English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 10 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
physiological U فیزیولوژیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physiological age U سن فیزیولوژیکی
physiological zero U صفر فیزیولوژیکی
physiological time U زمان فیزیولوژیکی
physiological psychology U روانشناسی فیزیولوژیکی
physiological limit U کران فیزیولوژیکی
physiological gradient U شیب فیزیولوژیکی
physiological clock U ساعت فیزیولوژیکی
rem U مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
coriolis effect U پاسخهای فیزیولوژیکی شخصی که داخل یک محفظه در حال دوران در هر جهت بجز جهت موازی با محورهادرحال حرکت است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com