
U
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
wire frame model
U
نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
regression rate
U
سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
chemisorption
U
پیوند یک مایع یا یک گاز باسطح و یا داخل یک جسم جامد توسط پیوندها یانیروهای شیمیایی
real mode
U
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
age hardening
U
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
migration
U
حرکت در سطح مولکولی از یک جسم جامد به جسم جامددیگر
physics
U
فیزیک
physic
U
فیزیک
friction
U
اصطکاک
[فیزیک]
biophysics
U
زیست- فیزیک
geophysics
U
زمین فیزیک
physicist
U
فیزیک دان
physicists
U
فیزیک دان
The Physics of Radiation Protection
U
فیزیک بهداشت
optics
U
فیزیک نور
astrophysics
U
اختر فیزیک
work
U
کار
[فیزیک]
astrophysics
U
فیزیک نجومی
mass
U
جرم
[فیزیک]
Health physics
U
فیزیک بهداشت
tribophysics
U
فیزیک اصطکاکی
electro physic
U
فیزیک الکتریسیته
electron physics
U
فیزیک الکترونی
electron physics
U
فیزیک الکترونها
psychophysics
U
روان- فیزیک
chemical physics
U
فیزیک شیمیایی
zoophysics
U
فیزیک حیوانی
modern physics
U
فیزیک نوین
particle physics
U
ریزچه فیزیک
particle physics
U
فیزیک ذرات
atomics
U
فیزیک اتمی
modern physics
U
فیزیک جدید
modern physics
U
فیزیک مدرن
thermophysics
U
فیزیک حرارت
introduction to physics
U
فیزیک مقدماتی
introduction to physics
U
مبادی فیزیک
nucleonics
U
فیزیک هستهای
physical chemistry
U
شیمی فیزیک
molecular physics
U
فیزیک مولکولی
metal physics
U
فیزیک فلزات
rotational inertia
U
گشتاور لختی
[فیزیک]
angular mass
U
گشتاور لختی
[فیزیک]
degenerate case
U
تبهگنی
[ریاضی]
[فیزیک]
iranian physical society
U
انجمن فیزیک ایران
Degeneracy
U
تبهگنی
[ریاضی]
[فیزیک]
degenerate case
U
تباهیدگی
[ریاضی]
[فیزیک]
Degeneracy
U
تباهیدگی
[ریاضی]
[فیزیک]
rotational inertia
U
گشتاور خطی
[فیزیک]
angular mass
U
گشتاور خطی
[فیزیک]
rotational inertia
U
گشتاور ماند
[فیزیک]
angular mass
U
گشتاور ماند
[فیزیک]
rotational inertia
U
ممان اینرسی
[فیزیک]
angular mass
U
ممان اینرسی
[فیزیک]
conservative force
U
نیروی پایستار
[فیزیک]
velocity
U
بردار سرعت
[فیزیک]
speed
U
مقدار سرعت
[فیزیک]
fictitious force
U
نیروی خیالی
[فیزیک]
fictitious force
U
نیروی فرضی
[فیزیک]
speed
U
اسکالار سرعت
[فیزیک]
integration by parts
U
انتگرال گیری جز به جز
[فیزیک]
astrophysical
U
منسوب به فیزیک نجومی
astrophysicist
U
متخصص فیزیک نجومی
particle physics
U
فیزیک ذرات اتمی
dimensional analysis
U
تحلیل ابعادی
[فیزیک]
translation
U
جابجایی
[ریاضی]
[فیزیک]
field tensor
U
میدان تانسوری
[فیزیک]
tensor
U
تانسور
[ریاضی]
[فیزیک]
scalar
U
اسکالر
[فیزیک]
[ریاضی]
scalar quantity
U
اسکالر
[فیزیک]
[ریاضی]
tribophysics
U
مبحث اصطکاک در فیزیک
Singularity
U
تکینگی
[ریاضی]
[فیزیک]
diode
U
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
rectifier
U
یکسوساز
[فیزیک]
[مهندسی]
diode
U
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
rectifier
U
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
capacitor
U
خازن
[فیزیک]
[مهندسی]
fundamental forces
U
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
fundamental interactions
U
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
quantum physics
U
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
conservation law
U
اصل بقا
[فیزیک]
conservation law
U
قانون پایستگی
[فیزیک]
The Physics of Radiation Protection
U
فیزیک محافظت از پرتو
quantum theory
U
مکانیک کوانتومی
[فیزیک]
Health physics
U
فیزیک محافظت از پرتو
quantum electrodynamics
U
الکترودینامیک کوانتومی
[فیزیک]
mass
U
جرم لختی
[فیزیک]
Internal energy
U
انرژی درونی
[فیزیک]
invariant mass
U
جرم ماند
[فیزیک]
rest mass
U
جرم ماند
[فیزیک]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com